madcap

/ˈmædˌkæp//ˈmædkæp/

معنی: دیوانه، بچه شیطان، ادم بی پروا و وحشی
معانی دیگر: آدم بزن بهادر، بی پروا، (در اصل) زن خل و چل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: wild or reckless.
مشابه: lunatic, mad, wild

- a madcap dash across the field
[ترجمه گوگل] یک تیراندازی دیوانه در سراسر زمین
[ترجمه ترگمان] یک تنه درخت madcap روی زمین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: one who acts in a wild or rash manner.

جمله های نمونه

1. a madcap prince
شاهزاده ی بزن بهادر

2. He plays a madcap game show host.
[ترجمه گوگل]او در نقش یک مجری نمایش بازی دیوانه بازی می کند
[ترجمه ترگمان]او بازی madcap را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The politicians simply flitted from one madcap scheme to another.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران به سادگی از یک طرح دیوانه وار به طرحی دیگر رفتند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران به سادگی از طرح madcap به دیگری نقل مکان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stories began circulating about her madcap lifestyle.
[ترجمه گوگل]داستان هایی در مورد سبک زندگی دیوانه وار او شروع شد
[ترجمه ترگمان]داستان در مورد سبک زندگی madcap شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The madcap motorists plan to see how many Minis they can squeeze on to a ferry.
[ترجمه گوگل]رانندگان دیوانه قصد دارند ببینند چند مینی را می توانند به یک کشتی سوار کنند
[ترجمه ترگمان]The madcap قصد دارند ببینند که تا چه حد می توانند بر روی یک قایق پیاده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mere thought of Madcap Agnew - a name rarely mentioned in the Hall - appeared to stultify him.
[ترجمه گوگل]صرفاً فکر دیوانه آگنیو - نامی که به ندرت در تالار ذکر می شود - به نظر می رسید که او را تسخیر کند
[ترجمه ترگمان]چیزی که به ندرت در سرسرای بزرگ ذکر شده بود به نظرش آمد که او را از خود بی خود کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No idea was too off-the-wall, no scheme too madcap.
[ترجمه گوگل]هیچ ایده ای خیلی دور از ذهن نبود، هیچ طرحی خیلی دیوانه کننده نبود
[ترجمه ترگمان]و هیچ ایده ای هم نبود - - دیوار، نقشه و نقشه ای هم برای خودش نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Everyone mocked Libya's madcap "Leader," but loved his money even more.
[ترجمه گوگل]همه "رهبر" دیوانه لیبی را مسخره کردند، اما پول او را بیشتر دوست داشتند
[ترجمه ترگمان]همه مردم لیبی را به مسخره گرفتند، اما پول او را حتی بیشتر دوست داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the role of madcap spiritual godmother to little misfit monsters everywhere is one that Lady Gaga already has down cold.
[ترجمه گوگل]اما نقش یک مادرخوانده روحانی دیوانه برای هیولاهای نامتناسب کوچک در همه جا نقشی است که لیدی گاگا از قبل به آن دچار شده است
[ترجمه ترگمان]اما نقش مادرخوانده معنوی madcap به هیولاهایی کمی متفاوت، همه جا یکی است که لیدی گاگا از قبل سرد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The madcap can be saved; the self-contemptuous is beyond rescue.
[ترجمه گوگل]کلاه دیوانه را می توان نجات داد خود خواری فراتر از نجات است
[ترجمه ترگمان]شیطان نمی تونه نجات پیدا کنه؛ اعتماد به نفس غیرقابل نجات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Li Hongzhi was so madcap and irresponsible that he distorted the religious culture as a "culture passed by gods" with the purpose of making preparation for people to accept his lections .
[ترجمه گوگل]لی هنگجی به قدری دیوانه و غیرمسئول بود که فرهنگ مذهبی را به عنوان "فرهنگی که خدایان می گذراند" تحریف کرد تا مردم را برای پذیرش سخنرانی های خود آماده کند
[ترجمه ترگمان]لی Hongzhi به قدری قوی و غیر مسئول بود که فرهنگ مذهبی را به عنوان \"فرهنگ تصویب شده خدایان\" با هدف آماده شدن برای مردم برای پذیرش lections، تحریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now with the potential of metamaterials to realize the madcap ideas implied by this theory, people paid more attention.
[ترجمه گوگل]اکنون با پتانسیل فراماده ها برای تحقق ایده های دیوانه وار این نظریه، مردم توجه بیشتری کردند
[ترجمه ترگمان]اکنون با پتانسیل of برای درک ایده های madcap که توسط این نظریه استنباط می شود، مردم توجه بیشتری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His fast-paced novels are full of bizarre situations and madcap antics.
[ترجمه گوگل]رمان های سریع او مملو از موقعیت های عجیب و غریب و شیطنت های دیوانه وار است
[ترجمه ترگمان]رمان های تند تند او پر از وضعیت های عجیب و غریب و عجیب و غریب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In 1980, Chewbacca was kidnapped by a group of madcap Muppets in a special episode of "The Muppet Show" that also starred Mark Hamill, Anthony Daniels as C-3PO, and R2-D
[ترجمه گوگل]در سال 1980، چوباکا توسط گروهی از ماپت‌های دیوانه در اپیزود ویژه‌ای از "نمایش ماپت" که مارک همیل، آنتونی دانیلز در نقش C-3PO و R2-D نیز در آن حضور داشتند، ربوده شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۰، Chewbacca توسط گروهی از madcap Muppets در یک قسمت خاص از \"The Muppet Show\" که مارک Hamill، آنتونی دانیلز، به عنوان C - ۳ PO و R۲ - D بازی کرد، ربوده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیوانه (اسم)
loco, bedlam, madcap, berserker, berserk

بچه شیطان (اسم)
terror, madcap, urchin, hoyden, tomboy

ادم بی پروا و وحشی (اسم)
madcap

انگلیسی به انگلیسی

• crazy and impulsive person, wild and reckless person
crazy, reckless, impulsive
a madcap plan or scheme is very foolish and not likely to succeed.

پیشنهاد کاربران

اگر صفت برای غیرجاندار باشد: دیوانه وار
خل و چل
آدم عجیب. دیوانه

بپرس