lush

/ˈləʃ//lʌʃ/

معنی: میگسار، مشروبخوار، الکلی، ابدار، پر پشت، با شکوه، شاداب، پر اب، مست کردن
معانی دیگر: سبز و خرم، گشن، انبوه، سرسبز و پر پشت، دارای تزئینات بیش از حد، پر آذین، پر شاخ و برگ، لطیف و آبدار، رسیده و آبدار، فراوان، سرشار، (قدیمی - خودمانی) نوشابه ی الکلی، (خودمانی) میخواره

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: lushly (adv.), lushness (n.)
(1) تعریف: of plants, growing abundantly.
مترادف: exuberant, luxuriant, prolific
مشابه: abundant, fertile, flourishing, luxurious, profuse, rank, rife

- It had rained a great deal in the early spring and now the grass was lush.
[ترجمه گوگل] در اوایل بهار باران زیادی باریده بود و حالا چمن ها سرسبز بودند
[ترجمه ترگمان] در بهار خیلی باران باریده بود و حالا علف های هرز سبز شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: marked by abundant plant growth.
مترادف: verdant
متضاد: barren, meager
مشابه: dense, fat, fertile, fruitful, green, luxurious, productive

- The lush fields looked emerald-green as we looked down from the airplane.
[ترجمه گوگل] وقتی از هواپیما به پایین نگاه می کردیم، مزارع سرسبز سبز زمردی به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان] وقتی که از هواپیما به پایین نگاه می کردیم، مزارع سرسبز به رنگ سبز زمردی سبز به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: marked by luxury, abundance, or ornateness.
مترادف: abundant, copious, elaborate, fancy, luxuriant, luxurious, ornate
متضاد: austere
مشابه: grand, lavish, magnificent, splendid, sumptuous

- lush furniture
[ترجمه علی عامری] مبلمان پر زرق و برق / مجلل
|
[ترجمه گوگل] مبلمان سرسبز
[ترجمه ترگمان] اثاث البیت زیاد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- lush poetry
[ترجمه فرناز صانعی] شعر پرطمطراق
|
[ترجمه گوگل] شعر سرسبز
[ترجمه ترگمان] اشعار شاداب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. lush gardens
باغ های سبز و خرم

2. lush grass
چمن سبز و پر پشت

3. a lush style of writing
سبک نویسندگی پر شاخ و برگ

4. a house sequestered by lush trees
خانه ای که درختان انبوه آن را پنهان کرده بودند

5. a region bespread with lush vegetation
منطقه ی پوشیده از گیاهان انبوه

6. oh, my, what a lush garden
به به چه باغ خرمی !

7. The Valley of Vinales is a lush and fertile valley and one of Cuba's finest beauty spots.
[ترجمه گوگل]دره وینالس یک دره سرسبز و حاصلخیز و یکی از بهترین نقاط زیبایی کوبا است
[ترجمه ترگمان]دره of یک دره سرسبز و حاصلخیز و یکی از زیباترین نقاط جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The beautifully landscaped gardens sprawl with lush vegetation.
[ترجمه گوگل]باغ‌هایی که به زیبایی مناظر شده‌اند با پوشش گیاهی سرسبز پراکنده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]باغ های زیبا با پوشش گیاهی انبوه پخش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In summer, especially lush vegetation, holly leaves shiny shiny, elm tree with luxuriant foliage, give people put up a thick green shade.
[ترجمه گوگل]در تابستان، به ویژه پوشش گیاهی سرسبز، برگ‌های هالی براق، درخت نارون با شاخ و برگ‌های سرسبز، به مردم سایه سبز ضخیم می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در تابستان، به خصوص گیاهان معطر، درخت نارون با برگ های انبوه، درخت نارون با برگ های انبوه، مردم را به رنگ سبز تیره درآورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The fields were lush with grass and flowers.
[ترجمه گوگل]مزارع پر از علف و گل بود
[ترجمه ترگمان]مزارع پر از علف و گل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They thinned out a stand to create a lush forest tomorrow.
[ترجمه گوگل]آنها یک پایه را نازک کردند تا فردا یک جنگل سرسبز ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]ان ها برای ساختن یک جنگل انبوه از هم فاصله گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Everything was lush; the lawn needed mowing; the geraniums needed dead-heading; the runner beans needed picking.
[ترجمه گوگل]همه چیز سرسبز بود چمن نیاز به چمن زنی داشت شمعدانی ها نیاز به سر مرده داشتند لوبیاهای دونده نیاز به چیدن داشتند
[ترجمه ترگمان]همه چیز با شکوه بود؛ چمن به چمن زنی نیاز داشت؛ the به dead نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, a healthy aquarium with lush plant growth will use the organic matter on the gravel as a plant fertiliser.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک آکواریوم سالم با رشد گیاهان سرسبز از مواد آلی روی شن به عنوان کود گیاهی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک آکواریوم سالم با رشد گیاه شاداب از مواد آلی بر روی شن ها به عنوان کود گیاهی استفاده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The fabrics were lush.
[ترجمه گوگل]پارچه ها شاداب بودند
[ترجمه ترگمان]پارچه شاداب و شاداب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. What are you drinking, you big lush?
[ترجمه امیرحسن] lush به همراه فعل drink به معنی و مفهوم میگسار یا مشروب خوار می باشد.
|
[ترجمه گوگل]چه می نوشی ای سرسبز بزرگ؟
[ترجمه ترگمان]چی می نوشی؟ بزرگ شدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. This lush, seething insularity-what am I supposed to be learning, what are the lessons here?
[ترجمه گوگل]این جزیره سرسبز و طوفان - قرار است چه چیزی یاد بگیرم، چه درس هایی در اینجا وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]این تک اندیشی insularity - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Beyond them, beyond this enclosure, the lush countryside meanders to its low horizon.
[ترجمه گوگل]فراتر از آنها، فراتر از این محوطه، حومه سرسبز به سمت افق پست خود می پیچد
[ترجمه ترگمان]در آن سوی این محوطه، پشت این محوطه، حومه شهر به افق تاریک منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میگسار (اسم)
lush, sod, bacchant, drunk, bibber, soak, toper

