lubber

/ˈləbər//ˈlʌbə/

معنی: خرس، ادم کودن، ادم بی دست و پا، ملوان تازه کار
معانی دیگر: آدم هیکل دار و کند دست و دست و پا چلفتی، ملوان بی تجربه، ناوی تازه کار، خام دستی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: lubberly (adv.), lubberliness (n.)
(1) تعریف: a clumsy, unskilled, or inexperienced sailor or seaman; landlubber.

(2) تعریف: any clumsy or stupid person; lout.
مشابه: bear

جمله های نمونه

1. Lubber: Affiliating with Ceres or other organizations sends a very clear message to employees.
[ترجمه گوگل]Lubber: وابستگی به Ceres یا سازمان های دیگر پیام بسیار واضحی را برای کارکنان ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]lubber: affiliating با سرس یا دیگر سازمان ها پیام بسیار روشنی برای کارمندان ارسال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lubber: The most important elements that mean success are companies changing their practices.
[ترجمه گوگل]Lubber: مهم ترین عناصری که به معنای موفقیت است، تغییر روش های شرکت ها است
[ترجمه ترگمان]lubber: مهم ترین عناصری که به معنای موفقیت شرکت ها هستند اعمال خود را تغییر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lubber: I am desperately concerned about greenwashing on a regular basis, which is why Ceres doesn't give the companies we work with a "green star" or "green plus. "
[ترجمه گوگل]لوبر: من به شدت نگران شستشوی سبز به طور منظم هستم، به همین دلیل است که سرس به شرکت‌هایی که با آن‌ها کار می‌کنیم، «ستاره سبز» یا «بعلاوه سبز» نمی‌دهد
[ترجمه ترگمان]lubber: من به شدت نگران greenwashing در یک پایه منظم هستم، که به همین دلیل است که سرس به شرکت ها نمی دهد که با یک \"ستاره سبز\" یا \"به علاوه سبز\" کار می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mindy S. Lubber: Investors cared about environmental impact because they worried that companies that ignore environmental issues do so at their financial peril.
[ترجمه گوگل]Mindy S Lubber: سرمایه‌گذاران به تأثیرات زیست‌محیطی اهمیت می‌دادند زیرا نگران بودند که شرکت‌هایی که مسائل زیست‌محیطی را نادیده می‌گیرند این کار را در معرض خطر مالی خود قرار دهند
[ترجمه ترگمان]mindy S lubber: سرمایه گذاران به تاثیرات محیطی اهمیت می دهند چرا که نگران بودند که شرکت هایی که مشکلات زیست محیطی را نادیده می گیرند، این کار را در خطر مالی خود انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. 'Why, I ain't sich an infernal lubber, after all.
[ترجمه گوگل]«چرا، بالاخره من آدم جهنمی نیستم
[ترجمه ترگمان]پس از همه این ها من هم تازه کار نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lubber: I think enormous change has come, but there is a long way to go.
[ترجمه گوگل]لوبر: من فکر می کنم تغییرات عظیمی رخ داده است، اما راه زیادی در پیش است
[ترجمه ترگمان]lubber: من فکر می کنم تغییرات زیادی رخ داده است، اما راه زیادی برای رفتن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lubber: It took a couple of years to make the case that it really was in a company's best interests to address sustainability, climate, and other environmental issues.
[ترجمه گوگل]Lubber: چند سال طول کشید تا ثابت شود که پرداختن به پایداری، آب و هوا و سایر مسائل زیست محیطی واقعاً به نفع یک شرکت است
[ترجمه ترگمان]lubber: دو سال طول کشید تا به این نتیجه برسیم که این موضوع واقعا در یک شرکت مهم است تا به حفظ پایداری، آب و هوا و دیگر مسائل زیست محیطی بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hand it over, lubber.
[ترجمه گوگل]تحویلش بده، لابر
[ترجمه ترگمان]ملوان تازه کار آن را بده به من!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Aircraft Position. The horizontal position is represented by a fixed aircraft symbol located in the center of the display in line with stationary upper and lower lubber lines.
[ترجمه گوگل]موقعیت هواپیما موقعیت افقی با یک نماد هواپیمای ثابت که در مرکز صفحه نمایش در راستای خطوط ثابت بالا و پایین لاستیکی قرار دارد نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]موقعیت هواپیما موقعیت افقی توسط یک نماد هوایی ثابت در مرکز نمایش در خط با خطوط عمود بالا و پایین نشان داده شده نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A short man needs no stool to give a great lubber a box on the ear.
[ترجمه گوگل]یک مرد کوتاه قد نیازی به مدفوع ندارد تا به یک چوب بزرگ جعبه ای روی گوش بدهد
[ترجمه ترگمان]یک مرد کوتاه قد به هیچ پایه ای احتیاج ندارد که در گوش ملوان تازه کار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Shemsen breached like a shark-chased dolphin and gulped air like a drowning lubber .
[ترجمه گوگل]شمسن مانند دلفین تعقیب شده کوسه شکسته شد و هوا را مانند چوب غرق شده می بلعید
[ترجمه ترگمان]Shemsen مثل یک دلفین پوشیده شده بود و مثل ملوان تازه کار هوا را قورت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You are the man for bargains, aren't you? You are him bungled nothing, you wooden - headed lubber!
[ترجمه گوگل]تو مرد معامله ای هستی، نه؟ شما او را bungled هیچ چیز، شما چوبی - سر چوب!
[ترجمه ترگمان]تو مرد خوبی هستی، مگه نه؟ ای ملوان تازه کار! تو او نو کاری کردی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرس (اسم)
bear, clodhopper, lubber, bruin, laggard, lummox

ادم کودن (اسم)
hash, moke, goon, lubber, blunderbuss, dullard, humdrum

ادم بی دست و پا (اسم)
slouch, lout, lubber, bumpkin

ملوان تازه کار (اسم)
lubber

انگلیسی به انگلیسی

• clumsy and stupid person, awkward person; inexperienced sailor, landlubber (nautical)

پیشنهاد کاربران

It's long been thought that dinosaur were land lubbers
تا مدتها تصور میشد که دایناسورها موجوداتی خنک و کودنی هستند
ادم کودن - کودن
دریا ندیده

بپرس