lurker

جمله های نمونه

1. The lurker is good for players with patience.
[ترجمه گوگل]کمین برای بازیکنان با صبر خوب است
[ترجمه ترگمان]The برای بازیکنان با صبر و شکیبایی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Lurker Below - 25 % tank damage, 75 % raid damage.
[ترجمه گوگل]Lurker Below - 25٪ آسیب تانک، 75٪ آسیب حمله
[ترجمه ترگمان]The زیر ۲۵ درصد خسارت تانک، ۷۵ % خسارت وارد شده را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stygian Lurker quest reward can now be regained.
[ترجمه گوگل]اکنون می توان پاداش جستجوی Stygian Lurker را دوباره به دست آورد
[ترجمه ترگمان]اکنون پاداش درخواست stygian lurker را می توان دوباره به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And if you decide to graduate from lurker to participant the gains are even greater.
[ترجمه گوگل]و اگر تصمیم به فارغ التحصیلی از کمین به شرکت کننده بگیرید، دستاوردها حتی بیشتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]و اگر شما تصمیم بگیرید که از lurker به شرکت کننده خود فارغ التحصیل شوید، سود بیشتری خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Lurker focuses on spies, cloaks and subterfuge to devastate opponents.
[ترجمه گوگل]Lurker بر جاسوسان، شنل ها و مزاحمت ها برای ویران کردن مخالفان تمرکز می کند
[ترجمه ترگمان]The بر روی جاسوسان، cloaks و طفره زنی برای ویران کردن مخالفان تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The lurker begins as a trader, building his ship up quickly.
[ترجمه گوگل]کمین کننده به عنوان یک تاجر شروع می کند و کشتی خود را به سرعت می سازد
[ترجمه ترگمان]lurker به عنوان یک تاجر شروع به ساختن سریع کشتی خود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who waits in hiding; (internet) one who reads discussion groups but does not actively participate

پیشنهاد کاربران

مثال؛
She was known as a lurker, always silently observing but never speaking.
In a conversation about online forums, someone might say, “Lurkers are often curious but prefer not to engage in discussions. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A person discussing social dynamics might comment, “Lurkers can provide valuable insights into a community without actively participating. ”

نه کاملا معادل ولی:
مستمع آزاد
( عامیانه )
کمین کننده, تماشاچی.
کسی که توی فضای مجازی ( چه گروه، چه شبکه های اجتماعی و. . . ) مطالب رو دنبال میکنه، مطالعه میکنه، میخونه، میبینه اما هیچ نظری نمیده، پستی نمیزاره. بدون اینکه بقیه متوجه حضورش بشن توی پس زمینه حضور داره.
...
[مشاهده متن کامل]

ممکنه این اصطلاح تحقیرآمیز در نظر گرفته بشه.
این اشخاص یا خجالتی هستن یا چیزی برای مشارکت ندارن.
مثال:
The guy was just another lurker with no life
These lurkers read everything but never contribute
I use Stack Overflow, but I'm just a lurker

فضول، کسی که در کاری که به او مربوط نیست دخالت میکند
تماشاچی , تحت نظر گیرنده

بپرس