• : تعریف: masculinity as displayed in courage, assertiveness, and dominance, esp. over women.
جمله های نمونه
1. An American football game is the quintessence of machismo.
[ترجمه گوگل]یک بازی فوتبال آمریکایی ماهیت ماچیسمو است [ترجمه ترگمان]بازی فوتبال آمریکایی جوهر of است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The culture of machismo is strong in some countries.
[ترجمه زهرا] فرهنگ مرد برتر پنداری در برخی کشورها پررنگ است.
|
[ترجمه گوگل]فرهنگ ماچیسمو در برخی کشورها قوی است [ترجمه ترگمان]فرهنگ of در برخی کشورها قوی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Hooky, naturally, has to prove his machismo by going on the scariest rides twice.
[ترجمه گوگل]هوکی، به طور طبیعی، باید با دو بار رفتن به ترسناک ترین سواری ها، قدرت خود را ثابت کند [ترجمه ترگمان]طبیعتا، باید با رفتن به وحشتناک ترین rides، machismo را ثابت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Machismo is a New World phenomenon with roots in Old World cultures.
[ترجمه گوگل]Machismo یک پدیده دنیای جدید است که ریشه در فرهنگ های جهان قدیم دارد [ترجمه ترگمان]Machismo یک پدیده جهانی جدید است که ریشه در فرهنگ های کهن دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is the added machismo of breaking the law.
[ترجمه گوگل]قانون شکنی مچیزم اضافه شده است [ترجمه ترگمان]قانون اضافه شکستن قانون وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Supporters of this kind of regulatory machismo held out hope that this agreement will revolutionize our efforts to control tobacco.
[ترجمه گوگل]حامیان این نوع ماشیزم نظارتی امیدوار بودند که این توافق انقلابی در تلاش های ما برای کنترل دخانیات ایجاد کند [ترجمه ترگمان]حامیان این نوع مقررات قانونی اظهار امیدواری کردند که این قرارداد در تلاش های ما برای کنترل تنباکو متحول خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Call it machismo, if you want.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید آن را machismo بنامید [ترجمه ترگمان]اگه می خو ای بهش بگو machismo [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There is the added machismo of breaking the law. Telephone messages that have to be carried out in code.
[ترجمه گوگل]قانون شکنی مچیزم اضافه شده است پیام های تلفنی که باید به صورت کد انجام شوند [ترجمه ترگمان]قانون اضافه شکستن قانون وجود دارد پیام های تلفنی که باید اجرا شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Masking his doubts with machismo, he feels he is not really a man unless he can seize whatever he wants.
[ترجمه گوگل]او با پوشاندن شک و تردیدهای خود با ماچیسمو احساس می کند که واقعاً یک مرد نیست مگر اینکه بتواند هر چیزی را که می خواهد تصاحب کند [ترجمه ترگمان]از doubts با machismo، احساس می کند که او واقعا یک مرد نیست مگر اینکه بتواند هر چیزی را که می خواهد بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Machismo is a New World phenomenon with roots in old world cultures.
[ترجمه گوگل]Machismo یک پدیده دنیای جدید است که ریشه در فرهنگ های قدیمی جهان دارد [ترجمه ترگمان]Machismo پدیده ای جهانی جدید است که ریشه در فرهنگ های کهن جهان دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Machismo is an exaggerated cult of virility which expresses itself in male assertions of superiority over females, and competition between men.
[ترجمه گوگل]Machismo یک فرقه اغراق آمیز از مردانگی است که خود را در اظهارات مردانه مبنی بر برتری بر زنان و رقابت بین مردان نشان می دهد [ترجمه ترگمان]Machismo یک مکتب مردانه اغراق آمیز از مردانگی است که خود را در اظهار برتری مردان نسبت به زنان و رقابت بین مردان بیان می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The bus driver drove with machismo through a tangle of marrow streets.
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس با شیطنت از میان انبوهی از خیابان های مغزی عبور کرد [ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس با machismo از میان انبوه خیابان های پر از مغز به رانندگی ادامه داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I blamed the absence of machismo in my upbringing for my reluctance to indulge in the oldest profession.
[ترجمه گوگل]من فقدان ماچیسمو در تربیت خود را دلیل بی میلی خود به انجام قدیمی ترین حرفه می دانستم [ترجمه ترگمان]من فقدان of را در تربیت من به خاطر بی میلی من برای شرکت در قدیمی ترین حرفه مورد سرزنش قرار دادم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At 2 strands of DNA, this creates a machismo man and a subordinate woman.
[ترجمه گوگل]در 2 رشته DNA، این یک مرد ماچیسمو و یک زن زیردست ایجاد می کند [ترجمه ترگمان]در دو رشته DNA، این باعث ایجاد یک مرد machismo و یک زن زیردست می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• assertive masculinity which is often characterized by aggressiveness and dominance over women, male chauvinism, quality of being macho machismo is aggressively masculine behaviour or attitudes.