lubritorium


معنی: چال، محل روغن کاری، چاله سرویس، جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
معانی دیگر: جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین، محل روغن کاری، چال، چاله سرویس

مترادف ها

چال (اسم)
hole, trench, pit, cavern, fossa, fosse, lubritorium

محل روغن کاری (اسم)
lubritorium

چاله سرویس (اسم)
lubritorium

جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین (اسم)
lubritorium

پیشنهاد کاربران

بپرس