multitude

/ˈməltəˌtuːd//ˈmʌltɪtjuːd/

معنی: گروه، بسیاری، جمعیت کثیر، گروه بسیار
معانی دیگر: کثرت، زیادی، تعدد، انبوهی، (مردم یا چیزها) زیاد، نهمار، جماعت، جمعیت، همگنان، شمار، دسته (ی بزرگ)، چپیره، عموم، متعدد، شمارمند، (با: the) توده ها، توده ی مردم

جمله های نمونه

1. a multitude of people had gathered in front of the post office
جماعتی از مردم جلو پستخانه گرد آمده بودند.

2. the multitude as well as the harmony of nature
انبوهی و همچنین هماهنگی جزئیات عالم طبیعت

3. a great multitude
جمعیت بسیار

4. this machine can perform a multitude of tasks
این دستگاه می تواند وظایف زیادی را انجام بدهد.

5. he reduced the taxes to keep the multitude happy
او برای راضی نگهداشتن توده ها مالیات ها را کاهش داد.

6. Flood victims were aided by a multitude of volunteers.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از داوطلبان به سیل زدگان کمک کردند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از داوطلبان سیل به قربانیان سیل کمک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Multitude of years should teach wisdom.
[ترجمه مهدی نعمتی] گذر انبوه سالها خرد ( اینجا میتونه معنی تجربه یا پختگی ) بهت یاد میده
|
[ترجمه گوگل]چندین سال باید حکمت را بیاموزد
[ترجمه ترگمان]Multitude سال باید خرد را آموزش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the multitude of counsellors there is safety.
[ترجمه گوگل]در انبوه مشاوران ایمنی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از مشاورین، امنیت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Charity covers a multitude of sins.
[ترجمه مهدی نعمتی] اعمال خیر و نیکو روی انبوهی از گناهان را سرپوش میذاره
|
[ترجمه گوگل]صدقه انبوه گناهان را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]نیکوکاری، انبوهی از گناهان را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Success covers a multitude of blunders.
[ترجمه مهدی نعمتی] موقعیت، انبوهی از اشتباهات را محو میکند
|
[ترجمه گوگل]موفقیت انبوهی از اشتباهات را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]موفقیت بسیاری از اشتباه ات را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I had never seen such a multitude of stars before.
[ترجمه مهدی نعمتی] من تا الان اینهمه ستاره رو یجا ندیده بودم
|
[ترجمه گوگل]من تا به حال چنین انبوهی از ستاره ها را ندیده بودم
[ترجمه ترگمان]تا به حال چنین انبوهی از ستارگان را ندیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A large multitude had assembled to hear him preach.
[ترجمه مهدی نعمتی] جمعیت بسار کثیری برای شنیدن سخرانی او موعظه کرده بودند
|
[ترجمه گوگل]جمعیت زیادی برای شنیدن موعظه او جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]جمعیت کثیری برای شنیدن موعظه او جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There are a multitude of small quiet roads to cycle along.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از جاده های کوچک ساکت برای دوچرخه سواری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از جاده های آرام و آرام وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These elements can be combined in a multitude of different ways.
[ترجمه گوگل]این عناصر را می توان به روش های مختلف ترکیب کرد
[ترجمه ترگمان]این عناصر را می توان با روش های مختلفی ترکیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Beijing has a multitude of attractions to beguile the foreign tourist.
[ترجمه گوگل]پکن جاذبه های زیادی برای فریب دادن گردشگران خارجی دارد
[ترجمه ترگمان]پکن از جاذبه های بسیاری برای فریب گردشگران خارجی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The multitude may laugh at his music, but we know better.
[ترجمه گوگل]ممکن است بسیاری به موسیقی او بخندند، اما ما بهتر می دانیم
[ترجمه ترگمان]مردم ممکن است به موسیقی او بخندند، اما ما بهتر می دانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. A growing economy covers a multitude of sins for the government.
[ترجمه علیرضا معتمد] یک اقتصاد رو به رشد، کثرت گناهان را برای دولت می پوشاند.
|
[ترجمه گوگل]اقتصاد رو به رشد، انبوهی از گناهان را برای دولت پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]یک اقتصاد رو به رشد، انبوهی از گناهان را برای دولت پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. This case has raised a multitude of questions.
[ترجمه گوگل]این پرونده سوالات زیادی را برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]این پرونده سوالات زیادی را مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گروه (اسم)
many, school, section, outfit, mass, heap, cohort, kind, flock, society, assembly, clique, ring, troop, team, pack, army, host, corps, group, company, platoon, folk, crowd, class, gang, clinch, cluster, bunch, ensign, fry, shoal, bevy, concourse, swarm, throng, congregation, covey, herd, multitude, horde, legion, rout, skulk, squad

بسیاری (اسم)
many, plenty, exuberance, multitude

جمعیت کثیر (اسم)
multitude

گروه بسیار (اسم)
regiment, multitude

انگلیسی به انگلیسی

• many, large quantity; mass, crowd
a multitude of things or people is a very large number of them; a formal word.

پیشنهاد کاربران

multitude 2 ( n ) =the mass of ordinary people, e. g. to feed the starving multitudes. =a large crowd of people, e. g. He preached to the assembled multitude.
multitude
multitude 1 ( n ) ( mʌltəˌtud ) =an extremely large number of things or people, e. g. multitudes of birds. multitudinous ( adj ) ( mʌltəˈtudn̩əs ) =extremely large in number
multitude
تعداد زیاد، تعدد، کثرت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : multitude
✅️ صفت ( adjective ) : multitudinous
✅️ قید ( adverb ) : multitudinously
multiple یعنی چندگانه ، نه این
انبوهی ( از ) ؛ جمعیت زیاد
– The city has a multitude of problems
– This machine can perform a multitude of tasks
– Flood victims were aided by a multitude of volunteers
– a multitude of people had gathered in front of the post office
چندگانه
This case has raised a multitude of questions
سوالات زیادی را برانگیخته است
۱ - تعداد انبوه/کثیر/ زیادی از مردم یا اشیا ( که یکجا جمع شده اند )
a very large number of people or things
• someone among the silent multitude who were watching the city burn moabed
• We really, for a multitude of reasons, don't want that to occur, " she said.
...
[مشاهده متن کامل]

۲ - مردم عادی: the masses/ common people everyone in a society apart from the political elite.

● انبوه، تعداد زیاد
● اگر the multitudes باشد
یعنی عموم مردم، مردم عادی
the mass of ordinary people without power or influence . توده مردم عادی بدون قدرت و نفوذ.
noun: the multitude اسم: جمعیت
"placing ultimate political power in the hands of the multitude" "قرار دادن قدرت سیاسی نهایی در دست مردم"
...
[مشاهده متن کامل]

Phrases عبارات. اصطلاح
a multitude of sins — a great number of problems or defects. عیبهای زیاد - تعداد زیادی از مشکلات و یا نواقص.
"stucco could cover a multitude of sins, including poor brickwork""گچ کاری می تواند بسیاری از معایب از جمله آجر چینی را بپوشاند، "

a large number of people or things. تعداد زیادی از مردم یا چیزها.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس