macrocosm

/ˈmækroʊkɒzəm//ˈmækrəʊkɒzəm/

معنی: دنیا، جهان
معانی دیگر: گیتی، عالم، جهان کبیر، مه جهان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: macrocosmic (adj.), macrocosmically (adv.)
(1) تعریف: the universe in its entirety. (Cf. microcosm.)
متضاد: microcosm

(2) تعریف: any large, complex whole.

- the macrocosm of industry
[ترجمه گوگل] جهان کلان صنعت
[ترجمه ترگمان] the صنعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a large unit or entity that represents on a large scale one of its smaller components.

- In Renaissance Europe, the body politic was commonly viewed as a macrocosm of the human body, with the king as the head.
[ترجمه گوگل] در اروپای رنسانس، بدنه سیاسی معمولاً به عنوان کیهان کلان بدن انسان در نظر گرفته می شد که شاه به عنوان سر آن بود
[ترجمه ترگمان] در اروپای زمان رنسانس، شکل سیاسی بدنه معمولا به عنوان بخشی از بدن انسان تلقی می شد و پادشاه نیز آن را به عنوان رئیس تلقی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the microcosm of the atom is comparable to the macrocosm that is the universe
خرد جهان اتم با کلان جهان کائنات تشابه دارد.

2. The macrocosm of the universe is mirrored in the microcosm of the mind.
[ترجمه گوگل]کیهان کلان هستی در عالم صغیر ذهن منعکس شده است
[ترجمه ترگمان]جهان کوچکی از جهان در عالم صغیر مغز منعکس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Belief in the microcosm reflecting the macrocosm and viceversa does not produce some bland reflection of a theory of stable order.
[ترجمه گوگل]اعتقاد به جهان خرد که جهان کلان را منعکس می کند و بالعکس، بازتابی ملایم از یک نظریه نظم پایدار ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]اعتقاد به عالم صغیر که منعکس کننده the و viceversa است، انعکاسی ناچیز از یک نظریه نظم پایدار را تولید نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The microcosm becomes the macrocosm: the key to the whole universe may well be hidden in one hydrogen atom.
[ترجمه گوگل]عالم صغیر به کیهان کلان تبدیل می شود: کلید کل جهان ممکن است در یک اتم هیدروژن پنهان باشد
[ترجمه ترگمان]جهان کوچک به the تبدیل می شود: کلید کل جهان ممکن است در یک اتم هیدروژن پنهان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When the microcosm presents an experience of the macrocosm, it is dramatic indeed.
[ترجمه گوگل]وقتی عالم صغیر تجربه ای از عالم کلان را ارائه می دهد، در واقع دراماتیک است
[ترجمه ترگمان]وقتی عالم صغیر تجربه ای از the را ارائه می دهد، واقعا هیجان انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Microcosmos and macrocosm boundary line where?
[ترجمه گوگل]کیهان کوچک و خط مرزی کیهان بزرگ کجا؟
[ترجمه ترگمان]خط مرزی Microcosmos و macrocosm کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Germanic mind is highly amenable to the belief in correspondences between the Universe and Man - between microcosm and macrocosm.
[ترجمه گوگل]ذهن آلمانی به شدت پذیرای اعتقاد به مطابقت بین جهان و انسان - بین عالم صغیر و کیهان کلان است
[ترجمه ترگمان]ذهن ژرمنی به شدت متمایل به اعتقاد به correspondences بین عالم صغیر و بشر بین عالم صغیر و macrocosm است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The picture is of a freely developing microcosm whose internal dynamics nevertheless parallel those of the social macrocosm.
[ترجمه گوگل]تصویر یک جهان خرد آزادانه در حال توسعه است که پویایی های درونی آن با این وجود موازی با دنیای کلان اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]این تصویر یک عالم کوچک در حال توسعه است که پویایی درونی آن ها با این حال موازی با اهداف اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For us the individual is a microcosm of the social macrocosm.
[ترجمه گوگل]برای ما فرد یک عالم کوچک از کلان اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]برای ما فرد یک عالم صغیر از جامعه اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is not to be confused with the framing of part of a limitless series, a microcosmic view of the macrocosm.
[ترجمه گوگل]این را نباید با قاب بندی بخشی از یک سری بی حد و حصر، یک نمای کوچک کیهانی از جهان کلان اشتباه گرفت
[ترجمه ترگمان]این نباید با ساختار بخشی از یک سری نامحدود، یک دیدگاه microcosmic از the اشتباه گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Coherence enjoys in nature the dichotomy between explicitness and implicitness, stability and dynamics, and microcosm and macrocosm.
[ترجمه گوگل]انسجام در طبیعت از دوگانگی بین صریح و ضمنی، ثبات و پویایی، و عالم صغیر و کلان برخوردار است
[ترجمه ترگمان]انسجام در طبیعت، دوگانگی بین explicitness و implicitness، ثبات و پویایی، و عالم صغیر و macrocosm است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We should keep to the principle of main body, human nature, macrocosm, sustainable and prospective methodology.
[ترجمه گوگل]ما باید به اصل بدنه اصلی، طبیعت انسان، جهان کلان، روش شناسی پایدار و آینده نگر پایبند باشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید به اصول بدن اصلی، طبیعت انسان، macrocosm، پایدار و آینده ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What impressed me most is the ice sculpture in the Snow and ice macrocosm. Under the colored lights, the sparkling ice sculpture is of wonderful workmanship excelling nature. That is really amazing.
[ترجمه گوگل]چیزی که بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار داد مجسمه یخی در عالم کلان برفی و یخی است زیر نورهای رنگی، مجسمه یخی درخشان از طرز کار فوق العاده ای برخوردار است که طبیعت آن را عالی می کند که واقعا شگفت انگیز است
[ترجمه ترگمان]چیزی که بیش از همه مرا تحت تاثیر قرار داد، مجسمه یخی در برف و یخ بود در زیر چراغ های رنگی، مجسمه یخی درخشان طبیعت بسیار عالی و ممتازی است این واقعا شگفت انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Traditional Chinese Agronomy is based on Chinese classical philosophy and interprets agricultural phenomena from original macrocosm.
[ترجمه گوگل]کشاورزی سنتی چینی بر اساس فلسفه کلاسیک چینی است و پدیده های کشاورزی را از کیهان کلان اصلی تفسیر می کند
[ترجمه ترگمان]فرهنگ سنتی چینی سنتی بر پایه فلسفه کلاسیک چین است و پدیده های کشاورزی را از macrocosm اصلی تفسیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دنیا (اسم)
vale, universe, world, macrocosm

جهان (اسم)
universe, world, macrocosm

انگلیسی به انگلیسی

• universe, world as a whole; structure or concept viewed in its entirety
a macrocosm is an organized system such as the universe or a society, which is considered as a complete unit.

پیشنهاد کاربران

بپرس