• : تعریف: a married woman, addressed formally or courteously. (abbr.: Mme.)
جمله های نمونه
1. Madame Curie was the only famous woman scientist in the world.
[ترجمه گوگل]مادام کوری تنها زن دانشمند مشهور جهان بود [ترجمه ترگمان]مادام کوری تنها دانشمند مشهور جهان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A plaster cast of Madame Fournier stood in the artist's studio.
[ترجمه گوگل]بازیگران گچی مادام فورنیه در استودیوی هنرمند ایستاده بودند [ترجمه ترگمان]قالب گچی خانم Fournier در استودیوی هنرمند ایستاده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Madame Clicquot is credited with the perfection of this technique.
[ترجمه گوگل]مادام کلیکو به کمال این تکنیک نسبت داده شده است [ترجمه ترگمان]مادام Clicquot کمال این تکنیک را دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Madame Verrier had been swamped with work.
[ترجمه گوگل]مادام وریر غرق کار شده بود [ترجمه ترگمان]خانم Verrier غرق در کار بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She is a clever woman, Madame Leonie.
[ترجمه گوگل]او یک زن باهوش است، مادام لئونی [ترجمه ترگمان]زن باهوشی است، خانم Leonie [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Madame Gautier watched them for a moment, drawing deeply on her cigarette.
[ترجمه گوگل]مادام گوتیه برای لحظه ای آنها را تماشا کرد و عمیقاً روی سیگارش کشید [ترجمه ترگمان]خانم گرانت لحظه ای به آن ها نگاه کرد و غرق سیگار شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Let's talk to Madame Giry, the doorkeeper of Box
[ترجمه BTS💜army] بیا با خانم گرلی، محافظ جعبه صحبت کنیم.
|
[ترجمه گوگل]بیایید با مادام گیر، دربان جعبه صحبت کنیم [ترجمه ترگمان]بیا با خانم Giry صحبت کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Nothing could make clearer the way in which Madame Phan had won his confidence.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی توانست روشی را که مادام فان از طریق آن اعتماد به نفس او را به دست آورده بود، روشن کند [ترجمه ترگمان]هیچ چیز واضح تر از این نبود که خانم Phan اعتماد به نفس او را جلب کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Anxious to be rid of the interruption, Madame Weill carefully brought the offending nude inside.
[ترجمه گوگل]مادام ویل که نگران خلاص شدن از وقفه بود، با احتیاط برهنه متخلف را به داخل آورد [ترجمه ترگمان]خانم Weill که برای خلاص شدن از این وقفه نگران بود، با احتیاط آن زن لخت را در درون خود نشاند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Madame Gauthier was perched on a stool at the reception desk, making up her accounts.
[ترجمه گوگل]مادام گوتیه روی چهارپایه ای روی میز پذیرش نشسته بود و حساب های خود را می ساخت [ترجمه ترگمان]خانم Gauthier روی چهارپایه ای در میز پذیرش نشسته بود و حساب ها را به هم می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Madame Escoffier's son gives it a more elegant name.
[ترجمه گوگل]پسر مادام اسکوفیه نام زیباتری به آن میدهد [ترجمه ترگمان]پسر خانم Escoffier اسم خیلی خوبی به آن می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Lou Rigatoni laughed and doffed his hat, which Madame Astarti thought was a fedora but wasn't sure.
[ترجمه گوگل]لو ریگاتونی خندید و کلاهش را که مادام آستارتی فکر میکرد فدورا است اما مطمئن نبود از سرش برداشت [ترجمه ترگمان]لو rigatoni خندید و کلاهش را کنار زد، که مادام Astarti فکر می کرد کلاه لبه دار است، اما مطمئن نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Now all Madame Butterfly had to do was climb down a piece of wood twice her height and fly free.
[ترجمه گوگل]اکنون تنها کاری که مادام باترفلای باید انجام می داد این بود که از یک تکه چوب دوبرابر قد خود پایین بیاید و آزادانه پرواز کند [ترجمه ترگمان]حالا تنها کاری که خانم Butterfly باید می کرد این بود که دو برابر قد و قد او از یک تکه چوب بالا بروند و پرواز کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Madame Giry, the doorkeeper, knows all about it.
[ترجمه گوگل]مادام گری، دربان، همه چیز را در مورد آن می داند [ترجمه ترگمان]مادام Giry، دربان همه چیز را می داند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Madame Wong continues to cook every day, and is still inventing dishes.
[ترجمه گوگل]مادام وونگ هر روز به آشپزی ادامه می دهد و هنوز هم در حال اختراع ظروف است [ترجمه ترگمان]خانم \"وانگ\" هر روز به آشپزی ادامه میده و هنوز هم داره dishes رو اختراع میکنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید