lowness


معنی: پستی
معانی دیگر: کوتاهی، بمی صدا آهستگی، کمی، پایینی، فرومایگی

جمله های نمونه

1. As in Galicia, the lowness of the general standards concealed a hopeless poverty.
[ترجمه گوگل]همانطور که در گالیسیا، پایین بودن استانداردهای عمومی یک فقر ناامیدکننده را پنهان می کرد
[ترجمه ترگمان]همانند گالیسیا، lowness استانداردهای عمومی یک فقر نا امید را پنهان می داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion Overcoming the problem of serious lowness of mandibular alveolar ridge is the key to strengthening the retention of mandibular full denture.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری غلبه بر مشکل پایین‌بودن جدی برجستگی آلوئولی فک پایین، کلید تقویت ماندگاری پروتز کامل فک پایین است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری غلبه بر مشکل of جدی صخره mandibular، کلید تقویت حفظ of کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He felt responsible for her lowness of spirits.
[ترجمه گوگل]او نسبت به پستی روحیه او احساس مسئولیت می کرد
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که lowness است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lowness of China stock market solicits the deterioration of conditions of capital market.
[ترجمه گوگل]پایین بودن بازار سهام چین باعث بدتر شدن شرایط بازار سرمایه می شود
[ترجمه ترگمان]The بازار سهام چین، وخامت شرایط بازار سرمایه را پیش بینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was suddenly aware of the lowness of the ceiling.
[ترجمه گوگل]ناگهان متوجه پایین بودن سقف شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان متوجه the سقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He took advantage of the lowness of interest rates.
[ترجمه گوگل]او از پایین بودن نرخ بهره استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او از مزایای نرخ بهره بهره برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is resulted Widmanstatten structure, inclusion and banded structure are mainly reasons causing impact property lowness.
[ترجمه گوگل]در نتیجه ساختار Widmanstatten، گنجاندن و ساختار نواری عمدتاً دلایلی هستند که باعث کاهش خاصیت ضربه می شوند
[ترجمه ترگمان]این ساختار منجر به ساختار Widmanstatten، گنجاندن و ساختار بندی شده به طور عمده باعث تاثیر گذاری بر روی lowness می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: The process is simple, the efficacy is good and costs is lowness.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: فرآیند ساده، کارایی خوب و هزینه کم است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: فرآیند ساده است، اثربخشی خوب است و هزینه ها lowness هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is provided with abundance information, renewal contents quickly, info feedback betimes, cost lowness.
[ترجمه گوگل]با اطلاعات فراوان، محتویات تجدید سریع، زمان بازخورد اطلاعات، کم هزینه ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات فراوانی، به سرعت، به سرعت، بازخورد اطلاعات، و lowness هزینه فراهم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پستی (اسم)
poverty, abjection, degradation, baseness, meanness, inferiority, debasement, dishonor, turpitude, ignobility, villainy, lowness, humility, lousiness, vulgarism, vulgarity

انگلیسی به انگلیسی

• condition of being low; state of being near to the ground; shortness

پیشنهاد کاربران

بپرس