1. Pride may lurk under a threadbare cloak.
[ترجمه گوگل]غرور ممکن است در زیر شنل نخی کمین کند
[ترجمه ترگمان]غرور ممکن است زیر شنل نامریی پنهان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Hidden dangers lurk in every family saloon car.
[ترجمه گوگل]خطرات پنهان در هر خودروی سالنی خانوادگی نهفته است
[ترجمه ترگمان]خطرات پنهان در هر خودرو خانواده پنهان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I think it's sort of creepy how people lurk in chat rooms.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم این که چگونه مردم در اتاقهای گفتگو کمین میکنند، به نوعی ترسناک است
[ترجمه ترگمان]به نظر من عجیبه که چطور مردم در سالن با هم پنهان میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A computer virus may lurk unseen in a computer's memory, calling up and infecting each of the machine's data files in turn.
[ترجمه گوگل]یک ویروس کامپیوتری ممکن است در حافظه کامپیوتر پنهان شده و هر یک از فایل های داده دستگاه را فراخوانی کرده و به نوبه خود آلوده کند
[ترجمه ترگمان]یک ویروس کامپیوتری ممکن است در حافظه کامپیوتر پنهان بماند و هر کدام از فایل های داده ماشین را به نوبه خود جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Beneath/Below/Under the surface of contemporary West Indian life lurk memories of slavery.
[ترجمه گوگل]در زیر/زیر/زیر سطح زندگی معاصر هند غربی خاطرات برده داری در کمین است
[ترجمه ترگمان]زیر \/ پایین \/ زیر سطح زندگی معاصر هند زندگی پنهان و پنهان از برده داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Hidden dangers lurk in the ocean depths.
[ترجمه گوگل]خطرات پنهان در اعماق اقیانوس ها نهفته است
[ترجمه ترگمان]خطرات پنهان در اعماق اقیانوس پنهان می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The negative attitudes lurk undetected till a social upheaval forces them to the surface.
[ترجمه گوگل]نگرش های منفی تا زمانی که یک تحول اجتماعی آنها را مجبور به بیرون آمدن می کند، پنهان می شوند
[ترجمه ترگمان]نگرش های منفی، تا زمانی که یک تحول اجتماعی آن ها را به سطح برساند، پنهان می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They would lurk somewhere within a system of tunnels; no good: explosions anywhere in the tunnel would reach them.
[ترجمه گوگل]آنها در جایی در یک سیستم از تونل ها کمین می کردند خوب نیست: انفجار در هر نقطه از تونل به آنها می رسد
[ترجمه ترگمان]آن ها در جایی در داخل یک دستگاه تونل پنهان می شدند؛ هیچ خوب نبود: انفجار در هر جایی در تونل به آن ها می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Lurk in my local chemist, close to the Vatican, and the call seems doomed.
[ترجمه گوگل]در کمین شیمیدان محلی من، نزدیک واتیکان، و به نظر می رسد که این تماس محکوم به شکست است
[ترجمه ترگمان]lurk در شیمی محلی من، نزدیک واتیکان، و این صدا محکوم به فناست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What hidden tensions lurk beneath the present surface?
[ترجمه گوگل]چه تنش های پنهانی در زیر سطح کنونی نهفته است؟
[ترجمه ترگمان]تنش های پنهان در زیر سطح کنونی پنهان شده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Witches are more frightening then wizards, wolves lurk in grandmother's clothing.
[ترجمه گوگل]جادوگران ترسناک تر از جادوگران هستند، گرگ ها در لباس مادربزرگ کمین می کنند
[ترجمه ترگمان]جادوگرها خیلی ترسناک تر از آن هاست که جادوگرها و گرگ ها در لباس های مادربزرگ پنهان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Behind all foreign policy there lurks, or ought to lurk, careful political calculation.
[ترجمه گوگل]در پس تمام سیاست خارجی، محاسبات سیاسی دقیقی نهفته است، یا باید در کمین باشد
[ترجمه ترگمان]پشت همه سیاست خارجی پنهان است، یا باید پنهان شود، محاسبه دقیق سیاسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bottomless shadows lurk in every corner of this artfully arranged, black-and-white nightmare, hinting at horrors left unseen.
[ترجمه گوگل]سایه های بی ته در هر گوشه ای از این کابوس سیاه و سفید چیدمان هنرمندانه نهفته است و به وحشت هایی که دیده نشده اند اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]سایه هایی که در گوشه و کنار این اتاق پیچیده شده بود، در گوشه و کنار آن، سایه سیاه و سفید و سفید دیده می شد که با اشاره به چیزهای وحشتناکی که دیده می شد، دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Death may lurk among the green blades.
[ترجمه گوگل]مرگ ممکن است در میان تیغه های سبز کمین کند
[ترجمه ترگمان]ممکن است در میان تیغه های سبز پنهان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They understand the dangers that lurk there, the balance between survival and extinction.
[ترجمه گوگل]آنها خطرات موجود در کمین را درک می کنند، تعادل بین بقا و انقراض
[ترجمه ترگمان]آن ها خطراتی را که در آنجا پنهان شده اند درک می کنند، تعادل بین بقا و انقراض
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید