1. Second neoplasms after acute lymphoblastic leukemia in childhood.
[ترجمه گوگل]دومین نئوپلاسم بعد از لوسمی لنفوبلاستیک حاد در دوران کودکی
[ترجمه ترگمان]Second دوم پس از leukemia حاد lymphoblastic در دوران کودکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Second دوم پس از leukemia حاد lymphoblastic در دوران کودکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Hereditary and acquired p53 mutations in childhood acute lymphoblastic leukemia.
[ترجمه گوگل]جهش ارثی و اکتسابی p53 در لوسمی لنفوبلاستیک حاد دوران کودکی
[ترجمه ترگمان] Hereditary and p۵۳ mutations in acute leukemia childhood lymphoblastic leukemia acquired acquired acquired acquired acquired acquired acquired leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] Hereditary and p۵۳ mutations in acute leukemia childhood lymphoblastic leukemia acquired acquired acquired acquired acquired acquired acquired leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia leukemia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Conventional compared with individualized chemotherapy for childhood acute lymphoblastic leukemia.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با شیمی درمانی فردی برای لوسمی حاد لنفوبلاستیک دوران کودکی
[ترجمه ترگمان]روش های مرسوم در مقایسه با شیمی درمانی مخصوص کودکان مبتلا به سرطان خون حاد دوران کودکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش های مرسوم در مقایسه با شیمی درمانی مخصوص کودکان مبتلا به سرطان خون حاد دوران کودکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Central nervous system treatment in childhood acute lymphoblastic leukemia: long-term follow-up of patients diagnosed between 1973 and 198
[ترجمه گوگل]درمان سیستم عصبی مرکزی در لوسمی لنفوبلاستیک حاد دوران کودکی: پیگیری طولانی مدت بیمارانی که بین سال های 1973 و 198 تشخیص داده شده اند
[ترجمه ترگمان]سیستم عصبی مرکزی در دوران کودکی به سرطان خون مبتلا شده: پی گیری طولانی مدت بیماران مبتلا به بیماری سرطان خون در سال های ۱۹۷۳ و ۱۹۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیستم عصبی مرکزی در دوران کودکی به سرطان خون مبتلا شده: پی گیری طولانی مدت بیماران مبتلا به بیماری سرطان خون در سال های ۱۹۷۳ و ۱۹۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Second malignancies in patients treated for childhood acute lymphoblastic leukemia.
[ترجمه گوگل]بدخیمی های دوم در بیماران تحت درمان لوسمی لنفوبلاستیک حاد دوران کودکی
[ترجمه ترگمان]Second دوم در بیمارانی که برای سرطان خون lymphoblastic حاد دوران کودکی درمان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Second دوم در بیمارانی که برای سرطان خون lymphoblastic حاد دوران کودکی درمان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Objective To predict the prognosis of children acute lymphoblastic leukemia (ALL) by using glucocorticosteroid induction test.
[ترجمه گوگل]هدف: پیشبینی پیش آگهی لوسمی لنفوبلاستیک حاد (ALL) کودکان با استفاده از تست القای گلوکوکورتیکواستروئید
[ترجمه ترگمان]هدف برای پیش بینی پیش بینی بیماری مزمن lymphoblastic children (ALL)با استفاده از آزمون induction glucocorticosteroid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف برای پیش بینی پیش بینی بیماری مزمن lymphoblastic children (ALL)با استفاده از آزمون induction glucocorticosteroid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective To study the cross-lineage expression of acute lymphoblastic leukemia(ALL) with the use of multi-parameter flow cytometry in the immunophenotype of ALL.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه بیان خط متقابل لوسمی لنفوبلاستیک حاد (ALL) با استفاده از فلوسیتومتری چند پارامتری در ایمونوفنوتیپ ALL
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه بیان cross - حاد lymphoblastic leukemia (ALL)با استفاده از cytometry جریان چند پارامتری در immunophenotype ALL
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه بیان cross - حاد lymphoblastic leukemia (ALL)با استفاده از cytometry جریان چند پارامتری در immunophenotype ALL
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In children with acute lymphoblastic leukemia, there is some evidence to suggest that girls are more likely to have long-term cognitive problems than boys.
