• (1)تعریف: a person who buys and sells lumber; lumber dealer.
• (2)تعریف: a person who cuts logs into lumber; lumberjack.
جمله های نمونه
1. The lumberman sold his fell at a good price.
[ترجمه گوگل]چوببر، چوب خود را به قیمت خوبی فروخت [ترجمه ترگمان]The فروش خود را به قیمت خوبی فروخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The lumberman will fell these great trees.
[ترجمه گوگل]چوببر این درختان بزرگ را خواهد ریخت [ترجمه ترگمان]The این درختان عظیم را خواهند ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A bullnecked lumberman guides them through a buzzing circular saw, slicing them into rough boards.
[ترجمه گوگل]یک چوبکار با گردن گاو آنها را از طریق یک اره دایرهای وزوز راهنمایی میکند و آنها را به تختههای ناهموار برش میدهد [ترجمه ترگمان]یکی از lumberman آن ها را از میان وز وز وز وز guides هدایت می کرد و آن ها را به تخته های زمخت می برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The lumberman was pinned down to the ground under a heavy tree.
[ترجمه گوگل]چوببر زیر درختی سنگین به زمین چسبانده شده بود [ترجمه ترگمان]زمین زیر یک درخت سنگین به زمین چسبیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It must be a hard life, working as a Lumberman in Siberia.
[ترجمه گوگل]باید زندگی سختی باشد، کار کردن به عنوان یک چوبدار در سیبری [ترجمه ترگمان]زندگی سخت و دشواری است که در سیب ریه به سر می برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
تیر فروش (اسم)
lumberer, lumberman
الوار فروش (اسم)
timberman, lumberer, lumberman
انگلیسی به انگلیسی
• one who cuts down and prepares trees for sale; person who is in the timber trade, one who buys and sells timber