meltwater

/ˈmelˌtwɑːtər//ˈmelˌtwɑːtə/

(آب حاصله از ذوب یخ یا برف) بخارآب، برفاب

جمله های نمونه

1. The meltwater puddled the flat sea ice.
[ترجمه گوگل]آب ذوب یخ های صاف دریا را در آب فرو می برد
[ترجمه ترگمان]The، یخ دریای هموار را زیر و رو می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Manycommunities depend entirely on glacial meltwater.
[ترجمه گوگل]بسیاری از جوامع کاملاً به آب ذوب یخبندان وابسته هستند
[ترجمه ترگمان]Manycommunities به طور کامل به meltwater یخچال طبیعی وابسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These cling without roots and survive on atmospheric moisture, trickles of melt-water or trapped snow and rain.
[ترجمه گوگل]این‌ها بدون ریشه می‌چسبند و با رطوبت جو، چکه‌های آب مذاب یا برف و باران به دام افتاده زنده می‌مانند
[ترجمه ترگمان]این استخوان ها بدون ریشه باقی می مانند و در اثر رطوبت اتمسفر، آب مذاب یا برف و باران به دام می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some are long-lived, fed by annual influxes of melt-water.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها عمر طولانی دارند و از هجوم سالانه آب مذاب تغذیه می شوند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها عمر طولانی دارند و از تاثیر سالانه آب مذاب سیر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Permafrost restricts drainage; melt-water can not sink into the ground and in summer the thin active layer soon becomes waterlogged.
[ترجمه گوگل]منجمد دائمی زهکشی را محدود می کند آب مذاب نمی تواند در زمین فرو برود و در تابستان لایه نازک فعال به زودی غرقاب می شود
[ترجمه ترگمان]permafrost آب زه کشی را محدود می کند؛ آب شدن آب را نمی توان در زمین فرو برد و در تابستان لایه نازک فعال به زودی از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Melting glaciers that supply meltwater for half the world's population and the constriction of rivers by hundreds of dams are also major problems, they say.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که ذوب یخچال های طبیعی که آب ذوب نیمی از جمعیت جهان را تامین می کند و تنگ شدن رودخانه ها توسط صدها سد نیز مشکلات عمده ای هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که ذوب شدن یخچال های طبیعی که بیش از نیمی از جمعیت جهان را تامین می کنند و تنگ شدن رودخانه ها از طریق صدها سد نیز مشکلات بزرگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As glaciers shrink and meltwater lakes grow, the threat to nearby communities increases.
[ترجمه گوگل]با کوچک شدن یخچال‌ها و رشد دریاچه‌های ذوب آب، تهدید جوامع مجاور افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]با رشد یخچال های طبیعی و دریاچه های meltwater، تهدید به جوامع مجاور افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The meltwater from the glacier on top of the volcano ran down into the crater, chilling the magma and then the pressure from underneath caused an explosion.
[ترجمه گوگل]آب مذاب یخچال در بالای آتشفشان به دهانه آتشفشان سرازیر شد و ماگما را سرد کرد و سپس فشار از زیر آن باعث انفجار شد
[ترجمه ترگمان]کوه یخی از کوه یخی در بالای کوه آتشفشان به درون دهانه سقوط کرد و ماگما را سرد کرد و سپس فشار زیر از زیر باعث یک انفجار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In Mingyong, surging meltwater has carried away topsoil; elsewhere, excess runoff has been blamed for more frequent flooding and landslides.
[ترجمه گوگل]در مینگیونگ، آب مذاب بالا خاک سطحی را از بین برده است در جاهای دیگر، رواناب اضافی برای سیل و رانش زمین بیشتر مقصر شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]در Mingyong، موج خروشان خاک سطحی را باخود حمل کرده است؛ در جای دیگر، رواناب بیش از حد به خاطر سیل و رانش زمین مکرر مورد سرزنش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For centuries, the population has depended on meltwater from the glaciers of the high mountains to irrigate their farmland.
[ترجمه گوگل]برای قرن‌ها، جمعیت برای آبیاری زمین‌های کشاورزی خود به آب ذوب یخچال‌های کوه‌های مرتفع وابسته بودند
[ترجمه ترگمان]برای قرن ها، جمعیت به meltwater از یخچال های کوهستان های بلند برای آبیاری زمین های کشاورزی خود وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Warmer temperatures mean more ponds of meltwater on the ice's surface.
[ترجمه گوگل]دماهای گرمتر به معنای حوضچه های آب ذوب بیشتری در سطح یخ است
[ترجمه ترگمان]دمای Warmer به معنای ponds بیشتر در سطح یخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Caption: Meltwater lakes and streams on the surface of an ice - east of Jakobshavns glacier, Greenland.
[ترجمه گوگل]عنوان: دریاچه ها و نهرهای آب ذوب شده روی سطح یخ - شرق یخچال طبیعی جاکوبشاونس، گرینلند
[ترجمه ترگمان]عنوان: دریاچه های Meltwater و جویبارها در سطح یک یخچال طبیعی در شرق یخچال Jakobshavns، گرینلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The meltwater causes temperatures near shore to drop, and Child said the deaths must be linked to hypothermia.
[ترجمه گوگل]آب ذوب باعث کاهش دما در نزدیکی ساحل می شود و چایلد گفت که مرگ و میرها باید با هیپوترمی مرتبط باشد
[ترجمه ترگمان]The موجب افزایش دما در نزدیکی ساحل شد و کودک گفت که مرگ باید به hypothermia مرتبط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Meltwater has carved a canyon 150 feet (45 meters) deep.
[ترجمه گوگل]Meltwater دره ای به عمق 150 فوت (45 متر) حک کرده است
[ترجمه ترگمان]Meltwater یک دره را ۱۵۰ فوت (۴۵ متر)عمق بخشیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] آبی که از ذوب شدن یخ وبرف حاصل می شود
[آب و خاک] آب ذوبی

انگلیسی به انگلیسی

• water resulting from melted snow or ice

پیشنهاد کاربران

گفته می شودپس از بارش برف سنگین سال ۱۳۵۰ که در بین مردم برخی از مناطق کردنشین به �سالی گردینه� مشهور است، مردم روستاها به علت عدم دسترسی به سرچشمه ها و دیگر منابع طبیعی آبی، به ذوب کردن برف ها ( meltwater ) در دیگ های مسی روی آوردند که مصرف خانگی و دام ها و طیورشان را تامین می کرد.
water made from melted snow or ice
برفاب
آب ذوب شده، آب آزاد شده در اثر ذوب شدن برف یا یخ، از جمله یخچال ها، کوه های یخ و یخ تاق ها در بالای اقیانوس ها است. آب ذوب شده اغلب در منطقه فرسایش یخچال ها یافت می شود، جایی که میزان پوشش برف در حال کاهش است. آب ذوب شده در فوران های آتشفشانی نیز به روشی مشابه اما خطرناک تر به نام گل رود تولید می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

meltwater
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/meltwater
Noun - uncountable :
برفاب
آب به دست آمده از ذوب شدن برف و یخ ( به خصوص ذوب شدن یخچال های طبیعی )

بپرس