macromolecule


(شیمی) درشت ملکول، ملکول درشت (macromole هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: macromolecular (adj.)
• : تعریف: a very large molecule, such as a polymer or protein molecule, composed of hundreds or thousands of atoms.

جمله های نمونه

1. These chain structures may be regarded as one-dimensional macromolecules.
[ترجمه گوگل]این ساختارهای زنجیره ای را می توان به عنوان ماکرومولکول های یک بعدی در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]این ساختارهای زنجیره ای ممکن است به عنوان یک - تک بعدی در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Silicone rubber is a macromolecule polymer, and can suffer a large deformation.
[ترجمه گوگل]لاستیک سیلیکون یک پلیمر درشت مولکولی است و می تواند دچار تغییر شکل بزرگی شود
[ترجمه ترگمان]لاستیک Silicone یک پلیمر macromolecule است و می تواند از یک تغییر شکل بزرگ رنج ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Subject_Topical_Eng: Chemical Engineering and Technics; Macromolecule Material; Savageness Outcome; Pharmacy; Fine Chemistry.
[ترجمه گوگل]موضوع_موضوع_انگلیسی: مهندسی شیمی و تکنیک مواد ماکرومولکول; نتیجه وحشی گری؛ داروخانه؛ شیمی خوب
[ترجمه ترگمان]_ _ مهندس: مهندسی شیمی و Technics؛ مواد macromolecule؛ داروسازی، داروسازی، داروسازی، شیمی عالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Abstract: This paper synthesized a kind of macromolecule retin yl schiff base salts.
[ترجمه گوگل]چکیده: این مقاله نوعی از ماکرومولکول نمک های پایه رتین ایل شیف را سنتز کرد
[ترجمه ترگمان]چکیده: این مقاله نوعی از macromolecule retin را سنتز کرده است که از نمک های پایه schiff استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A natural macromolecule adsorbent - modified chitosan ( VCG ) was prepared by using chitosan with vanillin.
[ترجمه گوگل]یک کیتوزان اصلاح شده با جاذب ماکرومولکول طبیعی (VCG) با استفاده از کیتوزان با وانیلین تهیه شد
[ترجمه ترگمان]یک کیتوزان طبیعی macromolecule - (VCG)با استفاده از کیتوزان با vanillin تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Covalent bonds between chromogen and macromolecule chains enhance their photochemical stability, increase their whitening performance and fluorescence quantum yield.
[ترجمه گوگل]پیوندهای کووالانسی بین زنجیره های کروموژن و ماکرومولکول، پایداری فتوشیمیایی آنها را افزایش می دهد، عملکرد سفید کنندگی آنها را افزایش می دهد و بازده کوانتومی فلورسانس را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]پیوندهای کووالانسی بین زنجیره های chromogen و macromolecule پایداری فتوشیمیایی آن ها را افزایش داده و عملکرد whitening و بازده کوانتوم آن ها را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the macromolecule amphoteric polyacrylamide effecting on the drainage was much worse than that on retention.
[ترجمه گوگل]اما پلی آکریل آمید آمفوتریک ماکرومولکول موثر بر زهکشی بسیار بدتر از احتباس بود
[ترجمه ترگمان]اما اثر انفجار polyacrylamide amphoteric بر روی فاضلاب بسیار بدتر از آن بود که در حفظ و نگهداری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Monte Carlo algorithm plays an important role in macromolecule science.
[ترجمه گوگل]الگوریتم مونت کارلو نقش مهمی در علم ماکرومولکول ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم مونت کارلو نقش مهمی در علم macromolecule ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results This method may form a homogeneous macromolecule self - assembled monolayer on silicon surface.
[ترجمه گوگل]نتایج این روش ممکن است یک ماکرومولکول همگن تک لایه خود مونتاژ شده بر روی سطح سیلیکون تشکیل دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج این روش می تواند تک لایه همگن macromolecule در سطح سیلیکون را تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Drug molecule and bio macromolecule have activon sites.
[ترجمه گوگل]مولکول دارو و ماکرومولکول زیستی دارای سایت های فعال هستند
[ترجمه ترگمان]مولکول مواد مخدر و macromolecule زیستی مکان های activon دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Natural organic Neroli oil, macromolecule moisturizing compounds, pearl particles.
[ترجمه گوگل]روغن نرولی ارگانیک طبیعی، ترکیبات مرطوب کننده ماکرومولکول، ذرات مروارید
[ترجمه ترگمان]روغن گیاهی طبیعی، macromolecule، ترکیبات مرطوب، ذرات مروارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ingrdeients: Tibetan medicine essence powder, macromolecule and absorbed water resin.
[ترجمه گوگل]ترکیبات: پودر اسانس دارویی تبتی، ماکرومولکول و رزین آب جذب شده
[ترجمه ترگمان]Ingrdeients: پودر عصاره دارو تبتی، macromolecule و رزین آب جذب شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The milling chamber is made of macromolecule material TZR of high hardness, good flexible, high wearable rupture -proof and corrodent -proof .
[ترجمه گوگل]محفظه فرز از ماده ماکرومولکولی TZR با سختی بالا، انعطاف پذیر خوب، ضد پارگی و ضد خوردگی قابل پوشیدن بالا ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]محفظه milling از جنس مواد macromolecule با سختی بالا، انعطاف پذیر انعطاف پذیر و مقاوم در برابر گسیختگی و اثبات corrodent ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I suppose macromolecule chemistry might be better.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شیمی ماکرومولکول ممکن است بهتر باشد
[ترجمه ترگمان] فکر کنم شیمی (نوعی شیمی)میتونه بهتر باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] درشت ملکول، ملکول درشت (macromole هم می گویند)
[نساجی] درشت مولکول - بزرگ مولکول - ماکرو مولکول
[پلیمر] درشت مولکول
[نساجی] ماکرو مولکول - مولکول خیلی بزرگ

انگلیسی به انگلیسی

• very large molecule

پیشنهاد کاربران

بپرس