مشروبخوار (اسم)
lush

الکلی (صفت)
alcoholic, lush

ابدار (صفت)
rude, lush, aqueous, juicy, succulent, hydrous, watery, humid

پر پشت (صفت)
dense, rich, thick, bushy, lush, exuberant, thick-set, steady

با شکوه (صفت)
stately, rich, splendid, lush, superb, noble, imperial, majestic, deluxe, plush, glorious, topping, gala, splendorous

شاداب (صفت)
floriferous, lush, juicy, succulent

پر اب (صفت)
ripe, lush, juicy, watery, having high water level

مست کردن (فعل)
souse, befuddle, lush, booze, tipple, intoxicate, besot, inebriate, sot

انگلیسی به انگلیسی

• drunkard; alcoholic beverage, liquor
drink alcoholic beverages; supply with alcoholic beverages
luxuriant, growing in abundance (of plants, etc.); full of plant growth, overgrown; rich, ornate, luxurious
fields or gardens that are lush have a lot of very healthy grass or plants.
places or ways of life that are lush are rich and full of luxury.
a lush is a person who is very often drunk; used in informal american english.

پیشنهاد کاربران

Of plants growing thichly
فصیح
a lot of green trees
A “lush” is a person who drinks alcohol to excess or frequently. It is often used to describe someone who is a habitual or heavy drinker.
شخصی که الکل را زیاد یا مستمر می نوشد. اغلب برای توصیف کسی که اعتیاد دارد یا زیاد الکل مصرف می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

دائم الخمر
مثال ها؛
“He’s such a lush, he’s always at the bar. ”
A friend might say, “I can’t keep up with her, she’s a total lush. ”
Someone might comment, “I used to be a lush, but now I’ve cut back on drinking. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-drunk/
پرپشت
غلیظ
علاوه بر این ها به معنی خوشمزه و خوش طعم، جذاب، دلنشین و عالی هم هست:
SAVORY, DELICIOUS
very attractive to look at, taste, smell, etc.
good or, of a person, attractive ( informal )
مثال:
...
[مشاهده متن کامل]

- - > We had a lush time on my birthday.
- - > The lush taste of fudge ice cream.
- - > A lush apple pie
- - > He's so lush.
- - > The lush sound of the orchestra.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/lush• https://www.merriam-webster.com/dictionary/lush
Lush: a lush area has a lot of green, healthy plants, grass and trees
EXAMPLE : lush vegetation
پوشش گیاهی سر سبز
سر سبز , انبوه، پرپشت،
lush valleys.
کلمه lush بعنوان "صفت" در معانی زیر کاربرد دارد:
1 - بمعنی "شاداب و سرحال" مثلا برای گیاه کاربرد دارد:
مثال: A lush green mountainous green island.
2 - بمعنی"بسیار زیبا و راحت و گران" یا همان "Luxury"
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: Lush carpets
اما بعنوان "اسم" بمعنی کسی که الکلی می باشد معنی میدهد و ضمن اینکه کاربرد آن غیر رسمی یا informal است.

باطراوت، سرحال

بپرس