mag

/ˈmæɡ//mæɡ/

معنی: کلاغ زنگی، کلاغ جاره اروپایی
معانی دیگر: مخفف:، مجله، چرخ زینتی اتومبیل و موتور سیکلت (معمولا دارای سوراخ یا اسپوک های آذینی و رنگ نقره ای)، ش کلاه جاره اروپایی، کلاه زنگی

جمله های نمونه

1. I am finding your mag interesting and am not having to dive for the dictionary too often.
[ترجمه گوگل]به نظر من مگ شما جالب است و مجبور نیستم خیلی وقت ها برای فرهنگ لغت شیرجه بزنم
[ترجمه ترگمان]من mag را جالب می یابم و نمی خواهم بیش از حد به سراغ فرهنگ لغت بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The every-other-week sports mag is expected on newsstands next spring.
[ترجمه گوگل]مجله ورزشی هر هفته در بهار آینده روی دکه های روزنامه فروشی پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که mag ورزشی هر هفته در بهار آینده در دکه های روزنامه فروشی دیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many thanks for a first class mag, even if I do go green with envy at some of the kit!
[ترجمه گوگل]با تشکر فراوان برای یک ماگ درجه یک، حتی اگر من از حسادت در برخی از کیت سبز باشم!
[ترجمه ترگمان]خیلی ممنون برای اولین کلاس mag، حتی اگر با حسادت به بعضی از کیت سبز شوم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mag: What kind of episode would you like the writers to write?
[ترجمه گوگل]مگ: دوست دارید نویسندگان چه نوع قسمتی بنویسند؟
[ترجمه ترگمان]مگ می گفت: کدام قسمت از نویسندگان کتاب نوشتن را دوست دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Clerk: Keep the passbook ( mag card ) well and inform us whenever you lose it.
[ترجمه گوگل]منشی: دفترچه کارت (ماگ کارت) را خوب نگه دارید و هر زمان که آن را گم کردید به ما اطلاع دهید
[ترجمه ترگمان]بازرس: کارت passbook (کارت mag)را خوب نگه دارید و هر وقت آن را از دست بدهید، به ما اطلاع دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cooles Motiv: Schweini mag Shirts mit Aufdruck am liebsten.
[ترجمه گوگل]Cooles Motiv: Schweini mag Shirts mit Aufdruck am liebsten
[ترجمه ترگمان]Cooles Motiv، Shirts، liebsten
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mag mount 2 meter antenna or Dual Band as appropriate.
[ترجمه گوگل]آنتن 2 متری ماگ یا دو باند در صورت لزوم
[ترجمه ترگمان]Mag بر روی آنتن دو متری یا Band دوتایی مناسب نصب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The so-called "lad's mag" that did the US survey, Men's Health, tried to get, as it said, closer to "nookie rates.
[ترجمه گوگل]همان طور که گفته شد، مردی که نظرسنجی ایالات متحده را انجام داد، تلاش کرد، همانطور که گفته شد، به «نرخ های تازه کار» نزدیک شود
[ترجمه ترگمان]به اصطلاح \"mag جوان\" که بررسی ایالات متحده، بهداشت مردان را انجام داد، سعی کرد که به میزان \"nookie\" نزدیک تر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Feed Mechanism: 20 rounds detachable box mag.
[ترجمه گوگل]مکانیسم تغذیه: ماگ جعبه قابل جدا شدن 20 دور
[ترجمه ترگمان]مکانیزم تغذیه: ۲۰ دور detachable box
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The chemical softness float hair Can change its mag -- molecule .
[ترجمه گوگل]نرمی شیمیایی مو شناور می تواند ماگ - مولکول آن را تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]موهای شناور نرمی می تواند mag را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. MAG Technology company in Taiwan makes a lot of computers.
[ترجمه گوگل]شرکت فناوری MAG در تایوان کامپیوترهای زیادی تولید می کند
[ترجمه ترگمان]شرکت فن آوری MAG در تایوان کامپیوترهای زیادی می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. MAG Wire Mesh Fence Material high - quality high - carbon steel wire, galvanized wire, steel wire, aluminum alloy wire.
[ترجمه گوگل]مواد حصار مش سیم MAG سیم فولادی کربن با کیفیت بالا، سیم گالوانیزه، سیم فولادی، سیم آلیاژ آلومینیوم
[ترجمه ترگمان]شبکه سیمی MAG سیمی Material سیمی فولادی با کیفیت بالا، سیم گالوانیزه، سیم فولادی، سیم آلیاژ آلومینیوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Allerdings, ich mag es lieber, wenn Du Dich normal verh? ltst, wie jetzt.
[ترجمه گوگل]Allerdings، ich mag es lieber، wenn Du Dich normal verh? ltst، wie jetzt
[ترجمه ترگمان]\"Allerdings\"، \"ich mag\"، \"wenn Du\" و \"verh Du\" \"ltst\"، \"wie jetzt\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mag, I'd like your opinion for this programme.
[ترجمه گوگل]ماگ، من نظر شما را برای این برنامه می خواهم
[ترجمه ترگمان]Mag، من نظر شما را برای این برنامه دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلاغ زنگی (اسم)
raven, pie, mag

کلاغ جاره اروپایی (اسم)
mag

تخصصی

[کامپیوتر] مغناطیس Megnetic

انگلیسی به انگلیسی

• feminine first name (form of margaret)
printed publication which is issued at regular intervals
make small talk, chatter; talk idly
magpie, person who talks all the time, chatterbox; chatter, small talk
a mag is a weekly or monthly publication which contains articles, stories, photographs, and advertisements; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Pulls out mag : خشاب
خشاب اسلحه
اختصار کلمه magazine که بجز مجله ، معنی خشاب اسلحه دارد
همچنان کوتاه شده:
مجله - - Magazine

بپرس