machination

/ˌmæʃəˈneɪʃn̩//ˌmækɪˈneɪʃn̩/

معنی: دسیسه، تدبیر
معانی دیگر: نابکاری، توطئه، سگالش، ساخت و پاخت، زمینه سازی، طرح

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: scheming or plotting, esp. for a devious purpose.
مترادف: contriving, intrigue, plotting, scheming

(2) تعریف: (usu. pl.) elaborate or devious schemes.
مترادف: designs, intrigues, plots, schemes, stratagems, tactics
مشابه: conspiracies, devices, maneuvers, ploys, ruses, scheme, wiles

- The brilliant detective always uncovers the machinations of his evil archenemy.
[ترجمه گوگل] کارآگاه باهوش همیشه دسیسه های دشمن اصلی خود را کشف می کند
[ترجمه ترگمان] کارآگاه باهوش همیشه the دشمن شیطانی او را کشف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He typified a decade in which financial machinations stymied long-term corporate growth.
[ترجمه گوگل]او دهه‌ای را توصیف کرد که در آن دسیسه‌های مالی مانع از رشد بلندمدت شرکت‌ها شد
[ترجمه ترگمان]او یک دهه را نشان داد که در آن توطئه های مالی، رشد شرکت بلندمدت را متوقف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His total disinterest in the machinations of money bewildered his brothers, his father and extended family.
[ترجمه گوگل]بی‌علاقگی کامل او به دسیسه‌های پول، برادران، پدر و خانواده بزرگش را گیج کرد
[ترجمه ترگمان]بی علاقگی او به توطئه پول، برادرانش، پدر و خانواده اش را به وحشت انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If such machinations are seldom heard of in this period it is unlikely to be because they were rare.
[ترجمه گوگل]اگر در این دوره به ندرت در مورد چنین دسیسه هایی شنیده می شود، بعید است که به دلیل نادر بودن آنها باشد
[ترجمه ترگمان]اگر چنین machinations به ندرت در این دوره شنیده می شود، بعید است به این دلیل باشد که نادر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The machinations of corporate sharks were a slightly hazy area in her experience.
[ترجمه گوگل]دسیسه کوسه های شرکتی در تجربه او منطقه کمی مبهم بود
[ترجمه ترگمان]نقشه های کوسه های کوچک در تجربه او کمی مه آلود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her machinations appear intended to secure a Bush victory-nothing else.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که دسیسه های او برای تضمین پیروزی بوش بوده است - هیچ چیز دیگری
[ترجمه ترگمان]نقشه های او به نظر می رسد که می خواهد پیروزی بوش را تضمین کند - هیچ چیز دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was also aware of various machinations on his behalf in Paris.
[ترجمه گوگل]او همچنین از دسیسه های مختلف از جانب خود در پاریس آگاه بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین از machinations مختلف از طرف خود در پاریس آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We may be fed up with the machinations of elected officials who are obsessed with gaining political advantage over one another.
[ترجمه گوگل]ما ممکن است از دسیسه های مقامات منتخب که وسواس به دست آوردن برتری سیاسی نسبت به یکدیگر دارند به ستوه آمده باشیم
[ترجمه ترگمان]ممکن است ما با توطئه های مقامات منتخب که درگیر به دست آوردن مزیت سیاسی نسبت به یکدیگر هستند، سیر شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We find contemptible the political machinations of Mssers.
[ترجمه گوگل]ما دسیسه های سیاسی خانم ها را حقیر می دانیم
[ترجمه ترگمان]ما the سیاسی of را کشف خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The exploit machination is in backward status in tourism research usually.
[ترجمه گوگل]ماشینکاری بهره برداری معمولاً در تحقیقات گردشگری در وضعیت عقب مانده است
[ترجمه ترگمان]معمولا بهره برداری از machination در تحقیقات گردشگری وضعیت عقب افتاده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They arehearersof their Origin, but not servants of machination.
[ترجمه گوگل]آنها شنوندگان منشأ خود هستند، اما نه خدمتکاران دسیسه
[ترجمه ترگمان]آن ها اصالت خود را داشتند، اما نه خدمتکار of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The spy, a past master of machination and maneuver, was caught at last.
[ترجمه گوگل]جاسوس، استاد گذشته ماشینکاری و مانور، سرانجام دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]جاسوس، استاد گذشته از machination و مانور، سرانجام دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is all a machination!
[ترجمه گوگل]اینا همش دسیسه است!
[ترجمه ترگمان]! همه اینا یه \"machination\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Despite a commitment to more open government, the public are still being kept in the dark about the inner machinations of the Cabinet.
[ترجمه گوگل]علیرغم تعهد به دولت بازتر، عموم مردم هنوز در مورد دسیسه های درونی کابینه در تاریکی نگه داشته می شوند
[ترجمه ترگمان]علی رغم تعهد به دولت باز، مردم هنوز در تاریکی درباره توطئه های داخلی کابینه نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I don't want to get involved in all his machinations.
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم درگیر تمام دسیسه های او شوم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم در همه machinations درگیر شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسیسه (اسم)
complot, trafficker, frame-up, plot, conspiracy, machination

تدبیر (اسم)
measure, counsel, rede, design, contraption, experiment, scheme, contrivance, plan, machination, gimmick

انگلیسی به انگلیسی

• act of plotting or scheming; scheme, plot, conspiracy

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Schemes or cunning plans, often for a deceitful purpose; intrigues 🕵️
🔍 مترادف: Schemes
✅ مثال: The machinations of the villain were eventually uncovered by the hero.
Machination means a plot or scheme, usually with the intent to achieve a sinister or deceitful purpose. It implies secretive or underhanded planning.
دسیسه / یک نقشه یا طرح که معمولاً با هدف دستیابی به یک مقصود شوم یا فریبنده انجام می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

به معنای برنامه ریزی مخفیانه یا فریبکارانه است.
مترادف: Scheme, plot, conspiracy, stratagem, intrigue
متضاد: Transparency, honesty, straightforwardness
مثال؛
The machinations of the rival companies were revealed in court.
Her machinations within the organization eventually led to her downfall.
He was always suspicious of the machinations of his political opponents.

توطئه، دسیسه. هم معنی conspiracy.
دسیسه، تدبیر
مثال:
When she heard of their machination.
و زمانی که آن زن دسیسه های آنان را شنید.
�فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ�
دست های پشت پر ده
دوز و کلک
طرح ریزی کردن

بپرس