luxe

/lʌks//lʌks/

معنی: تجمل، لوکس، تجملی
معانی دیگر: لوکس (در انگلیسی بیشتر به صورت deluxe و luxury به کار می رود)، زیوری، فرنمایی

جمله های نمونه

1. There is also a de luxe model available, but it'll cost you.
[ترجمه گوگل]یک مدل لوکس نیز موجود است، اما برای شما هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین یک مدل luxe موجود است، اما برای شما هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can have the de luxe model if you like, but it'll cost you.
[ترجمه گوگل]اگر دوست دارید می توانید مدل de luxe را داشته باشید، اما برای شما هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]اگر دوست داشته باشی، اگر مایل باشی، می توانی یک مدل luxe با خودت داشته باشی، اما برایت گران تمام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The de luxe model costs a lot more.
[ترجمه گوگل]مدل de luxe هزینه بسیار بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]مدل de خیلی بیشتر هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is a de luxe model available, but it'll cost you.
[ترجمه گوگل]یک مدل لوکس موجود است، اما برای شما هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]یک مدل de موجود است، اما برای شما هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The de luxe edition is bound in leather.
[ترجمه گوگل]نسخه de luxe با جلد چرم است
[ترجمه ترگمان]ویرایش ما به طور معمول پوشیده از چرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ladies wear color and luxe fabrics, trendies wear black and industrial nylon.
[ترجمه گوگل]خانم‌ها پارچه‌های رنگی و لوکس می‌پوشند، مد روزها از نایلون مشکی و صنعتی استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]خانم ها رنگ و لباس های luxe می پوشند، لباس های ورزشی می پوشند و نایلون صنعتی می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gold pine cones give this Thanksgiving table luxe seasonal style.
[ترجمه گوگل]مخروط های کاج طلا به این میز شکرگزاری سبک فصلی لوکس می دهد
[ترجمه ترگمان]میوه های کاج طلا این میز شکرگزاری رو با روش فصلی تامین میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Location. Titanic De Luxe Beach and Resort Hotel is located near Antalya, Turkey.
[ترجمه گوگل]محل هتل تایتانیک د لوکس بیچ و ریزورت در نزدیکی آنتالیا ترکیه واقع شده است
[ترجمه ترگمان]مکان این هتل در نزدیکی آنتالیا، ترکیه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. LOEWE, the Spanish luxe retailer, has a shop in one of the malls on Nanjing West Road.
[ترجمه گوگل]LOEWE، خرده‌فروش لوکس اسپانیایی، یک فروشگاه در یکی از مراکز خرید در خیابان نانجینگ غربی دارد
[ترجمه ترگمان]LOEWE، خرده فروش luxe اسپانیایی، در یکی از مراکز خرید در خیابان غرب نانجینگ، مغازه ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Guangzhou luxe leather, term foreign processing, quality assurance, reasonable price!
[ترجمه گوگل]چرم لوکس گوانگژو، پردازش خارجی مدت، تضمین کیفیت، قیمت مناسب!
[ترجمه ترگمان]Guangzhou، چرم luxe، پردازش خارجی، تضمین کیفیت، قیمت منطقی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. De Luxe editions of this biography are available now.
[ترجمه گوگل]نسخه های De Luxe این بیوگرافی هم اکنون در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]اکنون نسخه های De این زندگینامه در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's luxe life by the pool, at the ocean and on the lake the season.
[ترجمه گوگل]این یک زندگی لوکس در کنار استخر، در اقیانوس و در دریاچه در فصل است
[ترجمه ترگمان]زندگی luxe در کنار برکه، در اقیانوس و در دریاچه فصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Both Luke 1977 and Junk De Luxe offer different polo options for distinct stripe styles.
[ترجمه گوگل]هر دو Luke 1977 و Junk De Luxe گزینه های مختلف چوگان را برای سبک های راه راه مجزا ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]هم لوک ۱۹۷۷ و هم Junk Luxe گزینه های مختلف چوگان برای سبک های خط راه راه متمایز ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's a luxe life by the pool, at the ocean and on the lake this season.
[ترجمه گوگل]این فصل زندگی لوکسی در کنار استخر، اقیانوس و دریاچه دارد
[ترجمه ترگمان]این یک زندگی لوکس در کنار برکه، در اقیانوس و در کنار دریاچه در این فصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجمل (اسم)
frill, pomp, luxe

لوکس (صفت)
deluxe, luxe

تجملی (صفت)
fancy, deluxe, luxe

تخصصی

[نساجی] لوکس - تجملی

انگلیسی به انگلیسی

• elegance; luxury; sumptuousness; state of being elegantly expensive
luxurious; elegant and costly

پیشنهاد کاربران

luxe ( عمومی )
واژه مصوب: تجملی
تعریف: پرشکوه؛ گران‏قیمت؛ غیرضروری

بپرس