means test


(امریکا) سنجش استطاعت مالی (برای کسانی که درخواست خانه ی ارزان قیمت یا کمک هزینه و غیره را دارند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an inquiry into a person's financial status and economic resources, esp. to determine eligibility for unemployment compensation, welfare payments, low-cost housing, or the like.

جمله های نمونه

1. Eligibility for the benefit was determined by a means test.
[ترجمه گوگل]واجد شرایط بودن این مزایا با آزمون میانگین تعیین شد
[ترجمه ترگمان]شایستگی برای این مزیت با یک تست به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was a household means test, not a family means test.
[ترجمه گوگل]این یک آزمایش معنی خانگی بود، نه آزمایش معنی خانواده
[ترجمه ترگمان]این یک ابزار خانگی بود، نه یک خانواده برای آزمایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Eligibility is determined by a means test administered by the solicitor and based upon assessment of disposable income and capital.
[ترجمه گوگل]واجد شرایط بودن توسط یک آزمون دارایی که توسط وکیل انجام می شود و بر اساس ارزیابی درآمد و سرمایه قابل تصرف تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]شایستگی با یک آزمون ابزاری که توسط مشاور اداره می شود و براساس ارزیابی درآمد یک بار مصرف و سرمایه تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The same household means test extended the liability of families to support the able-bodied unemployed.
[ترجمه گوگل]همین آزمون معیشت خانوار تعهد خانواده ها را برای حمایت از بیکاران توانمند افزایش داد
[ترجمه ترگمان]همین خانواده به معنای تست مسئولیت خانواده ها برای حمایت از بیکاران از دست رفته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A mass demonstration on the Means Test had petered out in confusion and each party blamed the other for its failure.
[ترجمه گوگل]تظاهرات توده‌ای در آزمون میانگین‌ها در سردرگمی فروکش کرده بود و هر یک از طرفین دیگری را به خاطر شکست خود مقصر می‌دانستند
[ترجمه ترگمان]نمایش جرم بر روی تست ابزار، کم شده بود و هر گروه دیگری را به خاطر شکست مقصر دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The first change was in the means test itself. Income levels rose, as did prices.
[ترجمه گوگل]اولین تغییر در خود آزمون میانگین بود سطح درآمد و قیمت ها افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]اولین تغییر در خود تست بود میزان درآمد افزایش یافت و قیمت ها نیز افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With complete manufacturing processing equipment, a comprehensive means test.
[ترجمه گوگل]با تجهیزات پردازش کامل تولید، یک آزمایش معنی جامع
[ترجمه ترگمان]با تکمیل تجهیزات فرآوری کامل، یک تست به معنای جامع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He refused to accept the humiliating means test .
[ترجمه گوگل]او از پذیرش آزمون وسائل تحقیر آمیز خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او قبول کردن ابزار تحقیر کننده را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Needy students who pass means test will receive a subsidy for home - school travel during term time.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان نیازمندی که در آزمون معدل گذرانده می شوند یارانه ای برای رفت و آمد خانه - مدرسه در طول ترم دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]دانشجویانی که از این آزمون می گذرند، در طی دوره زمانی برای سفر به مدرسه یارانه دریافت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Third, the means test and abroad also larger than the gap. 4 processing technology is subject to the restrictions on the application also failed to break through barriers.
[ترجمه گوگل]سوم، آزمون میانگین و در خارج از کشور نیز بزرگتر از شکاف 4 فن آوری پردازش منوط به محدودیت در برنامه نیز موفق به شکستن موانع است
[ترجمه ترگمان]سوم، ابزار تست و خارج از کشور همچنین بزرگ تر از فاصله است ۴ فن آوری پردازش در معرض محدودیت های اعمال شده بر کاربرد نیز قرار دارد که نتوانسته است موانع را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The majority of insured unemployed were subject to the means test and there was naturally widespread resentment of this.
[ترجمه گوگل]اکثریت بیمه شدگان بیکار مشمول آزمون معدل بودند و طبیعتاً نارضایتی گسترده ای از این موضوع وجود داشت
[ترجمه ترگمان]اکثر افراد بی کار در معرض آزمون قرار گرفتند و به طور طبیعی تنفر عمومی از این موضوع وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This contradicts the spirit of the supplementary benefit regulations and suggests that the means test is being enforced with new vigour.
[ترجمه گوگل]این با روح مقررات مزایای تکمیلی در تضاد است و نشان می دهد که آزمون میانگین با قدرت جدیدی اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]این با روحیه مقررات مزایای مکمل متناقض است و پیشنهاد می کند که ابزار تست با انرژی تازه به اجرا در می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conflict with the police led to serious riots at Birkenhead and Belfast during the campaign against the Means Test in 193
[ترجمه گوگل]درگیری با پلیس منجر به شورش های جدی در بیرکنهد و بلفاست در طول مبارزات انتخاباتی علیه آزمون میانگین در سال 193 شد
[ترجمه ترگمان]درگیری با پلیس منجر به شورش های جدی در Birkenhead و بلفاست در طی این مبارزه بر علیه سازمان Women of Means در سال ۱۹۳ میلادی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But at least it is a benefit as of right and without means test.
[ترجمه گوگل]اما لااقل از نظر حق و بدون وسیله، منفعت است
[ترجمه ترگمان]اما حداقل این یک فایده برای درست و بدون تست کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a means test is a test in which your income is assessed in order to see if you are eligible for certain state grants or benefits. if your income is above a certain amount, you are not eligible.

پیشنهاد کاربران

means test ( n, v ) =an official check of sb's income in order to decide if they are poor enough to receive money, e. g. An applicant who passes the means test will be granted legal aid.
means test
آزمون وُسع

بپرس