macroeconomic

جمله های نمونه

1. The meeting produced the usual bromides about macroeconomic policy, third-world debt and the environment.
[ترجمه گوگل]این نشست برمیدهای معمول در مورد سیاست های کلان اقتصادی، بدهی های جهان سوم و محیط زیست را تولید کرد
[ترجمه ترگمان]این نشست the معمولی را در مورد سیاست اقتصاد کلان، بدهی سوم جهان و محیط زیست تهیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In doing so they are indifferent to the macroeconomic effects of their decision.
[ترجمه گوگل]در انجام این کار، آنها نسبت به اثرات کلان اقتصادی تصمیم خود بی تفاوت هستند
[ترجمه ترگمان]در انجام این کار، آن ها نسبت به تاثیرات کلان تصمیم خود بی اعتنا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Burmeister and Wall; have identified 5 significant macroeconomic factors,
[ترجمه گوگل]Burmeister and Wall; 5 عامل مهم اقتصادی کلان را شناسایی کرده اند،
[ترجمه ترگمان]Burmeister و دیوار؛ ۵ عامل بزرگ اقتصاد کلان را شناسایی کرده اند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The most serious challenge to Keynesian macroeconomic policies, however, has come from Friedman and the monetarists.
[ترجمه گوگل]با این حال، جدی‌ترین چالش سیاست‌های اقتصاد کلان کینزی از جانب فریدمن و پول‌گرایان است
[ترجمه ترگمان]با این حال جدی ترین چالش برای اصلاح سیاست های اقتصاد کلان از Friedman و the آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A hands-off approach to macroeconomic management has the great virtue of leaving both hands free for microeconomic tasks.
[ترجمه گوگل]یک رویکرد غیرمستقیم برای مدیریت اقتصاد کلان دارای فضیلت بزرگی است که هر دو دست را برای انجام وظایف خرد باز می گذارد
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد از راه دور به مدیریت اقتصاد کلان، مزیت بزرگ رها کردن هر دو دست برای کاره ای خرد اقتصاد خرد را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And most, in their macroeconomic management, lurched between unjustified fears of recession and unwarranted euphoria about growth.
[ترجمه گوگل]و بیشتر آنها، در مدیریت کلان اقتصادی خود، بین ترس های ناموجه از رکود اقتصادی و سرخوشی های بی مورد در مورد رشد، به سر می برند
[ترجمه ترگمان]و مهم تر از همه، در مدیریت اقتصاد کلان خود، بین ترس های بی مورد از رکود اقتصادی و خوشحالی غیرقابل توجیه در مورد رشد قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yet the cited studies have shown that the macroeconomic effects of such rigidities can be quite substantial.
[ترجمه گوگل]با این حال، مطالعات ذکر شده نشان داده‌اند که اثرات کلان اقتصادی چنین سخت‌افزاری می‌تواند کاملاً قابل توجه باشد
[ترجمه ترگمان]با این وجود، مطالعات ذکر شده نشان داده اند که اثرات اقتصاد کلان از چنین rigidities می تواند بسیار قابل توجه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There has been a substantial literature on macroeconomic disequilibrium, but there is considerable disagreement about the appropriateness of different models.
[ترجمه گوگل]ادبیات قابل توجهی در مورد عدم تعادل اقتصاد کلان وجود دارد، اما اختلاف نظر قابل توجهی در مورد مناسب بودن مدل‌های مختلف وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در زمینه اقتصاد کلان، ادبیات مهمی وجود داشته است، اما عدم توافق قابل توجهی در مورد تناسب مدل های مختلف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They include discourses on macroeconomic dynamics at work domestically and worldwide.
[ترجمه گوگل]آنها شامل گفتمان هایی در مورد پویایی اقتصاد کلان در محل کار داخلی و جهانی است
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل discourses درباره پویایی اقتصاد کلان در کار داخلی و جهانی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The role of government in macroeconomic management had to be pruned to a bare minimum.
[ترجمه گوگل]نقش دولت در مدیریت اقتصاد کلان باید به حداقل می رسید
[ترجمه ترگمان]نقش دولت در مدیریت اقتصاد کلان باید به کم ترین مقدار تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After the important context of this macroeconomic study of sport, the rest of the book looks at the microeconomics of sport.
[ترجمه گوگل]پس از زمینه مهم این مطالعه کلان اقتصادی ورزش، بقیه کتاب به اقتصاد خرد ورزش می پردازد
[ترجمه ترگمان]پس از بافت مهم این مطالعه کلان ورزشی، بقیه کتاب در اقتصاد خرد به بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any macroeconomic fiscal policy would, therefore, have to be carried out through the federal budget.
[ترجمه گوگل]بنابراین، هر سیاست مالی کلان اقتصادی باید از طریق بودجه فدرال انجام شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هر سیاست مالی اقتصاد کلان باید از طریق بودجه فدرال انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Remark - ably, standard macroeconomic models did not even incorporate adequate analyses of banks.
[ترجمه گوگل]شایان ذکر است که مدل‌های استاندارد اقتصاد کلان حتی تحلیل‌های کافی از بانک‌ها را نیز در بر نمی‌گرفت
[ترجمه ترگمان]نکته - با قدرت، مدل های اقتصاد کلان استاندارد حتی تجزیه و تحلیل های کافی از بانک ها را ترکیب نکرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The core group, moreover, would clearly need close co-ordination of fiscal and macroeconomic policies.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، گروه اصلی به وضوح نیاز به هماهنگی نزدیک سیاست‌های مالی و اقتصاد کلان دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، گروه اصلی به وضوح به هماهنگی نزدیک سیاست های اقتصاد کلان و اقتصاد کلان نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This aggregate supply curve is of fundamental importance to the macroeconomic policy conclusions often drawn from the rational expectations hypothesis.
[ترجمه گوگل]این منحنی عرضه کل برای نتیجه‌گیری سیاست‌های کلان اقتصادی که اغلب از فرضیه انتظارات منطقی استخراج می‌شوند، اهمیت اساسی دارد
[ترجمه ترگمان]این منحنی عرضه کلی از اهمیت بنیادی در نتیجه گیری سیاست اقتصاد کلان برخوردار است که اغلب از فرضیه انتظارات منطقی کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to macroeconomics, pertaining to the branch of economics which studies a nation's economy as a whole

پیشنهاد کاربران

اقتصاد کلان
مثال:
During the meeting, Imam Khamenei referred to the fully effective capacity and capability of the private sector to achieve macro - economic goals.
در این جلسه، امام خامنه ای به ظرفیت کاملا موثر و توانایی بخش خصوصی در دستیابی به اهداف اقتصاد کلان اشاره کردند.
اقتصاد کلان

بپرس