lyricist

/ˈlɪrəsəst//ˈlɪrɪsɪst/

نویسنده ی اشعار غنایی، (نمایش های موزیکال و غیره) نویسنده ی متن آواز، ترانه سرا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who composes the words of songs.

(2) تعریف: one who writes lyric poetry.

جمله های نمونه

1. Cyberspace, says essayist and lyricist John Perry Barlow, is where conversations are conducted when two people talk on the telephone.
[ترجمه گوگل]جان پری بارلو، مقاله‌نویس و غزل‌نویس، می‌گوید فضای مجازی جایی است که وقتی دو نفر با تلفن صحبت می‌کنند، مکالمه‌ها انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]مقاله نویس، مقاله نویس و مقاله نویس، \"جان پری بارلو\"، می گوید: \" زمانی که دو نفر تلفنی صحبت می کنند، مکالمات تلفنی انجام می شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was searching for a complete lyricist who could add flavour to songs he was intending to be covered by bigger artists.
[ترجمه گوگل]او به دنبال یک ترانه سرای کامل بود که بتواند به آهنگ هایی که قصد داشت توسط هنرمندان بزرگتر پوشش داده شود، طعم بیافزاید
[ترجمه ترگمان]او به دنبال یک خواننده تمام عیار بود که می توانست به آهنگ هایی که قصد داشت توسط هنرمندان بزرگ تر پوشش داده شود چاشنی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you're a musician, lyricist, or vocal artist, the compositions you're putting together now may be some of your best.
[ترجمه گوگل]اگر یک نوازنده، ترانه سرا، یا هنرمند آواز هستید، آهنگ هایی که اکنون می سازید ممکن است از بهترین های شما باشند
[ترجمه ترگمان]اگر شما موسیقی دان، ترانه سرا، یا هنرمند vocal هستید، آثاری که در حال حاضر با هم کنار هم می گذارید، ممکن است برخی از بهترین آثار شما باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Maury Yeston is an American composer, lyricist, educator and musicologist.
[ترجمه گوگل]موری یستون آهنگساز، ترانه سرا، مربی و موسیقی شناس آمریکایی است
[ترجمه ترگمان]مایوری Yeston یک آهنگساز، ترانه سرا، مربی و musicologist آمریکایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is a great music all-rounder, the lyricist, composer, scene production, arranging, singing, dancing, playing musical instruments, etc. all have. . .
[ترجمه گوگل]او یک آهنگساز بزرگ همه جانبه است، ترانه سرا، آهنگساز، تولید صحنه، تنظیم، آواز، رقص، نواختن آلات موسیقی، و غیره همه دارند
[ترجمه ترگمان]او یک موسیقی عالی، چند پسته، ترانه سرا، آهنگساز، تولید صحنه، ترتیب دادن، آواز، رقص، نواختن آلات موسیقی و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lachry Chan, fictionist, lyricist and music composer, has been a magazine reporter and dramatist.
[ترجمه گوگل]لاکری چان، داستان نویس، ترانه سرا و آهنگساز، گزارشگر مجله و نمایشنامه نویس بوده است
[ترجمه ترگمان]Lachry چان، fictionist، ترانه سرا و آهنگساز موسیقی، گزارشگر و نمایش نامه نویس آمریکایی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lyricist Irving Caesar happened to hear him play the piano and thought he resembled his former collaborator George Gershwin.
[ترجمه گوگل]ایروینگ سزار، ترانه سرا، به طور اتفاقی او را در حال نواختن پیانو شنید و فکر کرد که شبیه همکار سابقش جورج گرشوین است
[ترجمه ترگمان]Lyricist Irving Caesar شنید که او پیانو می نوازد و فکر می کند که شبیه هم کار سابق جورج Gershwin است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mr Sharp is a gifted lyricist who does something good in every song.
[ترجمه گوگل]آقای شارپ یک ترانه سرای با استعداد است که در هر آهنگی کار خوبی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]آقای شارپ یک خواننده با استعداد است که در هر آهنگ کار خوبی انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I think you may be a born lyricist.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شما ممکن است یک غزلسرای متولد شده باشید
[ترجمه ترگمان] فکر کنم تو یه \"lyricist\" به دنیا اومدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The frontman, singer and lyricist has been barred from early recording sessions, with producer Brian Eno instructing the rest of the band to keep Martin away.
[ترجمه گوگل]خواننده، خواننده و ترانه سرا از جلسات ضبط اولیه منع شده است و برایان انو، تهیه کننده، به بقیه گروه دستور داده است که مارتین را دور نگه دارند
[ترجمه ترگمان]خواننده، خواننده و فیلم نامه نویس از جلسات اولیه ضبط موسیقی منع شده است و تولید کننده برایان Eno به بقیه نوازندگان دستور می دهد تا مارتین را دور نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is a great lyricist.
[ترجمه گوگل]او غزلسرای بزرگی است
[ترجمه ترگمان] اون یه \"lyricist\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In some corners, Barlow, 4 is most famous for his career as a lyricist for the Grateful Dead.
[ترجمه گوگل]در برخی از گوشه ها، Barlow, 4 بیشتر به خاطر حرفه اش به عنوان ترانه سرای گروه Grateful Dead مشهور است
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، بارلو ۴ برای حرفه خود به عنوان فیلم نامه نویس برای مردگان Grateful شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the past nine days, two new songs have been written, according to lyricist Jim Steinman.
[ترجمه گوگل]به گفته جیم استینمن، ترانه سرا، در نه روز گذشته، دو آهنگ جدید نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش گروه هارد راک جیم Steinman، در نه روز گذشته، دو آهنگ جدید نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Yet they were faced with a problem, despite some juicy tracks: no vocalist and no lyricist.
[ترجمه گوگل]با این حال، با وجود برخی آهنگ‌های شاداب، با مشکلی مواجه شدند: بدون خواننده و بدون ترانه سرا
[ترجمه ترگمان]با این حال، با وجود برخی از خطوط پر شور، آن ها با یک مشکل مواجه بودند: هیچ خواننده و ترانه سرا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• poet who writes in a lyrical style; person who writes song lyrics
a lyricist is someone who writes the words for modern songs or for musicals.

پیشنهاد کاربران

lyricist ( موسیقی )
واژه مصوب: ترانه‏سرا
تعریف: کسی که شعر برای ترانه می سازد

بپرس