lymphokine


لنفوکین (انواع پروتئین هایی که توسط یاخته های t ترشح می شوند)

جمله های نمونه

1. Objective To observe the therapeutic effect of lymphokine activated killer cells (LAK cell) on chronic active hepatitis B (CAH)and study the mechanism of the therapy.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمانی سلول‌های کشنده فعال شده با لنفوکین (سلول LAK) بر هپاتیت B فعال مزمن (CAH) و مطالعه مکانیسم درمان
[ترجمه ترگمان]هدف برای مشاهده اثر درمانی سلول های قاتل فعال lymphokine (cell سلول)در هپاتیت B فعال مزمن (cah)و مطالعه مکانیزم درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lymphokine gene therapy is thought to be a masterpiece of combining the modern science and technology with an excellent design.
[ترجمه گوگل]تصور می شود که ژن درمانی لنفوکین شاهکاری از ترکیب علم و فناوری مدرن با طراحی عالی باشد
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که روش درمانی lymphokine شاهکار ترکیب علم و فن آوری مدرن با طراحی عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This study provided direct evidence that lymphokine activated NK cells are effectors of LAK cells.
[ترجمه گوگل]این مطالعه شواهد مستقیمی ارائه داد که سلول‌های NK فعال‌شده با لنفوکین، تأثیرگذار سلول‌های LAK هستند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه شواهد مستقیمی را ارایه می دهد که سلول های NK فعال شده lymphokine از سلول های LAK هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To detect the in vitro antitumor action of phytohemagglutinin and lymphokine activated killer (PHA-LAK) cells.
[ترجمه گوگل]هدف: تشخیص عملکرد ضد توموری در شرایط آزمایشگاهی سلول‌های کشنده فعال‌شده فیتوهماگلوتینین و لنفوکین (PHA-LAK)
[ترجمه ترگمان]هدف شناسایی فعالیت ضد توموری vitro و lymphokine فعال activated فعال (PHA - LAK)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods:50 S-D rats were divided into five groups as the normal group, the EMT model group, the FTN group, the lymphokine activated killer (LAK) cells group, the FTN combined with LAK cell group.
[ترجمه گوگل]روش ها: 50 موش S-D به پنج گروه به عنوان گروه نرمال، گروه مدل EMT، گروه FTN، گروه سلول های کشنده فعال لنفوکین (LAK)، گروه FTN ترکیب شده با گروه سلول LAK تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: موش های ۵۰ S - D به پنج گروه به عنوان گروه عادی تقسیم شدند، گروه مدل EMT، گروه ftn، گروه cells فعال lymphokine (LAK)، گروه ftn با گروه سلول LAK ترکیب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective: To investigate the effect of Sanwu hypotensive decoction (SWHD) on blood pressure (BP) and lymphokine activated killer cell (LAK) and possible mechanism.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی اثر جوشانده فشار خون Sanwu (SWHD) بر فشار خون (BP) و سلول‌های کشنده فعال لنفوکین (LAK) و مکانیسم احتمالی آن انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر عصاره Sanwu hypotensive (SWHD)در فشار خون (BP)و پیل سوختی فعال شده (LAK)و مکانیزم ممکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. CD23 plays a role in the development and progress of B - NHL and that this lymphokine might have great significance (pharmacological modulation ) in the treatment of B - NHL.
[ترجمه گوگل]CD23 در توسعه و پیشرفت B-NHL نقش دارد و این لنفوکین ممکن است اهمیت زیادی (مدولاسیون دارویی) در درمان B-NHL داشته باشد
[ترجمه ترگمان]CD۲۳ نقشی در توسعه و پیشرفت B - اچ بازی می کند و این lymphokine ممکن است اهمیت زیادی (مدولاسیون pharmacological)در درمان B - اچ داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

لنفوکین ( اسم ) : پروتئینی که توسط لنفوسیت ها تولید می شود و بر سایر سلول های سیستم ایمنی اثر می گذارد.

بپرس