madly

/ˈmædli//ˈmædli/

دیوانه وار، با دیوانگی، باشدت و خشونت، احمقانه، با بی عقلی، نابخردانه، با حالت عصبانی

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: with a lack of reason or sense; wildly.
متضاد: sanely

- He stomped around the room madly.
[ترجمه گوگل] دیوانه وار اتاق را پا می زد
[ترجمه ترگمان] او دیوانه وار به اطراف اتاق رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in frantic haste or desperation.
متضاد: slowly

- I'm madly trying to finish this before tomorrow.
[ترجمه گوگل] دیوانه وار دارم سعی می کنم این را قبل از فردا تمام کنم
[ترجمه ترگمان] من دیوانه وار سعی می کنم این کار رو قبل از فردا تموم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: with intensity; extremely.
مشابه: like crazy

- She loves him madly.
[ترجمه گوگل] او را دیوانه وار دوست دارد
[ترجمه ترگمان] دیوانه وار عاشق اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. They plied their paste brushes madly.
[ترجمه گوگل]آنها دیوانه وار برس های خمیرشان را می پیچیدند
[ترجمه ترگمان]brushes را دیوانه وار تکان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The curtains billowed madly as the wind caught them.
[ترجمه گوگل]وقتی باد آنها را گرفت، پرده ها دیوانه وار بالا می رفتند
[ترجمه ترگمان]همچنان که باد آن ها را گرفته بود پرده به شدت تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dog ran out with its tail wagging madly.
[ترجمه گوگل]سگ با دمی که دیوانه وار تکان می داد بیرون دوید
[ترجمه ترگمان]سگ با دمش بیرون دوید و دیوانه وار تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He saw the weathervane spinning madly in the powerful breeze.
[ترجمه گوگل]بادگیر را دید که دیوانه وار در نسیم قدرتمند می چرخید
[ترجمه ترگمان]He را دید که دیوانه وار در هوای آزاد می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His heart thudded madly against his ribs.
[ترجمه گوگل]قلبش دیوانه وار روی دنده هایش می کوبد
[ترجمه ترگمان]قلبش دیوانه وار در سینه می تپید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She has fallen madly in love with him.
[ترجمه گوگل]او دیوانه وار عاشق او شده است
[ترجمه ترگمان]او دیوانه وار عاشقش شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She fell madly in love with him.
[ترجمه گوگل]دیوانه وار عاشق او شد
[ترجمه ترگمان]دیوانه وار عاشق او شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was rushing around madly trying to put out the fire.
[ترجمه گوگل]او دیوانه وار به اطراف می دوید و سعی می کرد آتش را خاموش کند
[ترجمه ترگمان]او دیوانه وار در حال دویدن بود و سعی می کرد آتش را خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They met and fell madly in love.
[ترجمه گوگل]ملاقات کردند و دیوانه وار عاشق شدند
[ترجمه ترگمان]همدیگر را دیدند و دیوانه وار عاشق شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was madly in love with her.
[ترجمه گوگل]من دیوانه وار عاشقش بودم
[ترجمه ترگمان]دیوانه وار عاشق او بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One minute they're madly in love and the next they've split up again.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه آنها دیوانه وار عاشق شده اند و لحظه ای دیگر دوباره از هم جدا شده اند
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه دیوانه وار عاشق می شوند و بعد دوباره از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His eyes bulged madly in their sockets.
[ترجمه گوگل]چشمانش دیوانه وار در حدقه هایشان برآمده بودند
[ترجمه ترگمان]چشمانش دیوانه وار از حدقه بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I was waving my hand madly but he never once looked in my direction.
[ترجمه گوگل]دیوانه وار دستم را تکان می دادم اما او یک بار هم به سمت من نگاه نکرد
[ترجمه ترگمان]دیوانه وار دستم را تکان می دادم، اما او هرگز به طرف من نگاه نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tara is madly in love with you.
[ترجمه گوگل]تارا دیوانه وار عاشق توست
[ترجمه ترگمان] تارا \"دیوانه وار عاشق تو شده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He raced madly up the stairs.
[ترجمه گوگل]دیوانه وار از پله ها بالا رفت
[ترجمه ترگمان]دیوانه وار از پله ها بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crazily, insanely; very much, extremely
if you do something madly, you do it in a fast, excited, or eager way.
if you are madly in love with someone, you love them very much in a romantic way.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : madness
✅️ صفت ( adjective ) : mad
✅️ قید ( adverb ) : madly

بپرس