madding

/ˈmædɪŋ//ˈmædɪŋ/

معنی: برافروخته، از کوره در رفته، دیوانه کننده، دیوانه از غضب
معانی دیگر: (نادر) دیوانه، آشفته

جمله های نمونه

1. Far From the Madding Crowd brought this period of literary apprenticeship to a triumphant close.
[ترجمه گوگل]دور از جمعیت دیوانه این دوره شاگردی ادبی را پیروزمندانه به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]دور از the Crowd این دوره از کارآموزی ادبی را به پایان پیروزی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Just getting away from the madding crowd proves to be a major feat on the most crowded island on Earth.
[ترجمه گوگل]تنها دور شدن از جمعیت دیوانه کننده به عنوان یک شاهکار بزرگ در شلوغ ترین جزیره روی زمین ثابت می شود
[ترجمه ترگمان]دور شدن از جمعیت madding ثابت می کند که شاهکار بزرگی در the جزیره روی کره زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As it was early afternoon there were no madding crowds, and she secured a first-class compartment to herself.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اوایل بعد از ظهر بود، هیچ جمعیت دیوانه کننده ای وجود نداشت، و او یک کوپه درجه یک را برای خودش محکم کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که بعد از ظهر زود بود، جمعیت زیادی وجود نداشت و او برای خودش یک کوپه درجه یک قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The part I assume is the design and madding of three-dimension cartoon, including the whole analysis and developing process.
[ترجمه گوگل]قسمتی که من فرض می کنم طراحی و ساختن کارتون سه بعدی است که شامل کل فرآیند تحلیل و توسعه است
[ترجمه ترگمان]قسمتی که من فرض می کنم طراحی و طراحی یک کارتون سه بعدی است، از جمله کل فرآیند تحلیل و توسعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The design of huge rate artillery model and madding methods were solved.
[ترجمه گوگل]طراحی مدل توپخانه با سرعت عظیم و روش‌های madding حل شد
[ترجمه ترگمان]طراحی مدل توپخانه نرخ عظیم و روش های madding حل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The base principal in controlling method is madding aerodynamic force acting on transmission line changed into approximate balance state.
[ترجمه گوگل]اصل پایه در روش کنترل، ایجاد نیروی آیرودینامیکی وارد بر خط انتقال به حالت تعادل تقریبی است
[ترجمه ترگمان]عامل اصلی در کنترل روش کنترل نیروی آیرودینامیک است که بر روی خط انتقال به حالت تعادل تقریبی تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hardy, Thomas. Far from the Madding Crowd. Trans. Zhang Chong. Nanjing: Yilin Press, 200
[ترجمه گوگل]هاردی، توماس دور از جمعیت دیوانه کننده ترانس ژانگ چونگ نانجینگ: چاپ یلین، 200
[ترجمه ترگمان]هاردی، توماس دور از the Crowd ترانس ژانگ Chong نانجینگ: انتشارات Yilin ۲۰۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meanwhile, far from the madding crowds back east, the future inhabitants of New Mexico were settling a town of their own-Santa Fe, founded in 160
[ترجمه گوگل]در همین حال، به دور از جمعیت دیوانه کننده در شرق، ساکنان آینده نیومکزیکو در حال سکونت در شهری به نام سانتافه بودند که در سال 160 تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، دور از جمعیت madding به سمت شرق، ساکنین آینده نیومکزیکو در شهر سانتافه قرار داشتند که در سال ۱۶۰ تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Away from the madding crowd, dust, smoke and din.
[ترجمه گوگل]دور از جمعیت دیوانه کننده، گرد و غبار، دود و هیاهو
[ترجمه ترگمان]دور از انبوه جمعیت، گرد و خاک، دود و هیاهو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Still we are far from the madding crowd that believes in "we create".
[ترجمه گوگل]هنوز از آن جمعیت دیوانه کننده ای که به "ما خلق می کنیم" اعتقاد دارند، فاصله داریم
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما بسیار از جمعیت madding که به \"ایجاد\" اعتقاد دارند فاصله داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The base principal in controlling method is madding aerodynamic force acting an transmission line changed into approximate balance state.
[ترجمه گوگل]اصل پایه در روش کنترل، ایجاد نیروی آیرودینامیکی است که خط انتقال را به حالت تعادل تقریبی تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]عامل اصلی در کنترل روش کنترل نیروی آیرودینامیک است که یک خط انتقال به حالت تعادل تقریبی تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Until one person said to me: madding crowd, this is your shortcomings.
[ترجمه گوگل]تا اینکه یک نفر به من گفت: دیوانه جماعت، این عیب توست
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که یک نفر به من گفت: جمعیت madding، این نقطه ضعف شما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Far from the madding crowds of Amalfi and Cinque Terre, the Italian peninsula of Gargano sits on the Adriatic and boasts a checklist of summer-perfect Italian holiday options.
[ترجمه گوگل]دور از جمعیت دیوانه کننده آمالفی و سینکو تره، شبه جزیره ایتالیایی گارگانو در دریای آدریاتیک قرار دارد و فهرستی از گزینه های تعطیلات تابستانی ایتالیایی عالی دارد
[ترجمه ترگمان]دور از جمعیت madding \"آمالفی کوست\" و \"Cinque Terre\"، شبه جزیره ایتالیا of در آدریاتیک می نشیند و فهرستی از گزینه های تعطیلات تابستانی کامل ایتالیا را به خود می بالد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How have mine eyes out of their spheres been fitted In the distraction of this madding fever!
[ترجمه گوگل]چگونه چشمان من از کره خود در حواس پرتی این تب دیوانه کننده جا افتاده است!
[ترجمه ترگمان]چه طور چشم های من از spheres که در حواس خود به این تب madding مجهز بودند، چه طور به چشم می خورد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برافروخته (صفت)
ablaze, bloodshot, madding

از کوره در رفته (صفت)
madding, frantic

دیوانه کننده (صفت)
madding, maddening

دیوانه از غضب (صفت)
madding

انگلیسی به انگلیسی

• acting in a crazy manner; maddening, making crazy

پیشنهاد کاربران

بپرس