lynching


کیفردهى غیر قانونى روانشناسى : قتل به دست اوباش

جمله های نمونه

1. Some towns found that lynching was the only way to drive away bands of outlaws.
[ترجمه گوگل]برخی از شهرها دریافتند که لینچ کردن تنها راه برای بیرون راندن گروه های قانون شکن است
[ترجمه ترگمان]بعضی از شهرها دریافتند که اعدام کردن تنها راه فراری دادن گروه های غیرقانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Police stopped a crowd from lynching the attacker, aged 2
[ترجمه گوگل]پلیس جمعیتی را از لینچ کردن مهاجم 2 ساله متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس گروهی را از اعدام در ۲ سالگی در ۲ سالگی متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A history of lynching has bred this reflex in her.
[ترجمه گوگل]سابقه لینچ این رفلکس را در او ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]آدمکشی از دار و دار این واکنش را در خودش پرورش داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fifty-nine men were arrested for complicity in the lynching.
[ترجمه گوگل]پنجاه و نه مرد به جرم همدستی در لینچ دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]پنجاه و نه نفر به جرم همدستی در این اعدام دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The crime which justifies lynching him is a form of treason, not racial inferiority.
[ترجمه گوگل]جنایتی که لینچ کردن او را توجیه می کند، نوعی خیانت است، نه حقارت نژادی
[ترجمه ترگمان]جنایتی که اعدام کردن او را توجیه می کند نوعی خیانت است، نه حقارت نژادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The prank . We were lynching ( lynched ), it we were mind it ( murdered ).
[ترجمه گوگل]شوخی ما داشتیم لینچ می‌کردیم (لینچ می‌شدیم)، فکر می‌کردیم (قتل می‌شدیم)
[ترجمه ترگمان]شوخی بامزه ای بود ما اعدام نشده بودیم (بدون محاکمه)و به این موضوع فکر می کردیم (به قتل رسیده)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. LYNCHING took place recently outside an ironmonger's shop in Nairobi, Kenya's capital.
[ترجمه گوگل]لینچ اخیراً در خارج از یک مغازه آهن فروشی در نایروبی، پایتخت کنیا اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]lynching اخیرا در بیرون یک مغازه ironmonger در نایروبی پایتخت کنیا برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The judicial near lynching of DSK humiliated France.
[ترجمه گوگل]نزدیک به لینچ قضایی DSK فرانسه را تحقیر کرد
[ترجمه ترگمان]دستگاه قضایی نزدیک به اعدام of فرانسه را تحقیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Why would they want to cede power peacefully when faced with the precedents of Mubarak (trial and imprisonment) and Gaddafi (lynching)?
[ترجمه گوگل]چرا زمانی که با سوابق مبارک (محاکمه و زندان) و قذافی (لینچ) مواجه می شوند، می خواهند قدرت را به صورت مسالمت آمیز واگذار کنند؟
[ترجمه ترگمان]چرا آن ها می خواهند که در صورت مواجهه با سوابق مبارک (محاکمه و حبس)و قذافی (اعدام شوند)به طور مسالمت آمیز قدرت را واگذار کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although lynch law and lynching are mainly associated with hanging, other, less severe punishments were used.
[ترجمه گوگل]اگرچه قانون لینچ و لینچ عمدتاً با حلق آویز کردن همراه است، مجازات‌های دیگر، کمتر سخت‌تر مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اگرچه در قانون دار و اعدام، اعدام و اعدام به طور عمده با اعدام همراه است، اما از مجازات های سنگین کمتری استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I don't take much stock in this lynching idea.
[ترجمه گوگل]من در مورد این ایده لینچ زیاد فکر نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من زیاد توی این قضیه دار و دار و دار و دار و دار و دار و دار و دار و دار نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A grand jury was convened which indicted only two men, not for lynching(Sentence dictionary), but for breaking into the jail.
[ترجمه گوگل]یک هیئت منصفه بزرگ تشکیل شد که فقط دو مرد را نه به خاطر لینچ کردن (فرهنگ لغت احکام)، بلکه برای نفوذ به زندان متهم کرد
[ترجمه ترگمان]یک هیات منصفه عالی تشکیل شد که تنها دو مرد را تحت تعقیب قرار داد، نه برای اعدام کردن (حکم جمله)، بلکه برای شکستن در زندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Anonymous flyers posted around town have accused him of murder and threatened him with lynching.
[ترجمه گوگل]بروشورهای ناشناس که در گوشه و کنار شهر منتشر شده است، او را به قتل متهم کرده و تهدید به لینچ کرده اند
[ترجمه ترگمان]flyers که در اطراف شهر پخش شده بودند او را به قتل متهم کردند و او را اعدام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The National Guard was called out to protect the defendants from lynching during their trials.
[ترجمه گوگل]گارد ملی برای محافظت از متهمان در برابر لینچ در طول محاکمه آنها فراخوانده شد
[ترجمه ترگمان]گارد ملی برای حفاظت از متهمان در طول محاکمه احضار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Black demonstrators picketed the court throughout the trial, alleging that the prosecution of the youths was tantamount to a judicial lynching.
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان سیاهپوست در طول دادگاه دادگاه را به تظاهرات می‌کشیدند و ادعا می‌کردند که تعقیب قضایی جوانان معادل یک لینچ قضایی است
[ترجمه ترگمان]تظاهرات کنندگان بلک علیه دادگاه در سراسر دادگاه دست به اعتراض زدند و ادعا کردند که پی گرد قانونی جوانان برابر با یک اعدام قضایی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• execution without trial; passing of a verdict without a trial; hanging of black americans as an act of racial violence (primarily in the south during the 1880s -1960s)

پیشنهاد کاربران

اعدام کردن
Lynching is an extrajudicial killing by a group/ the act of killing someone without a legal trial, usually by hanging ( = killing using a rope around the neck )
اسم
عمل کشتن کسی بدون محاکمه قانونی، معمولاً با حلق آویز کردن ( قتل با طناب دور گردن )
...
[مشاهده متن کامل]

لینچ کردن به عمل اعدام غیرقانونی در ملأ عام یا ضرب و جرح منجر به مرگ توسط یک گروه گفته می شود که معمولاً برای تنبیه متجاوز یا ترساندن گروهی اقلیت انجام می گیرد. معمولاً این عمل توسط گروهی خودسر با سروصدا و با قصد جلب توجه اذهان عمومی انجام می شود.
At the time, lynchings were commonplace.
She wrote about the travesty of racially motivated lynching.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/lynching• https://en.wikipedia.org/wiki/Lynching
اعدام فراقانونی

بپرس