lumberyard

/ˈləmbəˌrjɑːrd//ˈlʌmbəjɑːd/

فروشگاه الوار و مصالح چوبی، الوار فروشی، چوب فروشی، محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a place where lumber is stacked and offered for sale.

جمله های نمونه

1. And in the lumberyard lay the third three, in a pile of wood, not made into anything.
[ترجمه گوگل]و در چوب‌خانه سه نفر سوم، در انبوهی از چوب، که چیزی ساخته نشده بود، خوابیده بودند
[ترجمه ترگمان]و در کارگاه چوب بری، سه نفر دیگر هم در یک دسته هیزم، که به هیچ چیز ساخته نشده بودند، دراز کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you don't have one, ask the lumberyard to cut them for you or ask a neighbor or friend to help.
[ترجمه گوگل]اگر ندارید، از کارخانه چوب بخواهید آنها را برای شما برش دهد یا از همسایه یا دوست کمک بخواهید
[ترجمه ترگمان]اگر شما کسی را ندارید، از the بخواهید آن ها را برای شما cut یا از یکی از دوستان یا دوست کمک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jack had the lumberyard started back.
[ترجمه گوگل]جک خواست که چوب‌خانه را شروع کند
[ترجمه ترگمان] ولی \"جک\" هم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And in the lumberyard lay the third tree, in a pile of wood, not made into anything.
[ترجمه گوگل]و سومین درخت در چوب‌خانه خوابیده بود، روی توده‌ای از چوب که چیزی ساخته نشده بود
[ترجمه ترگمان]و در کارگاه چوب بری، درخت سوم، در کپه ای از چوب، که به هیچ چیز ساخته نشده بود، افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We managed, though, losing none on the way home from the lumberyard.
[ترجمه گوگل]با این حال، ما موفق شدیم، هیچ کدام را در راه خانه از چوب‌خانه از دست ندادیم
[ترجمه ترگمان]با این همه، از کارگاه چوب بری راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After starving as a barber during the Depression my father traded his straight razor3 for a bench saw at the local lumberyard.
[ترجمه گوگل]پس از گرسنگی به عنوان آرایشگر در دوران رکود، پدرم تیغ مستقیم خود را با یک اره نیمکتی در کارخانه چوب محلی عوض کرد
[ترجمه ترگمان]پدر من، پس از آن که در دوره رکود اقتصادی، به عنوان یک سلمانی از گرسنگی جان سالم به در برد، یک نیمکت هم در کارگاه چوب بری محلی به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the third night the rioters attacked the docks of the Pacific Steamship Company and set fire to a lumberyard.
[ترجمه گوگل]در شب سوم، آشوبگران به اسکله شرکت کشتی بخار اقیانوس آرام حمله کردند و یک کارخانه چوب را به آتش کشیدند
[ترجمه ترگمان]در شب سوم، شورشیان به بندرگاه شرکت Steamship آرام حمله کردند و آتش گشودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The third tree was confused when the woodcutter cut her into strong beams and left her in a lumberyard.
[ترجمه گوگل]درخت سوم وقتی گیج شد که هیزم شکن او را به تیرهای قوی برید و در یک چوبخانه رها کرد
[ترجمه ترگمان]درخت سوم زمانی گیج شد که چوب بر او را به درون تیره ای محکم برید و او را در یک lumberyard رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The third tree was confused when the woodcutter cut her into strong beams and left her in a lumberyard. "What happened?"
[ترجمه گوگل]درخت سوم وقتی گیج شد که هیزم شکن او را به تیرهای قوی برید و در یک چوبخانه رها کرد "چی شد؟"
[ترجمه ترگمان]درخت سوم زمانی گیج شد که چوب بر او را به درون تیره ای محکم برید و او را در یک lumberyard رها کرد چه اتفاقی افتاد؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The third tree was cut into strong beams and left in a lumberyard.
[ترجمه گوگل]درخت سوم را به تیرهای قوی بریدند و در یک چوبخانه رها کردند
[ترجمه ترگمان]درخت سوم به تیره ای محکم بریده شد و در یک lumberyard باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We fight and spend the money we need at home, China doesn't fight but gets to profit at home with the raw materials being turned into copper wire they'll sell at the local US lumberyard.
[ترجمه گوگل]ما می جنگیم و پول مورد نیاز خود را در خانه خرج می کنیم، چین مبارزه نمی کند، اما با تبدیل شدن مواد خام به سیم مسی که در کارخانه چوب محلی ایالات متحده می فروشند، در خانه سود می برد
[ترجمه ترگمان]ما می جنگیم و پولی که به خانه نیاز داریم را خرج می کنیم، چین مبارزه نمی کند، اما در خانه با مواد خام که به سیم مسی تبدیل شده و در the محلی آمریکا فروخته می شوند، سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wood yard, open area where lumber is stored in large piles
a lumberyard is a place where freshly cut wood is stored or sold; used in american english.
warehouse for wood

پیشنهاد کاربران

بپرس