luting

/ˈluːtɪŋ//ˈluːtɪŋ/

(موسیقی) عود نوازی، نواختن بربط

جمله های نمونه

1. Guitars and lutes are fretted musical instruments.
[ترجمه گوگل]گیتار و عود از آلات موسیقی فرت شده هستند
[ترجمه ترگمان]گیتار و lutes آلات موسیقی fretted
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He idly plucked the strings of the lute.
[ترجمه گوگل]بیکار تارهای عود را چید
[ترجمه ترگمان]بی آن که وقت خود را از دست ندهد، بند یل را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The classical mandolin -- as opposed to its slightly different bluegrass cousin -- looks like a stunted lute.
[ترجمه گوگل]ماندولین کلاسیک - بر خلاف پسرعموی بلوگراس کمی متفاوتش - به نظر می رسد یک عود رشد کند
[ترجمه ترگمان] کلاسیک - - که در مقابل پسر عموی slightly - - - - - - - - - - - شبیه به یک عود با اثر رشد نیافته است - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He flew into a rage with him and brained him with his lute.
[ترجمه گوگل]با او خشمگین شد و با عودش مغزش را درآورد
[ترجمه ترگمان]از خشم با او به خروش در آمد و با عود آن او را پریشان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. First, let me say that I think Lute Olson runs a very clean program.
[ترجمه گوگل]اول، بگذارید بگویم که فکر می کنم لوت اولسون یک برنامه بسیار تمیز اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]اول، اجازه دهید بگویم که فکر می کنم lute اولسون یک برنامه بسیار تمیز را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now Lute has suffered a loss beyond words and Tucson is diminished by the passing of one of its nicer people.
[ترجمه گوگل]حالا لوت متحمل ضرری غیرقابل گفتار شده است و توسان با درگذشت یکی از افراد خوبش کم رنگ شده است
[ترجمه ترگمان]اکنون lute از دست دادن فراتر از کلمات رنج می برد و توسکان با گذر یکی از مردم nicer تقلیل می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The lute also provided the music for the game of musical chairs they played, with cushions laid in a row.
[ترجمه گوگل]عود همچنین موسیقی بازی صندلی های موزیکال را که آنها می نواختند و کوسن هایی پشت سر هم گذاشته بودند فراهم می کرد
[ترجمه ترگمان]عود همچنین موسیقی را برای بازی صندلی های موزیکال، با cushions که در یک ردیف چیده شده بود، فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Here too he started to write hymns which he would sing to his own accompaniment on a lute.
[ترجمه گوگل]در اینجا نیز شروع به نوشتن سرودهایی کرد که با همراهی خود با عود می خواند
[ترجمه ترگمان]در اینجا نیز شروع به نوشتن سروده ای مذهبی کرد که با نوای عود به همراه آهنگ های خود می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This guy has become the offensive threat Lute and the other coaches have been talking about for the past three years.
[ترجمه گوگل]این پسر به تهدید تهاجمی لوت تبدیل شده است و مربیان دیگر در سه سال گذشته در مورد آن صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]این مرد به تهدید جدی تری تبدیل شده است و سایر مربیان در سه سال گذشته در مورد آن صحبت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The contrasting forces, ranging between solo countertenor and lute and full orchestral complement, rivet the attention.
[ترجمه گوگل]نیروهای متضاد، بین کنترتنور سولو و عود و مکمل کامل ارکستر، توجه را جلب می کند
[ترجمه ترگمان]نیروهای متضاد، از میان countertenor تکی و عود و full orchestral، توجه را سفت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was aware of her body, realising that it was taut as a lute string with anticipation.
[ترجمه گوگل]او از بدن خود آگاه بود و متوجه شد که مانند یک سیم عود با انتظار کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]او از بدن او آگاه بود و متوجه شد که درست مانند یک نخ بخیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The allure of pipes, of a lute, of a lyre, a flute.
[ترجمه گوگل]جذابیت پیپ، عود، لیر، فلوت
[ترجمه ترگمان]فریبندگی لوله ها، یک عود، یک چنگ، یک فلوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The moon went behind a cloud, and Guy heard Blondel dear his throat and touch the strings of his lute.
[ترجمه گوگل]ماه پشت ابر رفت و گای صدای گلوی بلوندل را شنید که تارهای عودش را لمس کرد
[ترجمه ترگمان]ماه پشت یک ابر پنهان شد و مرد صدای Blondel را شنید که گلوی او را نوازش می کرد و تاره ای عود آن را لمس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fourteen months and four attempts later, the shop finally bought a lute - and placed an order for another.
[ترجمه گوگل]چهارده ماه و چهار تلاش بعد، مغازه بالاخره یک عود خرید - و برای دیگری سفارش داد
[ترجمه ترگمان]چهارده ماه و چهار بار پس از آن، مغازه بالاخره یک عود خرید و سفارش دیگری داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• material used to pack joints or seal poriferous surface to make it impenetrable to gas or liquid

پیشنهاد کاربران

noun: luting
liquid clay or cement used to seal a joint, coat a crucible, or protect a graft

بپرس