1. the u. s. president is sometimes called chief magistrate
گاهی رئیس جمهور امریکا را مجری عالی می نامند.
2. The magistrate granted / refused him bail.
[ترجمه گوگل]قاضی به او وثیقه داد / رد کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس دادگاه موافقت کرد و او را به قید وثیقه رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The magistrate issued a warrant for his arrest.
[ترجمه گوگل]قاضی حکم بازداشت او را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]قاضی حکم بازداشت او را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Hugh was summoned to appear before the magistrate.
[ترجمه گوگل]هیو برای حضور در برابر قاضی احضار شد
[ترجمه ترگمان]هیو را احضار کردند تا قبل از قاضی حضور پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was brought up before a magistrate, charged with dangerous driving.
[ترجمه گوگل]او در برابر یک قاضی به اتهام رانندگی خطرناک مطرح شد
[ترجمه ترگمان]او قبل از یک قاضی، متهم به رانندگی خطرناک و خطرناکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A city magistrate ruled that the novel was obscene and copies should be destroyed.
[ترجمه گوگل]یک قاضی شهری حکم داد که این رمان زشت است و نسخه های آن باید از بین بروند
[ترجمه ترگمان]یک قاضی شهری حکم داد که این رمان مستهجن است و نسخه های آن باید نابود شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was wanted for the murder of a magistrate.
[ترجمه گوگل]او به اتهام قتل یک قاضی تحت تعقیب بود
[ترجمه ترگمان]او به جرم قتل رئیس دادگاه احضار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The magistrate remanded him in custody for two weeks.
[ترجمه گوگل]قاضی دادگاه او را به مدت دو هفته در بازداشت قرار داد
[ترجمه ترگمان]رئیس دادگاه دو هفته است که او را بازداشت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Campbell was hauled up in front of the magistrate.
10. Local people demanded that the District Magistrate apprehend the miscreants.
[ترجمه گوگل]مردم محلی خواستار دستگیری اشرار از سوی قاضی منطقه شدند
[ترجمه ترگمان]مردم محلی درخواست کردند که دادرس پلیس این اشرار را دستگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They would simply hand her over to the magistrate as a thief.
[ترجمه گوگل]آنها به سادگی او را به عنوان دزد به قاضی تحویل می دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط او را به عنوان یک دزد به رئیس دادگاه تحویل خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He came up before the local magistrate for speeding.
[ترجمه گوگل]او به دلیل سرعت غیرمجاز نزد قاضی محلی آمد
[ترجمه ترگمان]اون قبل از اینکه قاضی محلی با سرعت رانندگی کنه، اومد اینجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. John was fined 1000 dollars by the magistrate.
14. The magistrate bound him over for a year.
[ترجمه گوگل]قاضی او را به مدت یک سال مقید کرد
[ترجمه ترگمان]قاضی سال پیش او را به عنوان یک سال زندانی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The defendant was summoned before a magistrate.