معنی: موسیقی یا شعربزمیمعانی دیگر: (موسیقی) چنگچه ای، وابسته به چنگ دستی، مناسب برای آواز خوانی به همراهی نوای چنگچه، آوازی، غنایی، نغمه سان، آوازین، شعر غنایی (در انگلیسی sonnet و elegy و ode و hymn و غیره شعر غنایی محسوب می شوند)، پرشور و احساس و آهنگین، رجوع شود به: lyrical، (موسیقی) لیریک، شاد و سبک، متنوع و پر الحان، (موسیقی - آواز) شاد ورسا و پر تنوع، چنگی، بربطی، سرودی، خواندنی، غنائی، غزلی، احساساتی، غزل سرا
• (1)تعریف: of poetry, having a musical rhythm or feeling, often with an emotional or personal subject. • مترادف: lyrical • مشابه: cadenced, euphonious, expressive, melodic, poetic, rhythmic, subjective
• (2)تعریف: writing such poetry. • مشابه: expressive
• (3)تعریف: meant or suited to be sung. • مشابه: euphonious, melodic, rhythmic, vocal
• (4)تعریف: of or relating to a lyre.
اسم ( noun )
• (1)تعریف: a lyric poet or poem. • مشابه: ode, poem, poet, verse, versifier
• (2)تعریف: (often pl.) the words to a song. • مترادف: words • مشابه: libretto, text
جمله های نمونه
1. William Wordsworth wrote lyric poetry/was a lyric poet.
[ترجمه شان] ویلیام وردزورث با سرودن اشعار بزمی، شاعر غنایی به شمار می رود.
|
[ترجمه گوگل]ویلیام وردزورث غزل سرایی می کرد/ شاعر غنایی بود [ترجمه ترگمان]ویلیام وردزورث شعر غنایی بر زبان می آورد \/ شاعر غنایی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Wordsworth was one of the greatest lyric poets of his time.
[ترجمه گوگل]وردزورث یکی از بزرگترین غزلسرایان زمان خود بود [ترجمه ترگمان]وردزورث یکی از بزرگ ترین شعرای غنایی زمان خود بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This is a good example of Shelley's lyric poetry.
[ترجمه گوگل]این نمونه خوبی از غزلیات شلی است [ترجمه ترگمان]این نمونه خوبی از اشعار غنایی شلی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The anthology reveals a prejudice in favour of lyric poets.
[ترجمه گوگل]گلچین تعصبی را به نفع غزل سرایان آشکار می کند [ترجمه ترگمان]گلچین ادبی یک تعصب به نفع شاعران غنایی را آشکار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Double rhythms, resounding through the lyric depiction and connecting with each other, indicate the thespian place of mankind and the cognition of the writer to this thespian place.
[ترجمه گوگل]ریتم های مضاعف که از طریق تصویر غزل طنین انداز می شوند و با یکدیگر پیوند می خورند، نشان دهنده جایگاه تسپین بشر و شناخت نویسنده به این مکان تسپین است [ترجمه ترگمان]ریتم های Double، از طریق نمایش lyric و برقراری ارتباط با یکدیگر، جایگاه thespian بشر و شناخت نویسنده را به این مکان thespian نشان می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Lyric Theatre is presenting a new production of "Over the Bridge".
[ترجمه شان] تئاتر Lyricsنمایشنامه جدیدی به نام "روی پل"ارائه می کند.
|
[ترجمه گوگل]تئاتر لیریک با تولید جدید «بر فراز پل» رونمایی می کند [ترجمه ترگمان]تئاتر Lyric در حال ارائه محصول جدید \"بالای پل\" است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This is a good example of his lyric poetry.
[ترجمه گوگل]این نمونه خوبی از غزلیات اوست [ترجمه ترگمان]این یک نمونه خوب از اشعار غنایی اوست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Norbrook also recognises that the love lyric was not the only type of verse to enjoy popularity in the Renaissance.
[ترجمه گوگل]نوربروک همچنین تشخیص می دهد که غزل عاشقانه تنها نوع شعری نبود که در دوره رنسانس از محبوبیت برخوردار بود [ترجمه ترگمان]Norbrook همچنین تصدیق می کند که شعر عشق تنها نوع شعر نیست تا در دوره رنسانس از محبوبیت بهره مند شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And her flights of memory are carried through lyric dance sequences that nicely exploit the five dancers' fluent technique.
[ترجمه گوگل]و پروازهای خاطره او از طریق سکانس های رقص غنایی انجام می شود که به خوبی از تکنیک روان پنج رقصنده استفاده می کند [ترجمه ترگمان]و پرواز حافظه او از طریق توالی های رقص غنایی صورت می گیرد که به خوبی از پنج رقصنده fluent استفاده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Some companies, such as Universal, have set up lyric committees to prevent the release of offensive material.
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت ها، مانند یونیورسال، برای جلوگیری از انتشار مطالب توهین آمیز، کمیته های شعر تشکیل داده اند [ترجمه ترگمان]برخی از شرکت ها، مانند جهانی، کمیته های غنایی را برای جلوگیری از انتشار مطالب توهین آمیز برپا کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This is a love lyric.
[ترجمه گوگل]این یک غزل عاشقانه است [ترجمه ترگمان]این یک شعر عاشقانه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. To appreciate the significance of the lyrical origin of tragedy, we must first elucidate lyric poetry as such.
[ترجمه گوگل]برای درک اهمیت خاستگاه غنایی تراژدی، ابتدا باید غزل را به عنوان چنین توضیح دهیم [ترجمه ترگمان]برای درک اهمیت شعر غنایی تراژدی، ابتدا باید اشعار غنایی را اینگونه شرح دهیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This lyric sings well.
[ترجمه گوگل]این غزل به خوبی می خواند [ترجمه ترگمان]این غنایی خوب آواز می خواند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In the discourse of the lyric poem it is unlikely that we can ascribe indexical meaning to symbolic elements of deictic terms.
[ترجمه گوگل]در گفتار غزل بعید است که بتوانیم معنای نمایه ای را به عناصر نمادین اصطلاحات دیکتیک نسبت دهیم [ترجمه ترگمان]در گفتمان شعر lyric، بعید است که بتوان معنای indexical را به عناصر نمادین اصطلاحات deictic نسبت داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
موسیقی یا شعربزمی (اسم)
lyric
انگلیسی به انگلیسی
• poem having the form and musical quality of a song; words of a song song-like, resembling a song in form and quality; creating lyric poetry; expressive, characterized by the expression of thoughts and sentiments; written to be sung; of a lyre; exuberant, animated, rhapsodic, full of enthusiasm lyric poetry is written in a simple and direct style, and usually expresses personal emotions such as love. the lyrics of a song are its words.
پیشنهاد کاربران
دیالوگ های موسیقی متن ترانه
۱. غنایی ۲. تغزلی ۳. شاد ۴. غزل مثال: He is a lyric poet. او یک شاعر غنایی است.
غزل ، مثلا توی انگلیسی برای غزلیات حافظ میگنlyric poetry or ghazals Hafez primarily wrote in the literary genre of lyric poetry or ghazals, that is the ideal style for expressing the ecstasy of divine inspiration in the mystical form of love poems