luxuriant

/ləgˈʒɜːriənt//lʌɡˈʒʊərɪənt/

معنی: وافر، انبوه، پربرکت، مجلل
معانی دیگر: (نادر) پر حاصل، حاصلخیز، پر بار، بارور، غنی، (چیزهای روییدنی مانند موی و گیاه) پر پشت، فراوان، سبز و خرم، پر آذین (معمولا بیش از حد)، پر زر و زیور، فرنما، فرنمایانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: luxuriantly (adv.)
(1) تعریف: of plants, growing densely and abundantly; lush.
مترادف: exuberant, lush, prolific
مشابه: abundant, fertile, flourishing, luxurious, profuse, rank, rife

- The tropical forest was luxuriant with broad-leaved plants.
[ترجمه گوگل] جنگل های استوایی پر از گیاهان پهن برگ بود
[ترجمه ترگمان] جنگل استوایی با گیاهان گسترده و انبوه پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: marked by luxury, abundance, or ornateness.
مترادف: abundant, copious, elaborate, fancy, lush, luxurious, ornate
مشابه: elegant, fine, grand, lavish, magnificent, splendid, sumptuous

- The walls were hung with colorful and luxuriant tapestries.
[ترجمه گوگل] دیوارها با ملیله های رنگارنگ و مجلل آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان] دیوارها با پرده های رنگارنگ و luxuriant آویخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: excessively showy or ornate; florid.
مترادف: florid, ornate, overwrought, showy
مشابه: baroque, busy, elaborate, excessive, gaudy, rococo

- The luxuriant bathroom was adorned with a crystal chandelier and fixtures of solid gold.
[ترجمه گوگل] حمام مجلل با یک لوستر کریستالی و وسایلی از طلای جامد تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان] حمام و حمام پر از چلچراغ کریستال بود که از طلای ناب تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. luxuriant imagination
تخیل فرنمایانه

2. luxuriant soil
خاک حاصلخیز

3. a luxuriant forest
جنگل سرسبز و انبوه

4. a luxuriant prose style
سبک نثر نویسی پر پیرایه

5. Tall, luxuriant plants grew along the river bank.
[ترجمه ahmad fallah] گیاهان بلند پرپشت انبوه در امتداد حاشیه رودخانه روییدند.
|
[ترجمه گوگل]گیاهان بلند و سرسبز در امتداد ساحل رودخانه رشد می کردند
[ترجمه ترگمان]بلند شد و گفت: بلند شو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Your hand luxuriant line entanglements into the city in whose laughter.
[ترجمه گوگل]خط مجلل دست تو به شهری که در خنده اش می پیچد
[ترجمه ترگمان]دستی که شما در آن خنده دارید، entanglements را که از خنده روده بر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This new luxuriant yatch is near completion.
[ترجمه گوگل]این قایق تفریحی مجلل جدید نزدیک به اتمام است
[ترجمه ترگمان]این yatch luxuriant جدید نزدیک به اتمام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her luxuriant hair fell around her shoulders.
[ترجمه گوگل]موهای مجللش دور شانه هایش ریخته بود
[ترجمه ترگمان]موهای پرپشت و پرپشت او دور شانه هایش ریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A huge, beautiful collie in his luxuriant prime, mouth gaping, tongue lolling, eyes staring lifelessly at nothing.
[ترجمه گوگل]یک کولی بزرگ و زیبا در اوج شکوفایی خود، با دهان باز، زبان در حال آویزان، چشمانی که بی جان به هیچ چیز خیره شده اند
[ترجمه ترگمان]سگ گله بزرگ و زیبا با دهان باز و دهان باز و بی آنکه به هیچ چیز چشم دوخته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have never seen such luxuriant pampering of bodies.
[ترجمه گوگل]هرگز ندیده بودم چنین نوازش مجلل بدن
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت چنین کیسه پر زرق و برق ندیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The virginia creeper was a little more luxuriant perhaps and the wood-work had been newly painted and was whiter than she remembered.
[ترجمه گوگل]خزنده ویرجینیا شاید کمی مجلل تر بود و چوب کاری تازه رنگ شده بود و سفیدتر از آن چیزی بود که به یاد می آورد
[ترجمه ترگمان]شاخ و برگ درختان ویرجینیا شاید کمی پرپشت بود و آثار چوب تازه رنگ شده بود و از آنچه به یاد داشت سفیدتر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fair-haired with a luxuriant drooping moustache. Easy charm.
[ترجمه گوگل]موهای روشن با سبیل های آویزان مجلل جذابیت آسان
[ترجمه ترگمان]مو بور با سبیل آویزان افسون آروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After two summers of luxuriant growth, a wasteland of war has been conquered by weeds.
[ترجمه گوگل]پس از دو تابستان رشد سرسبز، سرزمین بایر جنگ توسط علف های هرز فتح شده است
[ترجمه ترگمان]پس از دو تابستان رشد انبوه، دشت وسیعی از جنگ با علف هرز تسخیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The contrast of this laughing, luxuriant beauty with the clear-cut, austere grandeur all around arrests the attention sharply.
[ترجمه گوگل]تضاد این زیبایی خندان و مجلل با عظمت واضح و سخت در اطراف، توجه را به شدت جلب می کند
[ترجمه ترگمان]تضاد این صحنه، زیبایی و زیبایی و شکوه و جلال و شکوه و جلال و شکوه و جلال، همه توجه و جلب توجه همه جلب توجه او را جلب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وافر (صفت)
abundant, plentiful, luxuriant, plenteous, liberal, opulent, profuse, plenitudinous, umpteenth, umpteen, superabundant

انبوه (صفت)
gross, luxuriant, aggregate, dense, thick, bushy, voluminous, collective, rank, multitudinous, thick-set, floccose

پربرکت (صفت)
luxuriant, bounteous, exuberant, fertile

مجلل (صفت)
luxuriant, stately, grand, imperial, magnificent, illustrious, sumptuous, deluxe, luxurious, plush, palatial, gorgeous, glorious, gala, plushy, royal, splendorous

انگلیسی به انگلیسی

• abundant; rich; fertile, growing; magnificent; richly ornamented
luxuriant plants, trees, and gardens are large and healthy; a literary word.
luxuriant hair is very thick and healthy; a literary word.

پیشنهاد کاربران

توجه در تفاوت دو واژه زیر:
Luxuriant و luxurious
هر دو به معنی غنی و پر بودن در چیزی می دهند با این تفاوت که luxurious یعنی غنی و پر بودن از نظر مال و مکنت
Luxurious lifestyle زندگی مجلل
...
[مشاهده متن کامل]

ولیدر مورد luxuriant داریم :
Luxuriant hair موی پرپشت
Luxuriant creativity پر بودن از خلاقیت
Luxuriant animal حیوونی ک خیلی بچه میزاد
و. . .

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : luxuriate
✅️ اسم ( noun ) : luxury / luxuriance
✅️ صفت ( adjective ) : luxurious / luxuriant
✅️ قید ( adverb ) : luxuriously / luxuriantly
( مو ) پرپشت

بپرس