1. They plied their paste brushes madly.
[ترجمه گوگل]آنها دیوانه وار برس های خمیرشان را می پیچیدند
[ترجمه ترگمان]brushes را دیوانه وار تکان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The curtains billowed madly as the wind caught them.
[ترجمه گوگل]وقتی باد آنها را گرفت، پرده ها دیوانه وار بالا می رفتند
[ترجمه ترگمان]همچنان که باد آن ها را گرفته بود پرده به شدت تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The dog ran out with its tail wagging madly.
[ترجمه گوگل]سگ با دمی که دیوانه وار تکان می داد بیرون دوید
[ترجمه ترگمان]سگ با دمش بیرون دوید و دیوانه وار تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He saw the weathervane spinning madly in the powerful breeze.
[ترجمه گوگل]بادگیر را دید که دیوانه وار در نسیم قدرتمند می چرخید
[ترجمه ترگمان]He را دید که دیوانه وار در هوای آزاد می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His heart thudded madly against his ribs.
[ترجمه گوگل]قلبش دیوانه وار روی دنده هایش می کوبد
[ترجمه ترگمان]قلبش دیوانه وار در سینه می تپید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She has fallen madly in love with him.
7. She fell madly in love with him.
8. She was rushing around madly trying to put out the fire.
[ترجمه گوگل]او دیوانه وار به اطراف می دوید و سعی می کرد آتش را خاموش کند
[ترجمه ترگمان]او دیوانه وار در حال دویدن بود و سعی می کرد آتش را خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They met and fell madly in love.
[ترجمه گوگل]ملاقات کردند و دیوانه وار عاشق شدند
[ترجمه ترگمان]همدیگر را دیدند و دیوانه وار عاشق شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I was madly in love with her.
11. One minute they're madly in love and the next they've split up again.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه آنها دیوانه وار عاشق شده اند و لحظه ای دیگر دوباره از هم جدا شده اند
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه دیوانه وار عاشق می شوند و بعد دوباره از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His eyes bulged madly in their sockets.
[ترجمه گوگل]چشمانش دیوانه وار در حدقه هایشان برآمده بودند
[ترجمه ترگمان]چشمانش دیوانه وار از حدقه بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I was waving my hand madly but he never once looked in my direction.
[ترجمه گوگل]دیوانه وار دستم را تکان می دادم اما او یک بار هم به سمت من نگاه نکرد
[ترجمه ترگمان]دیوانه وار دستم را تکان می دادم، اما او هرگز به طرف من نگاه نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Tara is madly in love with you.
[ترجمه گوگل]تارا دیوانه وار عاشق توست
[ترجمه ترگمان] تارا \"دیوانه وار عاشق تو شده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He raced madly up the stairs.
[ترجمه گوگل]دیوانه وار از پله ها بالا رفت
[ترجمه ترگمان]دیوانه وار از پله ها بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید