mackerel

/ˈmækərəl//ˈmækrəl/

معنی: ماهی خال مخالی، ماهی اسقومری
معانی دیگر: (جانور شناسی) ماهی ماکرل (scomber scombrus که شکم سپید و پشت سبز رنگ با نواره های آبی دارد و بومی شمال اقیانوس اطلس می باشد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: mackerel, mackerels
(1) تعریف: any of a number of related Atlantic food fish, esp. one with dark, wavy marks across the back and a silver underside.

(2) تعریف: any of various similar fishes.

جمله های نمونه

1. There is a large take of mackerel.
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی از ماهی خال مخالی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]ماهی خالدار زیادی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They'd gone out to fish for mackerel.
[ترجمه گوگل]آنها برای ماهیگیری برای ماهی خال مخالی رفته بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها ماهی خالدار را برای ماهی آزاد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Boats had plenty of mackerel and a few skate.
[ترجمه گوگل]قایق ها مقدار زیادی ماهی خال مخالی و چند اسکیت داشتند
[ترجمه ترگمان]قایق پر از ماهی خالدار و چند تا اسکیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A mackerel sky and mares'tails make lofty ships carry low sails.
[ترجمه گوگل]آسمان ماهی خال مخالی و دم مادیان باعث می شود کشتی های رفیع بادبان های کم ارتفاع حمل کنند
[ترجمه ترگمان]یک ماهی خالدار و دم mares کشتی ها را با بادبان های پایین حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Boats trolling for mackerel.
[ترجمه گوگل]ترول قایق برای ماهی خال مخالی
[ترجمه ترگمان] قایق پر از ماهی mackerel بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The oily fish, like mackerel and herring, are not generally very popular.
[ترجمه گوگل]ماهی های روغنی مانند ماهی خال مخالی و شاه ماهی معمولاً محبوبیت زیادی ندارند
[ترجمه ترگمان]ماهی های روغنی مانند ماهی خال و شاه ماهی معمولا بسیار محبوب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The faint aroma of stale mackerel still hung around and did nothing for our personal charisma either.
[ترجمه گوگل]عطر خفیف ماهی خال مخالی کهنه هنوز در اطراف بود و کاریزمای شخصی ما را نیز فایده ای نداشت
[ترجمه ترگمان]رایحه ضعیف mackerel که هنوز معلق مانده بود و هیچ ربطی به charisma شخصی ما نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was an albacore, a member of the mackerel family, and must have weighed twenty kilos.
[ترجمه گوگل]این یک آلباکور از خانواده ماهی خال مخالی بود و باید بیست کیلو وزن داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این یک albacore بود، عضو خانواده ماهی ماکرو، و باید بیست کیلو وزن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Britain won a concession over mackerel fishing in western waters.
[ترجمه گوگل]بریتانیا امتیازی در مورد صید ماهی خال مخالی در آب های غربی گرفت
[ترجمه ترگمان]بریتانیا در آبه ای غربی به ماهی خال مخالی امتیاز کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Trawler Pots - smoked mackerel fillets, flaked and mandarin orange segments blended with mayonnaise.
[ترجمه گوگل]قابلمه ترولر - فیله ماهی خال مخالی دودی، قطعات پرتقال پرتقال پرتقال و ماندارین مخلوط شده با سس مایونز
[ترجمه ترگمان]trawler Pots - fillets ماهی دودی، flaked و بخش های پرتقال چینی که با مایونز مخلوط شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oh, she didn't smoke cigarettes - she smoked mackerel!
[ترجمه گوگل]اوه، او سیگار نمی کشید - او خال مخالی می کشید!
[ترجمه ترگمان]اوه، اون سیگار نکشید - ماهی mackerel کشید -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With bigger fish in serious decline, mackerel, sardines and anchovies are now the main targets.
[ترجمه گوگل]ماهی های بزرگتر در حال کاهش جدی هستند، ماهی خال مخالی، ساردین و آنچوی اکنون اهداف اصلی هستند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر با ماهی های بزرگ تر در کاهش جدی، ماهی خال، ماهی ساردین، و ماهی کولی مهم ترین هدف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In Mackerel Cove, it was too early for sun.
[ترجمه گوگل]در یارو خال مخالی، برای آفتاب خیلی زود بود
[ترجمه ترگمان]در خلیج mackerel، برای خورشید خیلی زود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's just dropped off three mackerel, a piece of twine through their gills.
[ترجمه گوگل]او به تازگی سه ماهی خال مخالی، یک تکه ریسمان را در آبشش‌هایشان انداخته است
[ترجمه ترگمان]او فقط سه ماهی خالدار را رها کرد و یک تکه نخ در آبشش آن ها فرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی خال مخالی (اسم)
mackerel

ماهی اسقومری (اسم)
mackerel

انگلیسی به انگلیسی

• greenish-blue edible fish common to the north atlantic
mackerel are green-blue sea fish which are often caught and eaten.

پیشنهاد کاربران

ماهی خال خالی
used to say that one is very surprised, pleased, or excited
به نقل هزاره:
گورماهی، ماهی ماکرو

بپرس