madder

/ˈmædər//ˈmædə/

معنی: روناس، ریشه روناس، با روناس رنگ زدن
معانی دیگر: (گیاه شناسی) گیاه روناس (جنس rubia به ویژه rubia tinctorum)، (رنگ) قرمز روشن، صفت تفضیلی: mad

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of a number of perennial plants that bear yellow flowers and have a root that yields a red dye.

(2) تعریف: the red fleshy root of such a plant, or the dye obtained from it.
صفت ( adjective )
• : تعریف: comparative of mad.

جمله های نمونه

1. Whom the gods destroy, they first make mad.
[ترجمه گوگل]خدایان هر کسی را نابود کنند، اول دیوانه می کنند
[ترجمه ترگمان]اگر خدایان نابود شوند، اول دیوانه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can tell the size of a man by the size of the things which make him mad.
[ترجمه گوگل]شما می توانید اندازه یک مرد را از اندازه چیزهایی که او را دیوانه می کند تشخیص دهید
[ترجمه ترگمان]می توانید به اندازه یک مرد به اندازه چیزهایی که او را دیوانه می کند، تشخیص بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Oppression maketh a wise man mad.
[ترجمه گوگل]ظلم عاقل را دیوانه می کند
[ترجمه ترگمان]ظلم و ظلم یک آدم عاقل را آفریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whom the gods wish to destroy, they first made mad.
[ترجمه گوگل]خدایان می خواهند هر کسی را نابود کنند، ابتدا دیوانه کردند
[ترجمه ترگمان]کسانی که خدایان می خواهند نابود شوند، اول دیوانه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When the doors opened, there was a mad dash for seats.
[ترجمه گوگل]وقتی درها باز شد، صدای دیوانه‌واری برای صندلی‌ها بلند شد
[ترجمه ترگمان]وقتی در باز شد، یکی از آن ها روی صندلی نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What a mad thing to do!
[ترجمه گوگل]چه کار دیوانه کننده ای!
[ترجمه ترگمان]چه کار احمقانه ای است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The chase was mad, mad now retire.
[ترجمه گوگل]تعقیب و گریز دیوانه بود، دیوانه اکنون بازنشسته شوید
[ترجمه ترگمان]شکار دیوانه و دیوانه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The woman charged with murder was said to be mad and unfit to plead.
[ترجمه گوگل]گفته می شود زنی که متهم به قتل شده است دیوانه و نالایق است
[ترجمه ترگمان]زنی که متهم به قتل شده بود، گفته شده بود که دیوانه و مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She seemed to have gone stark raving mad.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او به شدت دیوانه شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او دیوانه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He went mad and spent the rest of his life locked up in a mental hospital.
[ترجمه گوگل]او دیوانه شد و بقیه عمرش را در یک بیمارستان روانی گذراند
[ترجمه ترگمان]او دیوانه شد و بقیه عمرش را در یک بیمارستان روانی زندانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was a mad scramble for the exits.
[ترجمه گوگل]تقلای دیوانه‌وار برای خروجی‌ها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]تقلا کنان به طرف راه خروجی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He must be teasing,or else he's mad.
[ترجمه گوگل]او باید مسخره می کند، وگرنه دیوانه است
[ترجمه ترگمان]او باید سربه سرش بگذارد، وگرنه دیوانه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The next few days were a mad whirl of parties.
[ترجمه گوگل]چند روز بعد گرداب دیوانه وار مهمانی ها بود
[ترجمه ترگمان]چند روز بعد، یک دسته دسته از احزاب سیاسی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A mad dog may bite people.
[ترجمه گوگل]یک سگ دیوانه ممکن است مردم را گاز بگیرد
[ترجمه ترگمان]یک سگ دیوانه می تواند مردم را گاز بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She made after him like a mad woman.
[ترجمه گوگل]او مانند یک زن دیوانه پس از او ساخته شد
[ترجمه ترگمان]مثل یک زن دیوانه از او مراقبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روناس (اسم)
madder

ریشه روناس (اسم)
madder

با روناس رنگ زدن (فعل)
madder

تخصصی

[نساجی] ریشه های گیاهی رنگزا - روناس

انگلیسی به انگلیسی

• herbaceous climbing plant which bears clusters of yellow flowers; root of the madder plant; red dye extracted from the madder root; red or reddish orange color

پیشنهاد کاربران

بپرس