lunar eclipse

/ˈluːnərɪˈklɪps//ˈluːnərɪˈklɪps/

معنی: ماه گرفتگی، خسوف
معانی دیگر: خسوف (در برابر: خورشید گرفتگی یا خور گرفت یا کسوف solar eclipse)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the obscuring of the moon's reflected light by the earth's shadow when the earth passes between the moon and the sun.

جمله های نمونه

1. Solar and lunar eclipses, however, occurred far too rarely to provide any meaningful aid to navigation.
[ترجمه گوگل]با این حال، خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی به ندرت اتفاق افتاده است که کمک قابل توجهی به ناوبری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، eclipses خورشیدی و قمری به ندرت رخ می دهند تا هیچ کمک معنی داری را برای کشتیرانی فراهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, the recent lunar eclipse and Mercury in retrograde motion signify the financial position is much too uncertain.
[ترجمه گوگل]با این حال، ماه گرفتگی اخیر و عطارد در حرکت رتروگراد نشان می دهد که وضعیت مالی بسیار نامشخص است
[ترجمه ترگمان]با این حال، ماه گرفتگی زمانی و عطارد در حرکت واپس رونده نشان می دهد که وضعیت مالی بسیار نامشخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sept. 26: Second lunar eclipse.
[ترجمه گوگل]26 سپتامبر: دومین ماه گرفتگی
[ترجمه ترگمان]۲۶ سپتامبر: دومین ماه گرفتگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The last time a lunar eclipse occurred on the winter solstice, astronomer Galileo Galilei was languishing under house arrest for suggesting the Earth circled the sun.
[ترجمه گوگل]آخرین باری که یک ماه گرفتگی در انقلاب زمستانی رخ داد، ستاره شناس گالیله گالیله به دلیل پیشنهاد زمین به دور خورشید در حبس خانگی به سر می برد
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که یک کسوف (قمری)در انقلاب زمستانی رخ داد، گالیله، ستاره شناس و گالیله در حصر خانگی به دلیل پیشنهاد دادن زمین به دور خورشید، در حصر خانگی به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was reported that there would be a lunar eclipse tomorrow evening.
[ترجمه گوگل]گزارش شده که فردا عصر ماه گرفتگی رخ خواهد داد
[ترجمه ترگمان]گزارش شده بود که فردا شب کسوف در ماه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Last week we witnessed the first lunar eclipse in the new century.
[ترجمه گوگل]هفته گذشته شاهد اولین ماه گرفتگی در قرن جدید بودیم
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته شاهد اولین ماه گرفتگی زمانی در قرن جدید بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lunar eclipse occurs when earth's shadow falls on the moon.
[ترجمه گوگل]ماه گرفتگی زمانی اتفاق می افتد که سایه زمین بر روی ماه بیفتد
[ترجمه ترگمان]ماه گرفتگی زمانی روی می دهد که سایه زمین روی ماه می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ancient people thought a lunar eclipse was a bad omen.
[ترجمه گوگل]مردم باستان تصور می کردند که ماه گرفتگی یک فال بد است
[ترجمه ترگمان]مردم باستان فکر می کردند که ماه گرفتگی بد شگون دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The moment came during a penumbral lunar eclipse when the KAGUYA's view of the Sun was obscured by the Earth, causing it to look like a diamond ring.
[ترجمه گوگل]لحظه ای در خلال یک ماه گرفتگی نیمه شبه زمانی فرا رسید که منظره کاگویا از خورشید توسط زمین پوشیده شد و باعث شد که شبیه حلقه الماس به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]این لحظه در هنگام ماه گرفتگی زمانی رخ داد که دید خورشید از خورشید توسط زمین محو شد و باعث شد که آن به شکل یک حلقه الماس به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Observers can also watch rare phenomena of penumbral lunar eclipse with the aid of instruments that night at the best viewing time of 22:3
[ترجمه گوگل]رصدگران همچنین می توانند پدیده های نادر ماه گرفتگی نیمه شبه ماه را با کمک ابزار آن شب در بهترین زمان مشاهده 22:3 تماشا کنند
[ترجمه ترگمان]ناظران همچنین می توانند پدیده نادری از ماه گرفتگی زمانی را با کمک ابزارهای آن شب در بهترین زمان مشاهده ۲۲: ۳ مشاهده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lunar eclipse occur when the earth's shadow fall on the moon.
[ترجمه گوگل]ماه گرفتگی زمانی رخ می دهد که سایه زمین بر روی ماه بیفتد
[ترجمه ترگمان]زمانی که سایه زمین در ماه سقوط می کند، خورشید گرفتگی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The last total lunar eclipse until 2010 occurs Wednesday night.
[ترجمه گوگل]آخرین ماه گرفتگی کامل تا سال 2010 چهارشنبه شب رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]آخرین eclipse ماه تا سال ۲۰۱۰، چهارشنبه شب رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This dialog allows you to select the lunar eclipse about which information is required.
[ترجمه گوگل]این گفتگو به شما امکان می دهد تا ماه گرفتگی را که اطلاعات مورد نیاز در مورد آن نیاز است را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]این دیالوگ به شما اجازه می دهد که ماه گرفتگی زمانی که مورد نیاز است را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During an average total lunar eclipse, the moon is within the Earth's umbra for about an hour. This is called totality.
[ترجمه گوگل]در طول یک ماه گرفتگی کامل، ماه حدود یک ساعت در زیر چتر زمین قرار دارد به این می گویند کلیت
[ترجمه ترگمان]در طول کل کسوف کامل ماه، ماه حدود یک ساعت طول می کشد این یک کلیت نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماه گرفتگی (اسم)
lunar eclipse

خسوف (اسم)
lunar eclipse

انگلیسی به انگلیسی

• eclipse of the moon, instance in which the moon is obscured by the earth's shadow

پیشنهاد کاربران

ای کاش این اصطلاح، دارای واژهٔ مون �Moon � هم می بود. خیلی قشنگ تر میشد و راحت تر بود دونستنش.
تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیسی:
astronomy = علم نجوم
The solar system = منظومه شمسی
The sun = خورشید 🌞
Mercury = عطارد، تیر
Venus = زهره، ناهید
Earth = زمین 🌎
...
[مشاهده متن کامل]

Mars = مریخ، بهرام
Jupiter = مشتری، هرمز
Saturn = زحل، کیوان
Uranus = اورانوس
Neptune = نپتون
space = فضا
galaxy = کهکشان
orbit = مدار
meteorite = شهاب سنگ
comet = ستاره دنباله دار
asteroid = سیارک
asteroid belt = کمربند سیارک ها ( بین مریخ و مشتری )
meteor / shooting star / falling star = شهاب سنگی که در حال سوختن وارد اتمسفر زمین می شود
black hole = سیاه چاله
dark matter = ماده تاریک
gravity = جاذبه
axis = محور
star = ستاره
eclipse = خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی
solar eclipse = خورشید گرفتگی
lunar eclipse = ماه گرفتگی
supernova = سوپرنوا، ابرنواختر
the Big Bang = بیگ بنگ
constellation = صورت فلکی
cosmology = کیهان شناسی
dwarf planet = سیاره کوتوله
light year = سال نوری
terrestrial = زمینی، خاکی
celestial = آسمانی
extraterrestrial = فرازمینی

lunar eclipse ( نجوم )
واژه مصوب: خسوف
تعریف: پنهان شدن ماه در سایۀ زمین وقتی که زمین بین ماه و خورشید است که به سه صورت جزئی و کلی و نیم‏سایه‏ای رخ می‏دهد|||متـ . مَه‏گرفت، ماه‏گرفتگی

بپرس