mungo

/ˈməŋɡoʊ//ˈməŋɡəʊ/

آشغال پشم (که از آن پارچه ی ارزان می بافند)، گیاهی از تیره روناسیان

جمله های نمونه

1. Before getting off the bed, Mungo scanned the books to see what reading matter Vic preferred.
[ترجمه گوگل]قبل از بلند شدن از تخت، مونگو کتاب‌ها را اسکن کرد تا ببیند ویک چه چیزی را برای خواندن ترجیح می‌دهد
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه از تخت بلند شود، همه کتاب ها را بررسی کرد تا ببیند موضوع چیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mungo reflected that he had never seen Emily so happy.
[ترجمه گوگل]مونگو تأمل کرد که هرگز امیلی را تا این حد خوشحال ندیده بود
[ترجمه ترگمان]به این فکر افتاد که هرگز امیلی را این قدر خوشحال ندیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mungo imagined them shattering, burying the floor in a tidal wave of crystal.
[ترجمه گوگل]مونگو آنها را در حال شکستن تصور کرد و کف را در موجی از کریستال مدفون کرد
[ترجمه ترگمان]و همه آن ها را خرد و خاکشیر کرده بود و کف زمین را در یک موج پر جزر و مدی دفن می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Before leaving the chamber, Mungo turned back to take in the scene; to fix it in his mind.
[ترجمه گوگل]قبل از خروج از اتاق، مونگو برگشت تا صحنه را ببیند تا در ذهنش درستش کند
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه اتاق را ترک کند، از اتاق بیرون رفت تا صحنه را در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unsettled by the riddle, Mungo finally decided that Jos had probably shut him up just to get some peace.
[ترجمه گوگل]مونگو که از معما ناراضی بود، سرانجام به این نتیجه رسید که جوس احتمالاً فقط برای رسیدن به آرامش، دهان او را بسته است
[ترجمه ترگمان]با این معما، Mungo سرانجام تصمیم گرفت که او را خفه کند تا آرامش خود را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Still speculating, Mungo headed along the landing to the bathroom.
[ترجمه گوگل]مونگو هنوز در حال حدس و گمان بود، در امتداد فرود به سمت حمام رفت
[ترجمه ترگمان]در حالی که هنوز فکر می کرد، از پله ها پایین رفت و به طرف حمام رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mungo breathed in the rich animal smell as they followed Mr Zamoyski through to the back room.
[ترجمه گوگل]مونگو در حالی که آقای زامویسکی را تا اتاق پشتی دنبال می‌کردند، بوی غنی حیوان را استشمام کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که به دنبال آقای Zamoyski به اتاق پشتی می رفتند Mungo از بوی غنی حیوانات تنفس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mungo wanted to put an arm round her shoulder, but knew he would embarrass her.
[ترجمه گوگل]مونگو می خواست بازویش را دور شانه او بگذارد، اما می دانست که او را شرمنده خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]دستش را دور شانه اش حلقه کرد، اما می دانست که او را خجالت زده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was an original, Mungo decided; one of the few he had ever met.
[ترجمه گوگل]مونگو تصمیم گرفت او یک اصیل بود یکی از معدود کسانی که تا به حال ملاقات کرده بود
[ترجمه ترگمان]او یک اصیل و Mungo بود، یکی از معدود کسانی بود که تا به حال دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mungo closed his eyes, summoning back the image he had tried to capture in the barrow.
[ترجمه گوگل]مونگو چشمانش را بست، و تصویری را که سعی کرده بود در بارو ثبت کند، فراخواند
[ترجمه ترگمان]Mungo چشمانش را بست و تصویری را که سعی کرده بود در چرخ دستی ثبت کند را برگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Looking at Mungo with mild amusement, Stanley nodded.
[ترجمه گوگل]استنلی که با سرگرمی ملایمی به مونگو نگاه کرد، سری تکان داد
[ترجمه ترگمان]استنلی با خوشحالی سرش را تکان داد و سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As he approached them, Mungo could see that they wore blue uniform trousers under their working clothes.
[ترجمه گوگل]وقتی به آنها نزدیک شد، مونگو می‌توانست ببیند که زیر لباس کارشان شلوار آبی رنگی پوشیده‌اند
[ترجمه ترگمان]در همان حال که به آن ها نزدیک می شد، می توانستند ببینند که شلواری آبی به تن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mungo watched him pile up the treble twenties, thinking of the small boy adopted by the woodcutter.
[ترجمه گوگل]مونگو او را تماشا کرد که در حال انباشتن تریبل های بیست و چند ساله بود و به پسر کوچکی که هیزم شکن به فرزندخواندگی پذیرفته بود فکر می کرد
[ترجمه ترگمان]Mungo به او نگاه کرد که بیست و سه سال داشت و به پسر کوچکی که از چوب بر می امد فکر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Heavy-eyed, Mungo had fallen asleep and into a thicket of dreams.
[ترجمه گوگل]مونگو با چشمان سنگین به خواب رفته بود و در انبوهی از رویاها فرو رفته بود
[ترجمه ترگمان]بلا با چشمانی سنگین به خواب رفت و به درون بیشه ای از رویا فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] پشم کهنه نمدی

انگلیسی به انگلیسی

• refuse produced in a wool-mill; cheap fabric, fabric made from woollen rags covered with felt

پیشنهاد کاربران

بپرس