maar

جمله های نمونه

1. Tianyang Maar Lake is an extinct ancient maar lake, and located in the southeast of the Leizhou Peninsula.
[ترجمه گوگل]دریاچه Tianyang Maar یک دریاچه باستانی منقرض شده مار است که در جنوب شرقی شبه جزیره لیژو قرار دارد
[ترجمه ترگمان]دریاچه Maar دریاچه ای آتشفشانی و در جنوب شرقی شبه جزیره Leizhou واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Recently the study of maar lake and varve chronology is becoming a new field for palaeoclimate research.
[ترجمه گوگل]اخیراً مطالعه دریاچه مار و گاه‌شماری وروه در حال تبدیل شدن به یک زمینه جدید برای تحقیقات دیرینه اقلیم است
[ترجمه ترگمان]اخیرا مطالعه of maar و varve در حال تبدیل شدن به یک حوزه جدید برای تحقیقات palaeoclimate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fourth : Dora Maar with Cat by Pablo Picasso, which fetched $ 9 2 million in 200
[ترجمه گوگل]چهارم: دورا مار با گربه اثر پابلو پیکاسو که در سال 200 به 92 میلیون دلار رسید
[ترجمه ترگمان]چهارم: دورا با استفاده از پابلو پیکاسو به همراه پابلو پیکاسو، ۹ میلیون دلار در سال ۲۰۰ به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dora Maar au Chat went to an anonymous buyer during a spring auction of Impressionist and modern art at Sotheby's in New York.
[ترجمه گوگل]Dora Maar au Chat در حراج بهاری هنر امپرسیونیستی و مدرن در ساتبی در نیویورک به سراغ خریدار ناشناس رفت
[ترجمه ترگمان]\"دورا\" در طی مزایده بهاره آثار هنری و هنری مدرن در Sotheby در نیویورک به یک خریدار ناشناس رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why is it called a maar lake?
[ترجمه گوگل]چرا به آن دریاچه معار می گویند؟
[ترجمه ترگمان]چرا بهش میگن دریاچه maar؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A team of Chinese and German palaeoclimatologists analysed material from Lake Huguang Maar, a natural sediment trap in Southeastern China.
[ترجمه گوگل]تیمی متشکل از دیرینه اقلیم شناسان چینی و آلمانی، مواد دریاچه Huguang Maar، یک تله رسوب طبیعی در جنوب شرقی چین را تجزیه و تحلیل کردند
[ترجمه ترگمان]گروهی از palaeoclimatologists چینی و آلمانی مواد غذایی را از دریاچه Huguang Maar، یک دام طبیعی رسوب در جنوب شرقی چین، تجزیه و تحلیل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pyroclastic base-surge deposits of volcanic cluster in the Longgang region of Jilin Province is one of the few neoteric maar deposits which are preserved in good condition in China.
[ترجمه گوگل]نهشته‌های آتشفشانی پایه موجی خوشه آتشفشانی در منطقه لونگگانگ استان جیلین یکی از معدود نهشته‌های مار نئوتریک است که در شرایط خوبی در چین حفظ شده است
[ترجمه ترگمان]رسوبات موج - موج توده آتش فشانی در منطقه Longgang از استان Jilin یکی از معدود deposits neoteric است که در شرایط خوبی در چین حفظ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As an essential and important type of volcanic activity on earth, phreatomagmatic eruption is characterized by groundwater-related explosive eruption and subsequent base surge deposit and maar lakes.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نوع ضروری و مهم از فعالیت های آتشفشانی روی زمین، فوران فراتوماگمایی با فوران انفجاری مربوط به آب های زیرزمینی و پس از آن ذخیره موجی پایه و دریاچه های ماار مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]فوران آتشفشان به عنوان یک نوع مهم و مهم از فعالیت آتشفشانی بر روی زمین، با فوران انفجار مواد زیرزمینی مرتبط با آب های زیرزمینی و دریاچه های surge و دریاچه های maar مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to the cause of formation, form, and the deposit's structure, the volcanic edifices includes Hawaiian, St rombolian, sub-Plinian, maar, and composite types.
[ترجمه گوگل]بناهای آتشفشانی با توجه به علت شکل گیری، شکل و ساختار نهشته شامل انواع هاوایی، سنت رومبولی، زیر پلینی، مار و مرکب است
[ترجمه ترگمان]با توجه به علت شکل گیری، شکل و ساختار رسوب، عمارت های آتشفشانی شامل هاوایی، سنت rombolian، sub، maar و انواع کامپوزیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Detailed investigations were carried out on the upper undisturbed sediments from Erlongwan maar lake, NE China, which are better annually laminated sediments(varve).
[ترجمه گوگل]بررسی‌های دقیقی بر روی رسوبات دست نخورده بالایی از دریاچه ارلونگوان مار، شمال شرقی چین انجام شد که رسوبات سالانه لایه‌بندی بهتری دارند (varve)
[ترجمه ترگمان]تحقیقات مفصل بر روی رسوبات دست نخورده بالایی از دریاچه maar واقع در شمال شرقی چین انجام شد که هر سال رسوبات laminated (varve)بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are 59 Cenozoic cones, the volcanic texture of which may be classified into cone, dome, lava lake and maar.
[ترجمه گوگل]59 مخروط سنوزوئیک وجود دارد که بافت آتشفشانی آنها را می توان به مخروط، گنبد، دریاچه گدازه و مار طبقه بندی کرد
[ترجمه ترگمان]در آنجا ۵۹ cones Cenozoic وجود دارد که در آن بافت آتشفشانی قرار دارد که ممکن است به مخروط، گنبد، دریاچه lava و maar طبقه بندی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of course, Picasso wasn't completely ready to settle down, and he left Marie Therese for Dora Maar just like he left his wife Olga for Marie Therese.
[ترجمه گوگل]البته پیکاسو کاملاً آماده سکونت نبود و ماری ترز را به مقصد دورا مار ترک کرد، درست مانند همسرش اولگا برای ماری ترز
[ترجمه ترگمان]البته، پیکاسو کاملا آماده نشستن نبود، و او ماری ترز را به خاطر \"دورا\" ترک کرد، درست همان طور که همسرش را برای ماری ترز ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] مآر به دهانه انفجاری اطلاق می شود که قطر بزرگ داشته و بوسیله دریاچه یا برکه اشغال شده باشد. قطر آن ممکن است 100 تا 1000 متر برسد. معمولا مآر در راس مخروط آتشفشانی قرار ندارد و بلکه بر اثر انفجار به صورت گودال هایی در زمین های اطراف آتشفشان حاصل می شود مآر ممکن است بوسیله ماگمای بازیک و یا ماگمای اسیدی بوجود آید.

انگلیسی به انگلیسی

• volcanic crater made by an explosion

پیشنهاد کاربران

بپرس