فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )حالات: marinates, marinating, marinated مشتقات: marination (n.)
• : تعریف: to soak in a seasoned sauce; marinade.
جمله های نمونه
1. Marinate the chicken for at least 4 hours.
[ترجمه امین] مرغ را حداقل 4 ساعت مزه دار کن
|
[ترجمه آرین هراتی] گوش مرغ را حداقل برای چهار ساعت اخته کنید
|
[ترجمه گوگل]مرغ را حداقل 4 ساعت مرینیت کنید [ترجمه ترگمان]تا حداقل ۴ ساعت دیگه جوجه رو خاموش کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Please marinate the meat in the brine.
[ترجمه Elay] لطفاً گوشت را در آب نمک مزه دار کن.
|
[ترجمه گوگل]لطفا گوشت را در آب نمک مرینیت کنید [ترجمه ترگمان] لطفا گوشت رو تو آب نمک خیس کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Marinate the chicken in white wine for a couple of hours before frying.
[ترجمه گوگل]مرغ را چند ساعت قبل از سرخ کردن در شراب سفید قرار دهید [ترجمه ترگمان]برای چند ساعت قبل از سرخ کردن مرغ، مرغ را با شراب سفید می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Marinate the veal in white wine for two hours.
[ترجمه گوگل]گوشت گوساله را به مدت دو ساعت در شراب سفید قرار دهید [ترجمه ترگمان]گوشت گوساله را دو ساعت تمام کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Combine all ingredients for marinade and marinate steaks for 2 to 3 hours at room temperature.
[ترجمه گوگل]همه مواد را برای ماریناد ترکیب کنید و استیک ها را به مدت 2 تا 3 ساعت در دمای اتاق خوابانده کنید [ترجمه ترگمان]تمام مواد لازم را برای marinade و marinate برای ۲ تا ۳ ساعت در دمای اتاق ترکیب کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Marinate for 2 hours at room temperature.
[ترجمه گوگل]به مدت 2 ساعت در دمای اتاق مرینیت کنید [ترجمه ترگمان]Marinate ۲ ساعت در دمای اتاق [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Marinate overnight in the refrigerator, stirring once or twice.
[ترجمه گوگل]یک شب در یخچال مرینیت کنید، یک یا دو بار هم بزنید [ترجمه ترگمان]یک شبه در یخچال بگذارید، یک یا دو بار حرکت کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Meanwhile, marinate the almonds, sultanas and peel in the rum for 30 minutes.
[ترجمه گوگل]در همین حین، بادام ها، سلطان ها و پوست آن را به مدت 30 دقیقه در رام حل کنید [ترجمه ترگمان]در ضمن، the، بادام و پوست رو تا ۳۰ دقیقه دیگه marinate [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Alternatively, make the sauce in advance and marinate the ribs for a couple of hours, turning often.
[ترجمه گوگل]روش دیگر، سس را از قبل درست کنید و دنده ها را برای چند ساعت خوابانده و اغلب بچرخانید [ترجمه ترگمان]متناوبا، سس را به مدت چند ساعت افزایش دهید و دنده را به مدت چند ساعت بچرخانید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Marinate rhubarb in a mixture of port and raspberry vinegar for at least 30 minutes.
[ترجمه گوگل]ریواس را در مخلوطی از پورت و سرکه تمشک به مدت حداقل 30 دقیقه مرینت کنید [ترجمه ترگمان]برای حداقل ۳۰ دقیقه روغن گیاهی در مخلوطی از سرکه و Raspberry سرکه را تولید می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Marinate for 2 to 3 hours at room temperature.
[ترجمه گوگل]به مدت 2 تا 3 ساعت در دمای اتاق خوابانده کنید [ترجمه ترگمان]برای ۲ تا ۳ ساعت در دمای اتاق کار کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Marinate snow fungus with seasoning for half an hour.
[ترجمه گوگل]قارچ برفی را با چاشنی به مدت نیم ساعت مرینت کنید [ترجمه ترگمان]تا نیم ساعت دیگه قارچ برفی با چاشنی بزنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Marinate chicken legs with brown peppercorn mixture at least for 3 hours. Steam chicken legs for about 1 hour until very tender.
[ترجمه گوگل]پاهای مرغ را با مخلوط دانه فلفل قهوه ای حداقل به مدت 3 ساعت خوابانده کنید پای مرغ را حدود 1 ساعت بخارپز کنید تا کاملا نرم شود [ترجمه ترگمان]پاهای مرغ را حداقل به مدت ۳ ساعت با مخلوط قهوه ای مخلوط کنید برای حدود ۱ ساعت روی پاهای مرغ بخار قرار دهید تا این که خیلی نرم باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Rinse Bombay duck fish. Bone and marinate the flesh for 2 hours.
[ترجمه گوگل]ماهی اردک بمبئی را بشویید گوشت را استخوان زده و به مدت 2 ساعت خوابانده کنید [ترجمه ترگمان]ماهی duck بمبئی استخوان به مدت ۲ ساعت گوشت را تمیز می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Nice perfume. Must you marinate in it?
[ترجمه گوگل]عطر خوب آیا باید در آن مرینیت کنید؟ [ترجمه ترگمان]عطر قشنگیه باید تو این قضیه سر و کله بزنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• steep or soak (meat or fish) in a spicy sauce, marinade, pickle (in cooking) if you marinate meat or fish or if it marinates, you soak it in vinegar, oil, and spices before cooking it, in order to flavour it.
پیشنهاد کاربران
i love to just marinate in my own tears what dose it mean>?
مزه مزه کردن ( حرف )
To put fish, meat, or vegetables in a mixture of oil, vinegar or wine and spices before cooking, in order to flavor it or make it softer خواباندن یا ژفیدن یا ترچاشنیدن ( فارسی تاجیکستان ) یا اخته کردن ( فارسی افغانستان ) فرآیند خیساندن مواد غذایی در یک چاشنی، اغلب اسیدی و مایع پیش از پخت است. به انگلیسی به آن مرینِیت کردن ( انگلیسی: to marinate ) گفته می شود. ... [مشاهده متن کامل]
Marinate the chicken in white wine for a couple of hours before frying Leave the meat to marinate in the fridge overnight
خسته و کوفته شدن
( استعاراً ) پرورش یافتن و بزرگ شدن در دوره و محیطی خاص ( همچون همان گوشت که در ادویه و پیاز ) در معرض محیطی خاص بودن مثال: the sixties dream of architecture’s liberating potential—in which I had been marinating for years as a student ... [مشاهده متن کامل]
رویای دهه ی شصتیِ یک "معماریِ رهایی بخش" - که من سال های دانشجویی ام را در آن پرورش یافتم/ در هوای آن نفس کشیدم - . . .
طعم دار کردن مثال marinated meat : گوشت طعم دار شده
مزه زدن
[گوشت] در چاشنی خواباندن ، با چاشنی تُرد کردن
اخته کردن
یه روش جدید هم هست برای افرادی که احساس با کلاسی می کنن، یکی از واژه هایی که روش قفلی زدن همینه. مرینیت.
مرینت به تنهایی به� معنی کسی هست که بلند میشود� ، دوپان به معنی� نان� و چنگ به معنی ساختن هست پس مرینت دوپن چنگ به معنی کسی که برای پختن نان بلند می شود و کارتون مورد علاقه کنه که با هیچی عوضش میکنم �میراکلس�
مزه دار کردن , خوابوندن ( گوشت در مواد ) ؛ مواد ( برای مزه دار کردن ) # Marinate the chicken in white wine for a couple of hours before frying # Beef marinated in wine, vinegar, and spices # Pour the marinade over the beef and leave it for 24 hours