maim

/ˈmeɪm//meɪm/

معنی: ضرب و جرح، صدمه، نقص عضو، جرح، کسیرا معیوب کردن، چلا ق کردن
معانی دیگر: معلول کردن، ناتوانمند کردن، ناقص العضو کردن، مصدوم کردن، معیوب شدن، اختلال یا ازکارافتادگی عضوی، جرج

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: maims, maiming, maimed
(1) تعریف: to cripple or disable, usu. by destroying or rendering useless a limb or extremity.
مترادف: cripple, disable, hobble, lame, mutilate
مشابه: amputate, castrate, disfigure, emasculate, incapacitate, savage

(2) تعریف: to make useless or defective; impair.
مترادف: cripple, damage, destroy, disable, impair, incapacitate
مشابه: deface, disfigure, emasculate, harm, injure, mangle, mar, mutilate, spoil

جمله های نمونه

1. Auto accidents maim many persons each year.
[ترجمه گوگل]تصادفات خودرو سالانه افراد زیادی را معلول می کند
[ترجمه ترگمان]تصادف اتومبیل افراد زیادی را در هر سال معیوب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Though he went through an awesome experience in the crash, Fred was not seriously maimed.
[ترجمه گوگل]اگرچه فرد در تصادف تجربه بسیار خوبی را پشت سر گذاشت، اما فرد به طور جدی معلول نشد
[ترجمه ترگمان]با اینکه تجربه فوق العاده ای در سانحه داشت، فرد جدا فلج نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Car manufacturers insist that seat belts can prevent the maiming of passengers in the event of a crash.
[ترجمه گوگل]خودروسازان اصرار دارند که کمربند ایمنی می تواند از مصدوم شدن مسافران در صورت تصادف جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]تولیدکنندگان خودرو اصرار دارند که کمربندهای ایمنی می توانند از نقص عضو مسافران در صورت تصادف جلوگیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Landmines still kill or maim about 300 people every month.
[ترجمه گوگل]مین های زمینی هنوز هم هر ماه حدود 300 نفر را می کشند یا معلول می کنند
[ترجمه ترگمان]مین های زمینی هنوز در هر ماه ۳۰۰ نفر را کشته یا ناقص می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Automobile accidents maim many people each year.
[ترجمه گوگل]تصادفات خودرو سالانه افراد زیادی را معلول می کند
[ترجمه ترگمان]تصادفات اتومبیل افراد زیادی را در هر سال معیوب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was going to maim me.
[ترجمه گوگل]او قصد داشت مرا معلول کند
[ترجمه ترگمان]می خواست به من آسیب برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Despite October's United Nations-brokered peace accord, landmines still maim about 300 people every month.
[ترجمه گوگل]علیرغم توافق صلح اکتبر با میانجیگری سازمان ملل متحد، مین‌ها همچنان هر ماه حدود 300 نفر را معلول می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با وجود پیمان صلح با وساطت سازمان ملل متحد، مین های زمینی در هر ماه حدود ۳۰۰ نفر را معیوب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Both are prepared to kill or maim innocents in pursuit of a cause.
[ترجمه گوگل]هر دو آماده کشتن یا معلول کردن افراد بیگناه در تعقیب یک هدف هستند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها آماده کشتن یا ناقص کردن افراد بی گناه در تعقیب یک دلیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Accidentally detonated, they kill or maim some 2 000 people a year, mostly civilians.
[ترجمه گوگل]آنها که به طور تصادفی منفجر می شوند، سالانه حدود 2000 نفر را می کشند یا معلول می کنند که بیشتر آنها غیرنظامیان هستند
[ترجمه ترگمان]accidentally مواد منفجره را منفجر کردند و باعث کشته یا معلول شدن حدود ۲،۰۰۰ تن در سال و اغلب غیر نظامیان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I know people who would maim and yet stop short of murder.
[ترجمه گوگل]من افرادی را می شناسم که ناقص می شوند و در عین حال از قتل خودداری می کنند
[ترجمه ترگمان]من مردمی رو می شناسم که ممکنه ناقص باشن و با این وجود یه کم دیگه قتل رو متوقف کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We kill, maim and terrorize other humans.
[ترجمه گوگل]ما انسان های دیگر را می کشیم، معلول می کنیم و وحشت می کنیم
[ترجمه ترگمان] ما می کشیم، معیوب می کنیم و ایجاد رعب و وحشت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were coming again; coming to kill and maim and blast and burn.
[ترجمه گوگل]دوباره می آمدند می آیند برای کشتن و معلول کردن و انفجار و سوزاندن
[ترجمه ترگمان]آن ها باز هم می آمدند، برای کشتن و خرد کردن و سوزاندن و سوزاندن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wuxi Mingxin Bioengineering Co. LTD maim products cover green tea extract ( tea polyphenols, catechin ).
[ترجمه گوگل]Wuxi Mingxin Bioengineering Co LTD محصولات آسیب دیده عصاره چای سبز (پلی فنول های چای، کاتچین) را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]Wuxi Mingxin شرکت bioengineering Mingxin LTD products extract extract چای سبز (پلی فنول های چای، catechin)را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These diseases blind, maim, disfigure, debilitate, and disable.
[ترجمه گوگل]این بیماری ها کور، ناقص کننده، بد شکل، ناتوان کننده و ناتوان کننده هستند
[ترجمه ترگمان]این بیماری ها کور، ناقص کردن، تغییر دادن، debilitate کردن و از کار انداختن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Maim: Tooltip adjusted to match the duration the ability has always had.
[ترجمه گوگل]Maim: راهنمای ابزار برای مطابقت با مدت زمانی که توانایی همیشه داشته تنظیم شده است
[ترجمه ترگمان]Maim: Tooltip برای تطبیق با مدت زمانی که توانایی همیشه داشت تطبیق داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. They conquered Ijon, Dan, Abel Maim and all the store cities of Naphtali.
[ترجمه گوگل]آنها ایجون، دان، هابیل مایم و تمام شهرهای ذخیره نفتالی را فتح کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها Ijon، دن، آبل Maim و همه شهرهای Naphtali را فتح کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Fixed Sange and Yasha Maim buff icon.
[ترجمه گوگل]نماد سانگ و یاشا مایم باف را برطرف کرد
[ترجمه ترگمان]Sange ثابت و آیکون زرد نخودی رنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضرب و جرح (اسم)
battery, maim

