magnetic force

/mægˈnetɪkˈfɔːrs//mæɡˈnetɪkfɔːs/

شدت میدان مغناطیسی، نیروی برکشندی

جمله های نمونه

1. The electrically charged gas particles are affected by magnetic forces.
[ترجمه گوگل]ذرات گاز باردار الکتریکی تحت تأثیر نیروهای مغناطیسی قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]ذرات گاز شارژ شده توسط نیروهای مغناطیسی تحت تاثیر قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The iron has lost its magnetic force.
[ترجمه گوگل]آهن نیروی مغناطیسی خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]آهن نیروی مغناطیسی خود را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Believing in your Dreams is a powerful magnetic force!
[ترجمه گوگل]باور به رویاهای شما یک نیروی مغناطیسی قدرتمند است!
[ترجمه ترگمان]باور داشتن در رویاهای شما یک نیروی مغناطیسی قوی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Internal injuries are detected through magnetic forces which are then relayed on to computer screens.
[ترجمه گوگل]آسیب های داخلی از طریق نیروهای مغناطیسی شناسایی می شوند که سپس به صفحه نمایش کامپیوتر منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]آسیب های داخلی از طریق نیروهای مغناطیسی شناسایی می شوند که پس از آن بر روی صفحه های کامپیوتری پخش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Electropermanent lift magnet is a new type of magnetic force device.
[ترجمه گوگل]آهنربای بالابر برقی نوع جدیدی از دستگاه نیروی مغناطیسی است
[ترجمه ترگمان]اهن ربا Electropermanent یک نوع جدید از ابزار نیروی مغناطیسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The magnetic force caused by the electric current reacts the indicating needle to move.
[ترجمه گوگل]نیروی مغناطیسی ناشی از جریان الکتریکی به حرکت سوزن نشانگر واکنش نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نیروی مغناطیسی ناشی از جریان الکتریکی، عقربه نشانگر را واکنش می دهد تا حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Everything is held down to the earth by magnetic force.
[ترجمه گوگل]همه چیز توسط نیروی مغناطیسی به زمین نگه داشته می شود
[ترجمه ترگمان]همه چیز با نیروی مغناطیسی زمین به زمین کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The magnetic force will be stronger if we put an iron nail into the coil.
[ترجمه گوگل]اگر یک میخ آهنی را در سیم پیچ قرار دهیم، نیروی مغناطیسی قوی تر می شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک میخ آهنی را به داخل سیم پیچ وصل کنیم، نیروی مغناطیسی قوی تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The infrared ray warms up the magnetic force treatment, ameliorative blood circulation, instauration physical strength.
[ترجمه گوگل]اشعه مادون قرمز درمان نیروی مغناطیسی، گردش خون بهبود بخش، قدرت فیزیکی تاسیسات را گرم می کند
[ترجمه ترگمان]اشعه مادون قرمز، عملیات نیروی مغناطیسی، گردش خون ameliorative و قدرت بدنی را گرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper put forward the moment of magnetic force acted on current-carrying coil in even magnetic fied is revolving of regular axle and the method of determined the place of revolving axle.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، گشتاور نیروی مغناطیسی وارد بر سیم پیچ حامل جریان در مدارهای حتی مغناطیسی، چرخش محور معمولی و روش تعیین محل چرخش محور ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله نشان داد که گشتاور نیروی مغناطیسی بر روی سیم پیچ حامل جریان در حتی fied های مغناطیسی، در حال چرخش حول محور منظم و روش تعیین مکان محور چرخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The author discusses some practical problems, such as magnetic force, matrix matching, selectivity, lower size limit, magnetic separator and matrix blinding.
[ترجمه گوگل]نویسنده برخی از مشکلات عملی، مانند نیروی مغناطیسی، تطبیق ماتریس، گزینش پذیری، حد اندازه پایین تر، جداکننده مغناطیسی و کور کردن ماتریس را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]مولف برخی از مسایل عملی مانند نیروی مغناطیسی، تطبیق ماتریس، انتخاب پذیری، محدودیت اندازه پایین تر، جداکننده مغناطیسی و ماتریس کور کننده را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Switch on by permanent magnetic force. Coils will not get burnt.
[ترجمه گوگل]با نیروی مغناطیسی دائمی روشن شود کویل ها نمی سوزند
[ترجمه ترگمان]با نیروی مغناطیسی ثابت تعویض کنید coils سوخته نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Maybe it is these that enable them to feel within their bodies the contours of the earth's magnetic forces.
[ترجمه گوگل]شاید اینها هستند که آنها را قادر می سازند تا خطوط مغناطیسی زمین را در بدن خود احساس کنند
[ترجمه ترگمان]شاید این ها باشد که آن ها را قادر می سازد تا در بدن خود خطوط نیروی مغناطیسی زمین را احساس کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What had happened was that the passage of electrical current created huge magnetic forces which constricted the tube.
[ترجمه گوگل]اتفاقی که افتاده بود این بود که عبور جریان الکتریکی نیروهای مغناطیسی عظیمی ایجاد کرد که لوله را منقبض کرد
[ترجمه ترگمان]آنچه رخ داده بود این بود که عبور جریان الکتریکی باعث ایجاد نیروی مغناطیسی عظیمی شد که لوله را محدود می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They sear across the ice, moving in unison as if some magnetic force holds them together.
[ترجمه گوگل]آنها در سراسر یخ می چرخند و به طور هماهنگ حرکت می کنند، گویی که نیروی مغناطیسی آنها را کنار هم نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]آن ها به سرعت روی یخ آتش می گیرند، به طوری که انگار نیروی مغناطیسی آن ها را با هم نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] نیروی مغناطیسی

انگلیسی به انگلیسی

• strong sexual attraction between two people

پیشنهاد کاربران

بپرس