mademoiselle

/ˌmædəməˈzel//ˌmædmwəˈzel/

معنی: خانم، دوشیزه، دختر خانم، مادموازل
معانی دیگر: (فرانسه) دوشیزه، مادموازل (مخفف: mlle یا mdlle)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an unmarried woman, addressed courteously. (abbr.: Mlle.)

(2) تعریف: a French governess.

جمله های نمونه

1. There was even the possibility that it was Mademoiselle V rather than Madame.
[ترجمه گوگل]حتی این احتمال وجود داشت که این مادمازل پنجم باشد تا مادام
[ترجمه ترگمان]حتی این احتمال وجود داشت که مادموازل وی بیش از مادام وی لفور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Count bowed, while Mademoiselle Danglars bent her head slightly.
[ترجمه گوگل]کنت تعظیم کرد، در حالی که مادمازل دانگلار سرش را کمی خم کرد
[ترجمه ترگمان]کنت تعظیم کرد و مادموازل دانکلار سرش را اندکی خم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We know about this Mademoiselle Ford.
[ترجمه گوگل]ما در مورد این مادموازل فورد می دانیم
[ترجمه ترگمان]ما در مورد این دوشیزه فورد می دانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Am I to be like Mademoiselle So and - So ?
[ترجمه گوگل]آیا من باید مانند مادمازل فلانی و فلانی باشم؟
[ترجمه ترگمان]من هم مثل ماد مو ازل و … خوب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mademoiselle's lady's maid says, sir, that mademoiselle is finishing her toilette and will be here shortly.
[ترجمه گوگل]خدمتکار خانم مادمازل می‌گوید، آقا، آن مادمازل دارد توالتش را تمام می‌کند و به زودی اینجا خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]دوشیزه خدمتکار گفت: آقا، ماد مو ازل، که ماد مو ازل، به زودی آرایش خود را تمام می کند و به زودی به اینجا خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This arrangement was accepted with absolute submission by Mademoiselle Baptistine.
[ترجمه گوگل]این ترتیب با تسلیم مطلق توسط مادموازل باپتیستین پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]ماد مو ازل باپ تیستین با انقیاد مطلق پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mademoiselle Vaubois, perfect in her style, was ermine of stupidity without a single spot of intelligence.
[ترجمه گوگل]مادموازل ووبوا، که در سبک خود بی نقص بود، بدون ذره ذکاوت، مرموز حماقت بود
[ترجمه ترگمان]ماد مو ازل Vaubois که کام لا بی عیب و نقص بود، پوست قاقم سفیدی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Besides his sister, Mademoiselle Baptistine, he had two brothers, one a general, the other a prefect.
[ترجمه گوگل]او علاوه بر خواهرش، مادموازل باپتیستین، دو برادر داشت که یکی ژنرال و دیگری بخشدار بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر خواهرش ماد مو ازل باپ تیستین دو برادر داشت، و دیگری ارشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I then asked in which cemetery Mademoiselle Gautier had been buried.
[ترجمه گوگل]سپس پرسیدم مادموازل گوتیه در کدام قبرستان دفن شده است
[ترجمه ترگمان]در این موقع از او پرسیدم که کدام گورستان ماد مو ازل میشونو به خاک سپرده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fran ? ois : Voyongs, Mademoiselle, vous pouvez bien essayer?
[ترجمه گوگل]فران؟ ois : Voyongs، Mademoiselle، vous pouvez bien esayer?
[ترجمه ترگمان]فرن \"؟\" Voyongs، ماد مو ازل، شما pouvez هستید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I've the honour to inform mademoiselle that lunch is upon the table.
[ترجمه گوگل]من این افتخار را دارم که به مادموزل اطلاع دهم که ناهار روی میز است
[ترجمه ترگمان]افتخار دارم که به مادموازل اطلاع بدهم که ناهار روی میز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You see? Instincts can be expensive, mademoiselle.
[ترجمه گوگل]می بینی؟ غرایز می تواند گران باشد، ساخته شده
[ترجمه ترگمان]می بینی؟ Instincts میتونه خیلی گرونه، خانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Beyond the Agnus Dei and Ave Maria, Mademoiselle Vaubois had nok nowledge of anything except of the different ways of making preserves.
[ترجمه گوگل]فراتر از آگنوس دی و آوه ماریا، مادمازل وبوآ از هیچ چیز به جز روش‌های مختلف ساخت کنسرو اطلاع نداشت
[ترجمه ترگمان]بالاتر از the Dei و Ave، ماد مو ازل Vaubois، ماد مو ازل Vaubois، جز راه های متفاوت ساختن preserves
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mademoiselle Bourienne was the first to recover herself after and began talking about the prince's ill - health.
[ترجمه گوگل]مادموازل بوریان اولین کسی بود که پس از بهبودی خود را بهبود بخشید و شروع به صحبت در مورد بیماری شاهزاده کرد
[ترجمه ترگمان]مادموازل بورین نخستین کسی بود که به خود آمد و شروع به صحبت درباره سلامتی شاهزاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The body - guard hissed Mademoiselle Mars.
[ترجمه گوگل]نگهبان بدن مادمازل مریخ را هق هق زد
[ترجمه ترگمان]گارد ساحلی از طرف ماد مو ازل مارس غرش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خانم (اسم)
wife, mistress, dame, lady, madam, missy, donna, mademoiselle, dona, gentlewoman, goodwife, signora

دوشیزه (اسم)
gill, miss, damsel, maiden, girl, demoiselle, mademoiselle, signorina

دختر خانم (اسم)
missy, demoiselle, mademoiselle

مادموازل (اسم)
mademoiselle, signorina

انگلیسی به انگلیسی

• monthly american magazine for women that covers topics of general interest (health, beauty, fashion, career, finance, etc.)
respectful title used when addressing a girl or unmarried woman (french)

پیشنهاد کاربران

دختر دوشیزه
Each maiden girl wants a marvelous
celebration
هر دوشیزه دختری جشن فوق العاده عقدکنون میخواهد
Each maiden girl wants a marvelous celebration

بپرس