maneuverability


علوم هوایى : قابلیت مانور

جمله های نمونه

1. It'suffered mechanically with many breakdowns and had poor maneuverability.
[ترجمه گوگل]از نظر مکانیکی با خرابی های زیادی مواجه شده و قدرت مانور ضعیفی داشت
[ترجمه ترگمان]این کار بی اراده با بسیاری از breakdowns و had رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ice can also create maneuverability problems that could lead to crashes.
[ترجمه گوگل]یخ همچنین می تواند مشکلات مانور ایجاد کند که می تواند منجر به تصادف شود
[ترجمه ترگمان]یخ می تواند مشکلات maneuverability را ایجاد کند که می تواند منجر به سقوط شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Interlocked repulsorlift thrusters provide the Scimitar with exceptional maneuverability.
[ترجمه گوگل]پیشرانه های عقب رانده در هم قفل شده، قابلیت مانور استثنایی را برای Scimitar فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]Interlocked repulsorlift thrusters the را با قابلیت مانور استثنایی فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The higher the speed, the worse the direction maneuverability.
[ترجمه گوگل]هر چه سرعت بیشتر باشد، مانورپذیری جهت بدتر است
[ترجمه ترگمان]هر چه سرعت بالاتر باشد، مسیر قدرت را بدتر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Concave blade irons to provide superior maneuverability and distance control.
[ترجمه گوگل]اتوهای تیغه ای مقعر برای ارائه مانور و کنترل فاصله عالی
[ترجمه ترگمان]Concave تیغه به منظور فراهم آوردن قابلیت مانور بالاتر و کنترل فاصله استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its utility and maneuverability are exemplified by an aeronautical manufacturing enterprise.
[ترجمه گوگل]کاربرد و قابلیت مانور آن توسط یک شرکت تولیدی هوانوردی نمونه است
[ترجمه ترگمان]کاربرد و قابلیت مانور آن توسط یک شرکت تولیدی در هوا نوردی توسعه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Based on the carrier maneuverability law in scene matching process, the paper presented a method for eliminating the mismatching points when the flight track was approximated to a straight line.
[ترجمه گوگل]بر اساس قانون مانور پذیری حامل در فرآیند تطبیق صحنه، این مقاله روشی را برای حذف نقاط عدم تطابق زمانی که مسیر پرواز به یک خط مستقیم تقریب می‌کند، ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]براساس قانون carrier و قابلیت مانور در فرآیند تطبیق صحنه، این مقاله روشی را برای از بین بردن نقاط mismatching زمانی که مسیر پرواز به یک خط مستقیم تقریب زده شد، ارائه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The advanced agile missiles possess maneuverability, agility and accurate guidance performance by adopting thruster vector control.
[ترجمه گوگل]موشک های چابک پیشرفته با استفاده از کنترل بردار رانشگر دارای مانور، چابکی و عملکرد هدایت دقیق هستند
[ترجمه ترگمان]موشک های چابک پیشرفته دارای قابلیت مانور، چابکی و عملکرد هدایت دقیق با اتخاذ کنترل برداری thruster هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Large troop formation faces individual management object, devoid maneuverability, cannot fall in condition of economy of our country market, develop big company changefully neatly. . .
[ترجمه گوگل]تشکیل نیروهای بزرگ با هدف مدیریت فردی مواجه است، فاقد قابلیت مانور است، نمی تواند در شرایط اقتصاد بازار کشور ما قرار گیرد، شرکت بزرگ را به طور منظم توسعه دهد
[ترجمه ترگمان]تشکیل گروه بزرگ با شی مدیریت فردی، عاری از قدرت مانور مواجه است و نمی تواند در شرایط اقتصادی بازار کشور ما قرار گیرد، شرکت بزرگی را به طور مرتب توسعه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. MECU, with sensibility, maneuverability and adaptability as its features and campus environment.
[ترجمه گوگل]MECU، با حساسیت، مانور پذیری و سازگاری به عنوان ویژگی های آن و محیط دانشگاه
[ترجمه ترگمان]MECU، با حساسیت، قابلیت مانور و سازگاری به عنوان ویژگی های آن و محیط دانشگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This scheme will improve the accuracy of the missile, and is also useful to the maneuverability of the whole system because it is independent of any swivel table.
[ترجمه گوگل]این طرح دقت موشک را بهبود می بخشد و همچنین برای مانورپذیری کل سیستم مفید است زیرا مستقل از هر میز چرخشی است
[ترجمه ترگمان]این طرح دقت موشک را بهبود می بخشد و همچنین برای قابلیت مانور کل سیستم نیز مفید است زیرا مستقل از هر میز گردنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It meets the developing needs of telecom increment operation for the future, because of the characteristics of flexibility, maneuverability, security, and data integrality.
[ترجمه گوگل]به دلیل ویژگی‌های انعطاف‌پذیری، مانورپذیری، امنیت و یکپارچگی داده‌ها، نیازهای در حال توسعه عملیات افزایشی مخابرات برای آینده را برآورده می‌کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت نیاز به توسعه عملیات افزایش مخابرات برای آینده، به دلیل ویژگی های انعطاف پذیری، قابلیت مانور، امنیت و اطلاعات داده را برآورده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After simulating, several effects on the guidance law are found which consist of missile and target's maneuverability and missile and target's prepositive angle.
[ترجمه گوگل]پس از شبیه سازی، اثرات متعددی بر قانون هدایت یافت می شود که عبارتند از مانورپذیری موشک و هدف و زاویه مضاعف موشک و هدف
[ترجمه ترگمان]بعد از شبیه سازی، چندین اثر بر روی قانون هدایت یافت می شوند که شامل موشک و قابلیت مانور و موشک و زاویه prepositive هدف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusions The posterior coaxial portals via PTT sheath for ankle arthroscopy have such advantages as easy maneuverability, superior safety, clear vision and larger operation field under arthroscopy.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری پورتال‌های کواکسیال خلفی از طریق غلاف PTT برای آرتروسکوپی مچ پا دارای مزایایی مانند مانورپذیری آسان، ایمنی برتر، دید واضح و میدان عمل بزرگ‌تر تحت آرتروسکوپی هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری پورتال های coaxial خلفی از طریق غلاف PTT برای قوزک پا دارای مزایایی همچون قابلیت تحرک پذیری، ایمنی مافوق، چشم انداز روشن و میدان عملیات بزرگ تر تحت arthroscopy هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Studies have shown that undulatory propulsion with long fins has advantages in stability, maneuverability, and low-speed retaining.
[ترجمه گوگل]مطالعات نشان داده است که پیشرانه مواج با باله های بلند دارای مزایایی در پایداری، مانورپذیری و حفظ سرعت پایین است
[ترجمه ترگمان]مطالعات نشان داده اند که نیروی محرکه undulatory با پره های بلند دارای مزایای پایداری، قابلیت مانور و حفظ سرعت پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ability to be maneuvered

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : maneuver
✅️ اسم ( noun ) : maneuver / maneuverability
✅️ صفت ( adjective ) : maneuverable
✅️ قید ( adverb ) : _
قابلیت جابجایی
حرکت پذیری
مانورپذیر بودن

بپرس