🔸 معادل فارسی:
بخت و اقبال / شانس تصادفی / قرعه ی شانسی
در زبان محاوره ای:
شانسکی بود، افتاد بهش، از بختش بود، قرعه ش به نامش افتاد
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( تصادفی – غیرقابل کنترل ) :
اشاره به نتیجه ای که کاملاً بر اساس شانس یا قرعه تعیین شده، نه مهارت یا انتخاب
مثال: Getting the best seat was just the luck of the draw.
بهترین صندلی رو گرفت، فقط شانسی بود.
2. ( محاوره ای – بی تفاوت یا طنزآمیز ) :
برای توصیف موقعیتی که فردی بدون تلاش خاص، صرفاً به خاطر شانس به نتیجه ای رسیده
مثال: I didn’t plan it—it was the luck of the draw.
برنامه ریزی نکرده بودم—شانسکی شد.
3. ( انتقادی – ناعادلانه ) :
گاهی برای اشاره به نابرابری یا بی عدالتی در توزیع منابع یا فرصت ها
مثال: Some people get lucky—it’s just the luck of the draw.
بعضیا خوش شانسن—همینه دیگه، شانسیه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
random chance – pure luck – lottery – fate – fluke – roll of the dice – blind luck
بخت و اقبال / شانس تصادفی / قرعه ی شانسی
در زبان محاوره ای:
شانسکی بود، افتاد بهش، از بختش بود، قرعه ش به نامش افتاد
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( تصادفی – غیرقابل کنترل ) :
اشاره به نتیجه ای که کاملاً بر اساس شانس یا قرعه تعیین شده، نه مهارت یا انتخاب
مثال: Getting the best seat was just the luck of the draw.
بهترین صندلی رو گرفت، فقط شانسی بود.
2. ( محاوره ای – بی تفاوت یا طنزآمیز ) :
برای توصیف موقعیتی که فردی بدون تلاش خاص، صرفاً به خاطر شانس به نتیجه ای رسیده
مثال: I didn’t plan it—it was the luck of the draw.
برنامه ریزی نکرده بودم—شانسکی شد.
3. ( انتقادی – ناعادلانه ) :
گاهی برای اشاره به نابرابری یا بی عدالتی در توزیع منابع یا فرصت ها
مثال: Some people get lucky—it’s just the luck of the draw.
بعضیا خوش شانسن—همینه دیگه، شانسیه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
خارج از کنترل
ناقض فرماندهی
غیرقابل تعیین وتشخیص وبیشبینی
خارج از دستته
لاقدرة لک علیه
ناقض التحکّم والادارة
لایمکن إدارته أو قیادته
لا یمکن السیطرة علیه
. . .
اصطلاح لفظاً کامل من العربی:
فاقد التسییر.
ناقض فرماندهی
غیرقابل تعیین وتشخیص وبیشبینی
خارج از دستته
لاقدرة لک علیه
ناقض التحکّم والادارة
لایمکن إدارته أو قیادته
لا یمکن السیطرة علیه
. . .
اصطلاح لفظاً کامل من العربی:
فاقد التسییر.
خوش شانسی
شانسیه
کنترلی روش نداریم و کاملا به شانس بستگی داره
Whether you toss the ball in the loop , is the luck of the draw
اینکه توپ رو در حلقه بندازی کاملا شانسیه ( یا میشه یا نمیشه )
کنترلی روش نداریم و کاملا به شانس بستگی داره
اینکه توپ رو در حلقه بندازی کاملا شانسیه ( یا میشه یا نمیشه )
تا ببینیم قسمت چی باشه، هر چی که قسمت و سرنوشت باشه
The result of chance rather than something you can control : شانسی و خارج از کنترل
شانس قرعه کشی
بلاتکلیف