[ترجمه گوگل]در کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد دختران بیشتر از پسران در معرض مشکلات شناختی طولانی مدت هستند
[ترجمه ترگمان]در کودکانی که مبتلا به سرطان خون مزمن هستند، شواهدی وجود دارد که نشان می دهند دختران به احتمال زیاد مشکلات شناختی طولانی مدت تری نسبت به پسران دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کودکانی که مبتلا به سرطان خون مزمن هستند، شواهدی وجود دارد که نشان می دهند دختران به احتمال زیاد مشکلات شناختی طولانی مدت تری نسبت به پسران دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The tissue distribution of common acute lymphoblastic leukaemia antigen (CALLA)was detected by monoclonal antibodies 5 7
[ترجمه گوگل]توزیع بافتی آنتی ژن شایع لوسمی لنفوبلاستیک حاد (CALLA) توسط آنتی بادی های مونوکلونال شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]توزیع بافت با آنتی ژن leukaemia حاد common (calla)توسط آنتی بادی مونوکلونال ۵ شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توزیع بافت با آنتی ژن leukaemia حاد common (calla)توسط آنتی بادی مونوکلونال ۵ شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Acute lymphocytic leukemia is also known as acute lymphoblastic leukemia and acute childhood leukemia.
[ترجمه گوگل]لوسمی لنفوسیتی حاد با نام های لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لوسمی حاد دوران کودکی نیز شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]سرطان خون حاد حاد به سرطان خون lymphoblastic حاد و سرطان خون دوران کودکی نیز مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرطان خون حاد حاد به سرطان خون lymphoblastic حاد و سرطان خون دوران کودکی نیز مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Furthermore, a rearrangement of the IRF-1 gene was identified in one additional patient with acute lymphoblastic leukaemia.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بازآرایی ژن IRF-1 در یک بیمار دیگر مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بازآرایی ژن irf - ۱ در یک بیمار دیگر با خون lymphoblastic حاد تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بازآرایی ژن irf - ۱ در یک بیمار دیگر با خون lymphoblastic حاد تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Late multifocal gliomas in adolescents previously treated for acute lymphoblastic leukemia.
[ترجمه گوگل]گلیوماهای چند کانونی دیررس در نوجوانانی که قبلا برای لوسمی لنفوبلاستیک حاد درمان شده بودند
[ترجمه ترگمان]اواخر multifocal gliomas در نوجوانان قبلا به سرطان خون مزمن مبتلا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اواخر multifocal gliomas در نوجوانان قبلا به سرطان خون مزمن مبتلا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We describe an 11-year-old boy with ureteropelvic obstruction secondary to pancreatitis following chemotherapy for acute lymphoblastic leukemia.
[ترجمه گوگل]ما یک پسر 11 ساله را با انسداد حالب لگنی ثانویه به پانکراتیت به دنبال شیمی درمانی برای لوسمی لنفوبلاستیک حاد توصیف می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک پسر ۱۱ ساله را با ممانعت از شیمی درمانی پس از شیمی درمانی برای سرطان خون مزمن lymphoblastic توصیف می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما یک پسر ۱۱ ساله را با ممانعت از شیمی درمانی پس از شیمی درمانی برای سرطان خون مزمن lymphoblastic توصیف می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Objective: To investigate the effect of bufalin on inducing cell apoptosis in human acute lymphoblastic cell line CCRF-CEM.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر بوفالین بر القای آپوپتوز سلولی در رده سلولی لنفوبلاستیک حاد انسانی CCRF-CEM
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر of بر القای آپوپتوز سلولی در line سلولی acute CCRF - CEM
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر of بر القای آپوپتوز سلولی در line سلولی acute CCRF - CEM
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید