معنی: عود، بربط، حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری، درزگیری کردن، عود زدن، با بتونه پر کردنمعانی دیگر: (از عربی - موسیقی)، درزگیر (سیمان خمیر مانند که با آن بند لوله ی آب و غیره را آب بندی می کنند)، خمیر آب بندی، گل gel گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه، مهروموم کردن
• : تعریف: an ancient stringed instrument having a bent, fretted neck and a pear-shaped body.
جمله های نمونه
1. He idly plucked the strings of the lute.
[ترجمه محمد] او بی اختیار تارهای عود را با انگشتانش نواخت.
|
[ترجمه گوگل]بیکار تارهای عود را چید [ترجمه ترگمان]بی آن که وقت خود را از دست ندهد، بند یل را بیرون کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. First, let me say that I think Lute Olson runs a very clean program.
[ترجمه گوگل]اول، بگذارید بگویم که فکر می کنم لوت اولسون یک برنامه بسیار تمیز اجرا می کند [ترجمه ترگمان]اول، اجازه دهید بگویم که فکر می کنم lute اولسون یک برنامه بسیار تمیز را اجرا می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Now Lute has suffered a loss beyond words and Tucson is diminished by the passing of one of its nicer people.
[ترجمه گوگل]حالا لوت متحمل ضرری غیرقابل گفتار شده است و توسان با درگذشت یکی از افراد خوبش کم رنگ شده است [ترجمه ترگمان]اکنون lute از دست دادن فراتر از کلمات رنج می برد و توسکان با گذر یکی از مردم nicer تقلیل می یابد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A woman fingered a lute, and there were two others seated on cushions, one reading.
[ترجمه گوگل]زنی عود را با انگشت گرفت و دو نفر دیگر روی کوسن ها نشسته بودند که یکی می خواند [ترجمه ترگمان]یک زن یک عود انگشت را لمس کرد، و دو نفر دیگر روی کو سن نشسته بودند و یک کتاب می خواندند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The lute also provided the music for the game of musical chairs they played, with cushions laid in a row.
[ترجمه گوگل]عود همچنین موسیقی بازی صندلی های موزیکال را که آنها می نواختند و کوسن هایی پشت سر هم گذاشته بودند فراهم می کرد [ترجمه ترگمان]عود همچنین موسیقی را برای بازی صندلی های موزیکال، با cushions که در یک ردیف چیده شده بود، فراهم کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This guy has become the offensive threat Lute and the other coaches have been talking about for the past three years.
[ترجمه گوگل]این پسر به تهدید تهاجمی لوت تبدیل شده است و مربیان دیگر در سه سال گذشته در مورد آن صحبت می کنند [ترجمه ترگمان]این مرد به تهدید جدی تری تبدیل شده است و سایر مربیان در سه سال گذشته در مورد آن صحبت کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The contrasting forces, ranging between solo countertenor and lute and full orchestral complement, rivet the attention.
[ترجمه گوگل]نیروهای متضاد، بین کنترتنور سولو و عود و مکمل کامل ارکستر، توجه را جلب می کند [ترجمه ترگمان]نیروهای متضاد، از میان countertenor تکی و عود و full orchestral، توجه را سفت می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The allure of pipes, of a lute, of a lyre, a flute.
[ترجمه گوگل]جذابیت پیپ، عود، لیر، فلوت [ترجمه ترگمان]فریبندگی لوله ها، یک عود، یک چنگ، یک فلوت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The second lute song, Essex's own poem, does not stand out unduly.
[ترجمه گوگل]آهنگ عود دوم، شعر خود اسکس، بی جهت برجسته نیست [ترجمه ترگمان]دومین سرود \"عود\"، شعر خود اسکس، بی جهت برجسته نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Even as the strings of a lute are alone though they quiver with the same music.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه سیم های عود تنها هستند، هر چند با همان موسیقی می لرزند [ترجمه ترگمان]حتی وقتی که بندها به تنهایی می لرزند، هر چند که با همان موسیقی می لرزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Chinese lute is played with nails made of tortoise shells worn on the five fingers while the Japanese lute is played with a plectrum .
[ترجمه گوگل]عود چینی با میخ های ساخته شده از پوسته لاک پشت که بر روی پنج انگشت پوشیده می شود و عود ژاپنی با مضراب نواخته می شود [ترجمه ترگمان]عود چینی با ناخن های روی پنج انگشت بازی می کند در حالی که عود ژاپنی با یک plectrum بازی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In addition to Progreso Lute, he will also visit Nunavut Baker Lake, Northwest Territories Yellowknife, Whitehorse, Yukon Territory and other places visited.
[ترجمه گوگل]علاوه بر Progreso Lute، او همچنین از دریاچه Nunavut Baker، Northwest Territories Yellowknife، Whitehorse، Yukon Territory و دیگر مکانهایی که بازدید کردهاند بازدید خواهد کرد [ترجمه ترگمان]علاوه بر Progreso lute، او همچنین از دریاچه بیکر، یلونایف، سرزمین های شمال غربی، Whitehorse، یوکان و جاه ای دیگر بازدید خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Francis Pilkington. A Pavin For The Lute And Bass Viol.
[ترجمه گوگل]فرانسیس پیلکینگتون پاوین برای ویولن عود و باس [ترجمه ترگمان]فرانسیس پیل کینگ تون A برای The و باس viol [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Ah! You can make that lute discourse, I perceive.
[ترجمه گوگل]آه! شما می توانید آن گفتمان عود را بسازید، من درک می کنم [ترجمه ترگمان]آه! می بینم که شما می توانید آن نطق مفصل را درست کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Lute will [ oversee ] fighting in the Iraq and Afghanistan.
[ترجمه گوگل]لوت بر جنگ در عراق و افغانستان نظارت خواهد کرد [ترجمه ترگمان]lute بر مبارزه در عراق و افغانستان نظارت خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• stringed instrument with a pear-shaped body and a long fretted neck; sealing compound; tool for spreading and smoothing concrete play a lute; seal holes with putty; smooth with a trowel a lute is an old-fashioned musical instrument with strings, which is played like a guitar.
پیشنهاد کاربران
lute ( موسیقی ) واژه مصوب: لوت تعریف: سازی از خانوادۀ بربطها