macule


رجوع شود به: macula، لکه خورشید macula، سیاهی، خال، لکه دار کردن

جمله های نمونه

1. The characteristics of the oral melanotic macule and the junctional change were discussed.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های ماکول ملانوتیک دهان و تغییر پیوندی مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]ویژگی های of شفاهی macule و تغییر junctional مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Skin biopsy from the macule revealed malignant T - cell lymphoma with skin involvement and concurrent cytomegalovirus infection.
[ترجمه گوگل]بیوپسی پوست از ماکول، لنفوم سلول T بدخیم را با درگیری پوست و عفونت همزمان سیتومگالوویروس نشان داد
[ترجمه ترگمان]بیوپسی پوست از macule lymphoma malignant بدخیم را با دست داشتن پوستی و عفونت همزمان cytomegalovirus نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A patch is a large macule, 1cm or greater in diameter, as may be seen in nevus flammeus or vitiligo.
[ترجمه گوگل]لکه یک ماکول بزرگ به قطر 1 سانتی متر یا بیشتر است که ممکن است در خال فلامئوس یا ویتیلیگو دیده شود
[ترجمه ترگمان]یک توده یک macule بزرگ، ۱ سانتی متر یا بیشتر در قطر بیشتر است، که ممکن است در nevus flammeus یا vitiligo دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A skin biopsy taken from an erythematous macule on her left palm revealed an embolus within a vessel in the reticular dermis, Alcian blue staining was positive.
[ترجمه گوگل]بیوپسی پوستی که از یک ماکول اریتماتوز روی کف دست چپ او گرفته شد، آمبولی را در داخل یک رگ در درم مشبک نشان داد، رنگ آمیزی آبی آلسین مثبت بود
[ترجمه ترگمان]یک نمونه برداری از پوست erythematous که از کف دست چپش گرفته شده بود، از کف دست چپش، یک embolus را در یک کشتی، که رنگ های آبی Alcian بود آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Histologically, the characteristic lesion of CWP is the so-called coal macule, which consists of a focal accumulation of coal dust surrounded by a small amount of fibrous tissue.
[ترجمه گوگل]از نظر بافت شناسی، ضایعه مشخصه CWP به اصطلاح ماکول زغال سنگ است که از تجمع کانونی غبار زغال سنگ تشکیل شده است که توسط مقدار کمی بافت فیبری احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]histologically، که ضایعه مشخصه of است، به اصطلاح macule زغال سنگ نام دارد که شامل یک تجمع کانونی گرد و غبار زغال سنگ است که با مقدار کمی از بافت فیبری احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The artiele reported a case of neurofibroma. The patient was a 18- year-old male with brown macule at left leg.
[ترجمه گوگل]artiele یک مورد نوروفیبروم را گزارش کرد بیمار مردی 18 ساله با ماکول قهوه ای در پای چپ بود
[ترجمه ترگمان]\"artiele\" گزارشی از neurofibroma را گزارش کرد بیمار یک مرد ۱۸ ساله با macule قهوه ای در پای چپ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Among them 35 had fever, 25 typical maculopapule, 11 non-typical rash, 9 the Koplise macule, 26 cough and sneeze, bloody-eyes.
[ترجمه گوگل]از میان آنها 35 نفر تب، 25 نفر ماکولوپاپول معمولی، 11 نفر راش غیر معمولی، 9 نفر ماکول کوپلیس، 26 نفر سرفه و عطسه، چشم های خونی داشتند
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها ۳۵ نفر تب، ۲۵ maculopapule معمولی، ۱۱ non -، ۹ سرفه و عطسه و چشم های خونین وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusions:1 . The prognosis of POMMM is associated with black macule, lymph node metastasis, invasive depth, clinic stage, pathologic type, treatment methods.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: 1 پیش آگهی POMMM با ماکول سیاه، متاستاز غدد لنفاوی، عمق تهاجمی، مرحله کلینیک، نوع پاتولوژیک، روش‌های درمانی همراه است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ۱ پیش بینی of مربوط به سرطان سیاه، metastasis غدد لنفاوی، عمق تهاجمی، مرحله کلینیک، نوع pathologic، روش های درمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• macula, spot, stain; mackle, smudge, blur (printing)

پیشنهاد کاربران

Flat collared spot less than 1 cm in size، a larger spot is called the patch
macule ( پزشکی )
واژه مصوب: لک 1
تعریف: بخش کوچک مسطح تغییررنگ‏یافته یا کلفت‏شده‏ای از پوست که ناحیه‏ای متمایز از پوست بهنجار پیرامون خود باشد|||متـ . لکه 2

بپرس