be mad about =to like sth sb very much, e. g. Marsha is mad about computer gamesشیفته ی ( چیزی ) بودن .در اینجا منظور دیوانه کسی یا چیزی بودن هست ( از دوست داشتن زیاد ) مثال:im mad about food.علاقمند بودندوست داشتن+ عکس و لینک