صدمه (اسم)
indemnity, hurt, shock, harm, maim, concussion, injury, disservice, displeasure, scathe

نقص عضو (اسم)
maim

جرح (اسم)
maim, mayhem

کسیرا معیوب کردن (اسم)
maim

چلا ق کردن (فعل)
cripple, maim

انگلیسی به انگلیسی

• mutilate, disfigure, cripple, cause to be disabled; damage, harm, make useless
to maim someone means to injure them so badly that part of their body is permanently damaged.

پیشنهاد کاربران

maim ( v ) ( meɪm ) =to injure sb seriously, causing permanent damage to their body, e. g. Hundreds of people are killed or maimed in car accidents every week.
maim
ضرب و جرح، صدمه، نقص عضو
معلول کردن. علیل کردن. ناقص عضو کردن
He underlined that despite Israel having demolished hundreds of houses, assaulted hospitals, murdered and maimed tens of thousands of people in Gaza, and prevented humanitarian aid from entering the blockaded region, the Palestinian people continues to walk on the path of resistance.
...
[مشاهده متن کامل]

او تاکید کرد که علیرغم نابودی صدها خانه توسط اسرائیل و حمله به بیمارستانها و کشتن و معلول کردن ده ها هزار نفر در غزه و ممانعت از ورود کمکهای بشردوستانه به منطقه محاصره شده، مردم فلسطین به پیمودن راه مقاومت ادامه می دهند.

مثله کردن، معلول کردن، علیل کردن
مصدوم کردن
ناتوانمند کردن
زمین گیر شدن، ناقص العضو شدن، مجروح یا مصدوم شدن
✔️ نقص عضو شدن - معلول شدن
:SYN
mutilate - disfigure
. e. g
The atrocities have killed or maimed thousands of people
نقص عضو شدن

بپرس