1. I've created a macro to spell check all the files at the same time.
[ترجمه گوگل]من یک ماکرو برای بررسی املای همه فایل ها به طور همزمان ایجاد کرده ام
[ترجمه ترگمان]من دستور داده بودم که تمام پرونده ها را در یک زمان کنترل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You can run a macro to change to US spelling.
[ترجمه گوگل]میتوانید یک ماکرو برای تغییر به املای ایالات متحده اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک ماکرو را برای تغییر در هجی کردن آمریکا اجرا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A macro is a special command that activates a series of keystrokes automatically.
[ترجمه گوگل]ماکرو یک فرمان ویژه است که یک سری از کلیدها را به طور خودکار فعال می کند
[ترجمه ترگمان]یک ماکرو یک فرمان ویژه است که مجموعه ای از keystrokes را به طور خودکار فعال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The methodology is operationalized in a macro which calls a separate program to perturb the input data without changing the topology.
[ترجمه گوگل]این روش در یک ماکرو عملیاتی شده است که یک برنامه جداگانه را فراخوانی می کند تا داده های ورودی را بدون تغییر توپولوژی به هم بزند
[ترجمه ترگمان]این روش در یک ماکرو عملیاتی شده است که یک برنامه جداگانه را فراخوانی می کند تا داده های ورودی را آشفته کند بدون تغییر توپولوژی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This macro resets the printer for continuous paper. 20.
[ترجمه گوگل]این ماکرو چاپگر را برای کاغذ پیوسته بازنشانی می کند 20
[ترجمه ترگمان]این ماکرو، چاپگر را برای یک مقاله پیوسته پایین می آورد ۲۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It provides start-up dialogues, macro dialogues and exit dialogues to open and close applications.
[ترجمه گوگل]دیالوگ های راه اندازی، دیالوگ های ماکرو و دیالوگ های خروجی را برای باز و بسته کردن برنامه ها فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این روش گفت و گوها، گفتگوهای ماکرو و گفتگوهای خروجی با برنامه های باز و بسته را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The example below uses a macro to pass a character to the screen or printer.
[ترجمه گوگل]مثال زیر از یک ماکرو برای ارسال یک کاراکتر به صفحه یا چاپگر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]مثال زیر از یک ماکرو برای عبور یک کاراکتر به صفحه یا چاپگر استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This includes usable samples of the various macro commands.
[ترجمه گوگل]این شامل نمونه های قابل استفاده از دستورات ماکرو مختلف است
[ترجمه ترگمان]این شامل نمونه های قابل استفاده از فرمان های ماکرو مختلف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Press Alt-Z to activate the macro for double-spaced indented paragraphs.
[ترجمه گوگل]Alt-Z را فشار دهید تا ماکرو برای پاراگراف های تورفته با فاصله دوگانه فعال شود
[ترجمه ترگمان]کلید Alt - Z را فشار دهید تا ماکرو را برای پاراگراف های دارای فاصله دو تایی فعال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I got eighty hours of micro and macro economics.
[ترجمه گوگل]هشتاد ساعت اقتصاد خرد و کلان گرفتم
[ترجمه ترگمان]من هشتاد ساعت از اقتصاد خرد و کلان گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. An Alt-letter macro is retrieved by pressing its Alt-key combination.
[ترجمه گوگل]یک ماکرو Alt-letter با فشار دادن ترکیب کلید Alt آن بازیابی می شود
[ترجمه ترگمان]یک ماکرو نامه دگرساز با فشردن ترکیب کلید Alt - کلیدها بازیابی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Define and save a macro for the following paragraph.
[ترجمه گوگل]یک ماکرو برای پاراگراف زیر تعریف و ذخیره کنید
[ترجمه ترگمان]یک ماکرو را برای پاراگراف زیر تعریف و ذخیره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Our first macro will print a letterhead name and address, centered on the page.
[ترجمه گوگل]اولین ماکرو ما نام و آدرس سربرگ را در مرکز صفحه چاپ می کند
[ترجمه ترگمان]اولین ماکرو ما یک نام و آدرس را چاپ خواهد کرد، که بر روی صفحه متمرکز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Having found this macro we want to assign it to an icon but this entails designing an appropriate one.
[ترجمه گوگل]پس از پیدا کردن این ماکرو، می خواهیم آن را به یک نماد اختصاص دهیم، اما این مستلزم طراحی یک نماد مناسب است
[ترجمه ترگمان]با پیدا کردن این ماکرو، ما می خواهیم آن را به یک آیکون بدهیم، اما این مستلزم طراحی یک گزینه مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید