moving average

جمله های نمونه

1. The statistic would be called a five-quarter centred moving average.
[ترجمه گوگل]این آمار را میانگین متحرک متمرکز پنج چهارم می نامند
[ترجمه ترگمان]آمار یک میانگین متحرک ۵ ماهه نامیده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This differs from the moving average in that it does not use equal weightings for the past values chosen.
[ترجمه گوگل]این تفاوت با میانگین متحرک در این است که از وزن های مساوی برای مقادیر انتخابی گذشته استفاده نمی کند
[ترجمه ترگمان]این تفاوت با میانگین متحرک در آن تفاوت دارد که از weightings برابر برای مقادیر قبلی استفاده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For these data we need a 5-quarter centred moving average so that the smoothed values coincide with quarters.
[ترجمه گوگل]برای این داده‌ها به میانگین متحرک 5 چهارمی نیاز داریم تا مقادیر هموار شده با یک چهارم منطبق شوند
[ترجمه ترگمان]برای این داده ها ما به میانگین متحرک ۵ \/ ۵ محور نیاز داریم به طوری که مقادیر صاف شده با quarters منطبق شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A first-order random coefficient integer-valued moving average model is introduced.
[ترجمه گوگل]یک مدل میانگین متحرک با مقدار صحیح ضریب تصادفی مرتبه اول معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک ضریب تصادفی مرتبه اول برای مدل میانگین متحرک به طور متوسط معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Merits of the moving average method are verified in the processing of experimental data acquiredthe sea.
[ترجمه گوگل]مزایای روش میانگین متحرک در پردازش داده های تجربی به دست آمده از دریا تأیید می شود
[ترجمه ترگمان]کارایی روش میانگین متحرک در پردازش داده های تجربی در سطح دریا تایید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Adopting moving average method and serial cluster analysis method, hydrological series in the basin was divided into three phases according to annual runoff coefficient variation.
[ترجمه گوگل]با اتخاذ روش میانگین متحرک و روش تحلیل خوشه‌ای سریال، سری‌های هیدرولوژیکی حوضه بر اساس تغییرات ضریب رواناب سالانه به سه فاز تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش میانگین متحرک و روش تحلیل خوشه ای، سری های هیدرولوژیکی در حوضه با توجه به تغییرات ضریب رواناب سالانه به سه بخش تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A mixed autoregressive moving average(MARMA) model is proposed for modeling nonlinear time series.
[ترجمه گوگل]یک مدل میانگین متحرک اتورگرسیو مختلط (MARMA) برای مدل‌سازی سری‌های زمانی غیرخطی پیشنهاد شده‌است
[ترجمه ترگمان]مدل میانگین متحرک میانگین متحرک (MARMA)برای مدل سازی سری های زمانی غیرخطی پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A falling moving average shows that the crowd is becoming more pessimistic - bearish.
[ترجمه گوگل]میانگین متحرک نزولی نشان می دهد که جمعیت بدبین تر می شود - نزولی
[ترجمه ترگمان]میانگین متحرک در حال حرکت نشان می دهد که جمعیت در حال تبدیل شدن به bearish است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How Long a Moving Average? Moving averages help identify trends.
[ترجمه گوگل]میانگین متحرک چقدر است؟ میانگین متحرک به شناسایی روندها کمک می کند
[ترجمه ترگمان]میانگین متحرک چقدر است؟ میانگین های متحرک به شناسایی گرایش ها کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An exponential moving average is slow but steady, like a directional indicator on a steamroller.
[ترجمه گوگل]میانگین متحرک نمایی آهسته اما ثابت است، مانند یک نشانگر جهت روی یک غلتک بخار
[ترجمه ترگمان]یک میانگین متحرک نمایی کند اما ثابت است، مانند یک شاخص جهت دار بر روی یک steamroller
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Trend - following indicators, such as moving averages, Directional System, and MACD ( moving average divergence ), help identify trends.
[ترجمه گوگل]شاخص‌های پیرو روند، مانند میانگین‌های متحرک، سیستم جهت‌گیری، و MACD (واگرایی میانگین متحرک)، به شناسایی روندها کمک می‌کنند
[ترجمه ترگمان]شاخص های Trend مانند میانگین متحرک، سیستم Directional و MACD (واگرایی میانگین متحرک)، به شناسایی گرایش ها کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paper puts the K line chart of stock analysis and moving average line etc.
[ترجمه گوگل]این مقاله نمودار خط K تحلیل سهام و خط میانگین متحرک و غیره را قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله نمودار سلسله K از آنالیز سهام و خط میانگین متحرک را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With price control S, the material is valuated with the standard price and the moving average price is calculated for information purposes.
[ترجمه گوگل]با کنترل قیمت S، مواد با قیمت استاندارد ارزیابی می شود و قیمت میانگین متحرک برای اهداف اطلاعاتی محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]با کنترل قیمت S، مواد با قیمت استاندارد valuated و قیمت میانگین متحرک برای اهداف اطلاعاتی محاسبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The paper predicts per well production and oil productive capacity per day by moving average method, the example demonstrates predictive from moving average method is relative truth.
[ترجمه گوگل]مقاله تولید چاه و ظرفیت تولید نفت در روز را با روش میانگین متحرک پیش‌بینی می‌کند، مثال نشان می‌دهد که روش پیش‌بینی میانگین متحرک حقیقت نسبی است
[ترجمه ترگمان]این مقاله پیش بینی می کند که هر چاه تولید و ظرفیت تولید نفت در هر روز با روش میانگین متحرک، نشان دهنده پیش بینی از روش میانگین متحرک نسبت به حقیقت نسبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In order to measure seasonal variation we typically use the ratio - to - moving average method.
[ترجمه گوگل]برای اندازه‌گیری تغییرات فصلی، معمولاً از روش نسبت به میانگین متحرک استفاده می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]به منظور اندازه گیری تغییرات فصلی معمولا از روش متوسط نسبت به حرکت استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] میانگین متحرک
[کامپیوتر] میانگین متحرک .
[ریاضیات] معدل متحرک، میانگین متحرک
[آمار] میانگین متحرک

انگلیسی به انگلیسی

• average that is recalculated after every numerical change; method for calculating the value of inventory

پیشنهاد کاربران

میانگین متحرک
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
میانگین متحرک
میانگین متحرک ( MA ) یک شاخص فنی است که به روند بازارهای مالی واکنش نشان می دهد و توسط کارشناسان بازار برای پیش بینی جهت روند یک دارایی استفاده می شود.

بپرس