lunchroom

/ˈlənt͡ʃˌruːm//ˈlənt͡ʃˌruːm/

رستوران ویژه ی خوراک های سبک، رستورانی که غذاهای مختصر واماده دارد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a restaurant that serves sandwiches and other easily prepared food; luncheonette.

(2) تعریف: a room, esp. in a school, factory, or other institution, that serves as an eating place; cafeteria.

جمله های نمونه

1. the racket of the student lunchroom
سر و صدای سالن ناهارخوری دانشجویان

2. The lunchroom sold a plate of beans for a nickel.
[ترجمه گوگل]اتاق ناهار یک بشقاب لوبیا را به نیکل فروخت
[ترجمه ترگمان]lunchroom یک بشقاب لوبیا را به قیمت یک سنت فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Trailing him down the halls, calling across the lunchroom.
[ترجمه گوگل]او را در راهروها دنبال می‌کردند و در آن طرف اتاق ناهار را صدا می‌کردند
[ترجمه ترگمان]به دنبال او به طرف سالن غذا خوری می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Teacher Cassie Krause knows by their lunchroom talk which of her students play video games, and many of them are her most outgoing in class.
[ترجمه گوگل]معلم Cassie Krause با صحبت‌های ناهارخوری‌شان می‌داند که کدام یک از دانش‌آموزانش بازی‌های ویدیویی انجام می‌دهند، و بسیاری از آن‌ها در کلاس او برون‌گراترین هستند
[ترجمه ترگمان]کروس و Teacher، از طریق گفتگوی their، می دانند که دانش آموزان او بازی های ویدیویی بازی می کنند، و بسیاری از آن ها بیشتر از همه در کلاس حضور دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't microwave stinky foods in the shared lunchroom.
[ترجمه گوگل]غذاهای بدبو را در اتاق ناهار مشترک در مایکروویو نپزید
[ترجمه ترگمان]از غذاهای با بوی زننده در سالن غذاخوری استفاده نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Asking the location of the lunchroom or meeting room will clue theinterviewer into your lack of preparation and initiative.
[ترجمه گوگل]پرسیدن محل اتاق ناهار یا اتاق جلسه، مصاحبه گر را متوجه عدم آمادگی و ابتکار شما می کند
[ترجمه ترگمان]سوال پرسیدن از موقعیت اتاق غذاخوری یا اتاق جلسات، منجر به عدم آمادگی شما برای آماده سازی و ابتکار شما خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A lunchroom or cafeteria, especially one in a film or television studio.
[ترجمه گوگل]یک اتاق ناهار یا کافه تریا، به خصوص در یک استودیوی فیلم یا تلویزیون
[ترجمه ترگمان]نهار یا کافه تریا، به خصوص در یک فیلم یا استودیوی تلویزیونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The door of Henry's lunchroom opened and two men came in. They down counter.
[ترجمه گوگل]در اتاق نهار هنری باز شد و دو مرد وارد شدند
[ترجمه ترگمان]در سالن غذا خوری هنری باز شد و دو نفر وارد شدند روی پیشخوان نشستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Brian Wansink first became interested in the school lunchroom when he was asked to help a group of New York schools boost fresh fruit consumption among students.
[ترجمه گوگل]برایان وانسینک اولین بار زمانی که از او خواسته شد به گروهی از مدارس نیویورک کمک کند تا مصرف میوه های تازه را در بین دانش آموزان افزایش دهند، به اتاق ناهار مدرسه علاقه مند شد
[ترجمه ترگمان]برایان Wansink برای اولین بار به سالن ناهارخوری علاقه مند شد و از او خواسته شد تا به گروهی از مدارس نیویورک کمک کند که مصرف میوه تازه را در میان دانش آموزان افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lunchroom conversations at reactors frequently turn to what operators would do in a severe emergency.
[ترجمه گوگل]مکالمات اتاق ناهار در راکتورها اغلب به این موضوع می پردازد که اپراتورها در مواقع اضطراری شدید چه می کنند
[ترجمه ترگمان]مکالمات تلفنی در راکتورها به طور مرتب به آنچه که اپراتورها در شرایط اضطراری شدید انجام می دهند، تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I've seen them walking through the lunchroom in the white sheets and the KKK attire.
[ترجمه گوگل]آنها را دیده‌ام که با ملحفه‌های سفید و لباس‌های KKK در اتاق ناهار قدم می‌زنند
[ترجمه ترگمان]آن ها را دیدم که در اتاق ناهار خوری در ملافه های سفید و لباس KKK قدم می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Willie Oates and I spent a lot of time in the lunchroom.
[ترجمه گوگل]من و ویلی اوتس زمان زیادی را در اتاق ناهار سپری کردیم
[ترجمه ترگمان]ویلی Oates و من زمان زیادی را در اتاق ناهارخوری گذراندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Moreover, their duties included everything from scheduling classes to enforcing discipline to monitoring the lunchroom.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، وظایف آن‌ها شامل همه چیز از برنامه‌ریزی کلاس‌ها گرفته تا اجرای نظم و نظارت بر اتاق ناهار بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، وظایف آن ها شامل همه چیز از کلاس های برنامه ریزی گرفته تا اجرای نظم برای نظارت بر غذاخوری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So she was really pleased when a colleague at Trendmaker Homes used the lunchroom sign-up method.
[ترجمه گوگل]بنابراین وقتی یکی از همکارانش در Trendmaker Homes از روش ثبت نام در اتاق ناهار استفاده کرد، واقعاً خوشحال شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین او واقعا خوشحال بود که یک هم کار در Trendmaker خانه از روش استفاده از غذا استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cafeteria, room where lunches are served and eaten

پیشنهاد کاربران

بپرس