97 1573 100 1 maladaptive معنی: ناهنجار واژه maladaptive در جمله های نمونه 1. Here, the therapist is looking for maladaptive coping strategies which can be altered at a later date in homework assignments. [ترجمه ترگمان]در اینجا، درمانگر به دنبال استراتژیهای مقابله ناسازگارانه است که میتواند در یک تاریخ بعدی در تکالیف تکالیف، تغییر یابد [ترجمه گوگل]در اینجا، درمانگر به دنبال استراتژی های مقابله ای ناسازگار است که می تواند در تکالیف تکالیف در یک زمان بعد تغییر یابد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. Some of these are disruptive and maladaptive or neurotic, and as a result they have been closely studied. [ترجمه ترگمان]برخی از اینها مخرب و ناسازگاران یا عصبی هستند، و در نتیجه آنها به شدت مورد مطالعه قرار گرفتهاند [ترجمه گوگل]بعضی از اینها مخرب و ناسازگار یا روان شناختی هستند و در نتیجه آنها از نزدیک مورد مطالعه قرار گرفته اند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. Seligman has also suggested that a maladaptive style of thinking can be learned which predisposes a person to depression. [ترجمه ترگمان]او همچنین پیشنهاد داد که یک سبک شخصیتی ناسازگارانه را می توان آموخت که فرد را به افسردگی تبدیل میکند [ترجمه گوگل]Seligman همچنین پیشنهاد کرده است که سبک تفکر ناسازگار را می توان آموخت که شخص را به افسردگی سوق می دهد [ترجمه شما] ترجمه ... مترادف maladaptive ناهنجار (صفت)abnormal , malformed , raucous , dissonant , rough , maladaptive , abnormous , coarse , incult , maladroit , backhand , lumpy , unkempt , scruffy , cacophonous , gruff , incondite , inelegant , uncouth , surly معنی کلمه maladaptive به انگلیسی maladaptive• characterized by maladjustment, characterized by poor adaptation maladaptive را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران zahra ناسازگار-غیر انطباقی Dr.sattari ناسازگار Dr.sattari ناسازگار jahanaks.blog.ir ناسازگار، ناهمخوان، در برخی موارد ناهنجار خشپه ناسازگارانه خشپه ناسازگارانه سجاد صالحی توتاخانه ناسازگار؛ غير انطباقي؛ ناپذيرفتني معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها مسعود خواجه وندی > last ditch effort علی > مرز و بوم H > فایق Anis > Further Pr.Sh > thousands of A.C.E > Take the flak فیلیس فاگ > گوز A.C.E > Get the flak نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته FigureFarhoodامین آریاپارسا میریوسفیمحمد حاتمی نژادヴァヒドDark Light حمیدرضا دادگر_فریمان فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست نگون اقبال طبل غازی صحنه نبرد یک غازی غلتید عجل الله تعالی فرجه