machete

/məˈʃeˌti//məˈt͡ʃeti/

معنی: کارد بزرگ و سنگین
معانی دیگر: (آلت شمشیر مانندی که با آن نیشکر و غیره را با ضربه می برند) قداره، قمه، ساطور، ماشتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a knife with a wide heavy blade, used esp. in the tropics to cut crops and clear paths, and as a weapon.

جمله های نمونه

1. They used a machete to cut through the bush.
[ترجمه گوگل]آنها از قمه برای بریدن بوته استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]ان ها از یک machete استفاده کردند تا از بین بوته ها عبور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her hair is red, cut with a machete, and her face is china white.
[ترجمه گوگل]موهایش قرمز، با قمه کوتاه شده و صورتش سفید چینی است
[ترجمه ترگمان]موهایش قرمز است، با یک کارد بریده و صورتش چینی سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At the same instant, Petion hurled the machete at the nearest Secte Rouge guard who also carried a machete.
[ترجمه گوگل]در همان لحظه، پتیشن قمه را به سمت نزدیکترین نگهبان فرقه روژ که یک قمه نیز حمل می کرد، پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]در همان لحظه، Petion کارد را به سمت نزدیک ترین Secte که شمشیر به دست داشت پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He slashed at the vines with a machete.
[ترجمه گوگل]با قمه بر درختان انگور زد
[ترجمه ترگمان]با کارد به پیچک ها تنه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bushwhacking is also a term for using a machete to hack through thick jungle grass or undergrowth, which is used more to scare off animals near you than to carve a path.
[ترجمه گوگل]Bushwhacking همچنین اصطلاحی است برای استفاده از چاقو برای هک کردن علف های ضخیم جنگل یا زیر درختان، که بیشتر برای ترساندن حیوانات نزدیک شما به کار می رود تا تراشیدن یک مسیر
[ترجمه ترگمان]bushwhacking نیز اصطلاحی است برای استفاده از یک machete برای هک کردن علف های انبوه جنگل یا درختان جنگلی، که بیشتر برای ترساندن حیوانات در نزدیکی شما استفاده می شود تا درست کردن یک مسیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He made a stroke with the machete and the impact snapped it out his hand.
[ترجمه گوگل]او با قمه سکته کرد و ضربه آن را از دستش جدا کرد
[ترجمه ترگمان]با چاقو ضربه ای وارد کرد و ضربه آن را از دستش بیرون کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He made a stroke with the machete and the impact snapped it out of his hand.
[ترجمه گوگل]او با قمه سکته کرد و ضربه آن را از دستش جدا کرد
[ترجمه ترگمان]با چاقو ضربه ای وارد کرد و ضربه آن را از دستش بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was badly wounded by a machete and left for dead.
[ترجمه گوگل]او با چاقو به شدت مجروح شد و به شهادت رسید
[ترجمه ترگمان]اون بدجوری مجروح شده بود و به خاطر مرده ترک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He strutted ahead lashing his machete about.
[ترجمه گوگل]او جلوتر رفت و قمه اش را به اطراف زد
[ترجمه ترگمان]با حالتی شق ورق جلو رفت و کارد را به اطراف زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The machete is the weapon of choice.
[ترجمه گوگل]قمه سلاح انتخابی است
[ترجمه ترگمان]The سلاح انتخاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The bloody gash behind his left ear had been cut with a machete.
[ترجمه گوگل]زخم خونین پشت گوش چپش با قمه بریده شده بود
[ترجمه ترگمان]زخم خون آلود پشت گوش چپش با کارد دریده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A postmortem found both women died from multiple injuries caused by a machete.
[ترجمه گوگل]پس از مرگ هر دو زن بر اثر جراحات متعدد ناشی از قمه جان خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]پس از قتل، هر دو زن از جراحت های چندگانه ناشی از یک machete جان باختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. According to local rumour, he had once threatened Chris Blackwell with a machete.
[ترجمه گوگل]طبق شایعات محلی، او یک بار کریس بلکول را با قمه تهدید کرده بود
[ترجمه ترگمان]طبق شایعات محلی یک بار، کریس به لک ول را با کارد تهدید کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Investigators say they found gasoline, fuses, a black trench coat and machete in his home.
[ترجمه گوگل]بازرسان می گویند که بنزین، فیوز، کت سیاه و قمه در خانه او پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]بازرسان می گویند که آن ها بنزین، فیوز، یک coat سیاه و machete در خانه اش پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کارد بزرگ و سنگین (اسم)
machete

انگلیسی به انگلیسی

• large knife (also matchet)
a machete is a large knife with a broad blade.

پیشنهاد کاربران

۱. قمه ۲. ساطور
مثال:
she was badly wounded by a machete and left for dead.
او بدجوری با قمه زخمی شده بود و رها شده بود که بمیرد.
به این سلاح میگن machete
machete
قمه - کارد و چاقوی بزرگ و خیلی تیز
مِ شِدی
He slashed the hen's neck by a machete
قمه ، قداره

بپرس