lucent

/ˈluːsənt//ˈluːsnt/

معنی: تابناک، روشن و شفاف
معانی دیگر: نورانی، درخشان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: lucently (adv.), lucency (n.)
(1) تعریف: giving off light; shining; luminous.
مشابه: alight

(2) تعریف: translucent; clear.
مشابه: limpid

جمله های نمونه

1. Others trying to do that, like Lucent, Alcatel and Nortel, are in at least as bad shape as Marconi.
[ترجمه گوگل]دیگرانی که سعی در انجام این کار دارند، مانند لوسنت، آلکاتل و نورتل، حداقل به اندازه مارکونی در وضعیت بدی هستند
[ترجمه ترگمان]دیگران که سعی می کنند این کار را بکنند، مانند Lucent، آلکاتل و نورتل، حداقل به اندازه Marconi هم بد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On Feb. 2 Langham questioned whether Lucent would be as profitable as in the past.
[ترجمه گوگل]در 2 فوریه لانگهام این سوال را مطرح کرد که آیا لوسنت مانند گذشته سودآور خواهد بود یا خیر
[ترجمه ترگمان]در دوم فوریه، Langham سوال کرد که آیا Lucent در گذشته سودآور خواهد بود یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dense foggy mornings, frosty nights, a lucent crown of brilliant red and golden leaves on the distant ridge.
[ترجمه گوگل]صبح‌های مه آلود، شب‌های یخ‌زده، تاجی درخشان از برگ‌های درخشان قرمز و طلایی روی خط الراس دوردست
[ترجمه ترگمان]صبح های مه آلود و مه آلود، شبه ای سرد و یخ بندان، تاجی از برگ های سرخ درخشان و طلایی بر صخره دوردست دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Xerox and Lucent are two more high - tech companies run by women.
[ترجمه گوگل]زیراکس و لوسنت دو شرکت دیگر با فناوری پیشرفته هستند که توسط زنان اداره می شوند
[ترجمه ترگمان]زیراکس و Lucent دو شرکت فن آوری برتر هستند که توسط زنان اداره می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Imaging shows a lytic, lucent, expansile lesion with sclerotic margins that spares cortex.
[ترجمه گوگل]تصویربرداری یک ضایعه لیتیک، شفاف و منبسط شونده با حاشیه‌های اسکلروتیک را نشان می‌دهد که از قشر مغز محافظت می‌کند
[ترجمه ترگمان]تصویر برداری a، lucent و expansile با حاشیه های sclerotic را نشان می دهد که پوسته را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Increased Lucent Beam's casting range and lowered manacost slightly.
[ترجمه گوگل]دامنه ریخته گری Lucent Beam را افزایش داد و ماناکوست را اندکی کاهش داد
[ترجمه ترگمان]افزایش محدوده ریخته گری Lucent و کم کردن manacost کمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Along these lines, Lucent also has developed a prototype voice - activated World Wide Web browser.
[ترجمه گوگل]در همین راستا، لوسنت همچنین یک نمونه اولیه از مرورگر وب جهانی فعال شده را توسعه داده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این خطوط، Lucent همچنین یک مرورگر وب گسترده اینترنت را ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lucent, Nortel and some other manufacturers call them applications processors.
[ترجمه گوگل]لوسنت، نورتل و برخی دیگر از تولیدکنندگان آنها را پردازنده های کاربردی می نامند
[ترجمه ترگمان]Lucent، نورتل (Nortel)و برخی از تولید کنندگان دیگر آن ها را پردازشگر کاربردی می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lucent is suing for patent violation.
[ترجمه گوگل]لوسنت به دلیل نقض حق ثبت اختراع شکایت می کند
[ترجمه ترگمان]Lucent شکایت خود را مبنی بر نقض حق ثبت اختراع مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The surface of microcrystalline glass is lucent pyroceramic, so even small scratch is obvious. Actually after usage for a while, it may appear dumb or smudgy.
[ترجمه گوگل]سطح شیشه ریز کریستالی از جنس پیروسرامیک شفاف است، بنابراین حتی خراش های کوچک نیز مشهود است در واقع پس از مدتی استفاده، ممکن است گنگ یا لکه دار به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]سطح شیشه microcrystalline، lucent pyroceramic است، بنابراین حتی خراش کوچک واضح است در واقع بعد از استفاده برای مدتی، ممکن است گیج و یا بی ربط به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Eclipse's damage is based on Lucent Beam level and doesn't ministun.
[ترجمه گوگل]آسیب Eclipse بر اساس سطح Lucent Beam است و از بین نمی رود
[ترجمه ترگمان]صدمات نخاعی بر پایه سطح پرتو Lucent استوار است و به طور غیر ضروری ساخته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Implementation procedures are described in Lucent Practice 401 - 601 - 026 .
[ترجمه گوگل]روشهای پیاده سازی در Lucent Practice 401 - 601 - 026 توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]روش های اجرایی در Lucent Practice ۴۰۱ - ۶۰۱ - ۰۲۶ شرح داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And it has hastened consolidation among telecoms - equipment vendors such as the Alcatel - Lucent and Nokia - Siemens deals.
[ترجمه گوگل]و تثبیت میان مخابرات - فروشندگان تجهیزات مانند آلکاتل - لوسنت و نوکیا - زیمنس را تسریع کرده است
[ترجمه ترگمان]و این شرکت در میان فروشندگان تجهیزات مخابرات مانند the - و نوکیا - زیمنس پیشرفت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Paris stock market, the law - the U. S. telecommunications equipment maker Alcatel - Lucent ( ALU ) shares gained 0. 1 %.
[ترجمه گوگل]بازار سهام پاریس، قانون - شرکت سازنده تجهیزات مخابراتی ایالات متحده آلکاتل - Lucent (ALU) سهام 0 1٪ افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]بازار بورس پاریس، قانون - U اس shares Alcatel، سازنده تجهیزات ارتباطات از راه دور (ALU)۰ ۱ %
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تابناک (صفت)
bright, shining, radiant, lucent, luminescent, luminiferous, sunny

روشن و شفاف (صفت)
lucent

انگلیسی به انگلیسی

• shining, gleaming; translucent

پیشنهاد کاربران

lucent \ ˈl� - sᵊnt \ adjective
: softly bright or radiant
◀️ “I fly. I land, ” Sayet repeats, an avian logic animating her transitions from one beat to the next. Under the direction of Mei Ann Teo, Sayet traverses a mini mountain range beneath a storm cloud of light, bare bulbs descending from a lucent swirl, in production design by Hao Bai that reflects the show’s resistance to linear momentum.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس